منطق مخالفان و موافقان ازدواج مجدد/به قلم احمد خیرخواه
تاریخ انتشار خبر : ۹۵/۰۵/۲۰
شما در شهری زیبا یا روستایی قشنگ زندگی می کنید، یا در دامن کوهی سر به آسمان کشیده بسر می برید یا در دشتی پهناور و پرسخاوت ساکن هستید و یا در ساحل آرام دریا مستقرید و یا دردل کویری خاموش وخسته! هرجایید درجغرافیایی از زمین و تاریخی از تقدیر، درخیمه ای از سرنوشت! زیر آسمانی آبی و روی این زمین سیاه و سپید و سرخ و سبز… یا خواستی بگوهزار رنگ، زندگی می کنید، شما در زندگیتان برای خود ساختمانی می سازید و نیز شغلی دلخواه انتخاب می کنید و هم برای رفت و آمد و مسافرت خویش، برخودرویی درخیابان و کشتی ای در دریا و هواپیمایی در آسمان سوار می شوید و برای سیاحت یا تجارت یا زیارت خود به هرشهر و کشوری سفر می کنید، وهرگاه خواستید غذا و شراب دلخواه خود را تناول می کنید و می نوشید و هر وقت مایل بودید لباس مورد علاقه خودرا می پوشید و به هر زبانی که بتوانید سخن می گویید و با هرکسی دوست می شوید و درعقد زوجیت هر شخصی که مورد علاقه شما باشد درمی آیید، و هرگاه مجذوب هر منظره چشم نوازی شدید، چشمانتان را به تماشای آن می گمارید، شما می توانید به هردانشگاه و حوزه علمی که مایل هستید راه یابید و با هر استادی همسخن شوید و ازهرهنرمندی خوشه های زرین هنررا برچینید ، شما می توانید درهر مسجد و معبدی عبادت کنید و برهرمنبری سخنرانی نمایید، و نیز اگرخواستید می توانید فرماندار شهری و استاندار ولایتی و وزیر وزارتخانه ای و رییس دولتی و رهبر مملکتی شوید، شما می توانید ناخدای کشتی اقیانوس پیما و هدایتگرسفینه فضا پیما و کاشف کرات ناشناخته آسمانی باشید، شما می توانید قله های بلند دانش را فتح کنید، و کلید رستگاری را بدست آورید و… اینها همه به اراده وعزم و جزم شما بستگی دارد والبته به شرایط طبیعی و اعتباری دیگر، و اینها همه در نظام حکیمانه و سنّت هدفمند جهان آفرینش شدنیست، به همین خاطرهمواره شده است و می شود، اینها نشانه های آزادی واختیار انسانست، دراین سمفونی ممتاز، تمام اجزای هستی با این مسافر ناآرام، درسازسفری بی پایان، هماهنگ هستند .
اما آیا این نظام زیبا و بلکه زیبا تر ( نظام احسن ) ، ضابطه مند نیست؟
این ازاعجاز نظام هستیست که علیرغم تفاوت های بی پایان درهمه اجزای وجودی آن، یک پیکره عظیم و هدفمندی را شکل داده است و از این جهت این اجزای متفاوت سخت متحد و هم افزا هستند ، و این حکایت از وجود و حاکمیت نظمی خلل ناپذیر و ناگسستنی و هم حاکی از اِحکام واتقان بی نظیر درجهانست، بنابراین نظام مندی و ضابطه مندی، اصل نخست، در پیدایش و بقای نظام آفرینشست ، اما خدای متعال با بعثت پیامبر و نزول قرآن کریم به تبیین این نظم خجسته و حکیمانه و حیرت انگیز پرداخته است ، بیانی که همه مردم محتاج دانستن آن هستند، با این لحاظ، اگر گفته شود قرآن کریم کتاب بیان نظم حاکم بر جهان هستیست سخنی دور از واقعیت نیست.
قرآن کریم علاوه بر بیان نظم تکوینی حاکم برهستی، عهده دار تبیین نظم تشریعی حاکم برروابط انسانها با یکدیگر نیزهست، به همین خاطر چنانکه علامه حلی، آن فیلسوف و متکلم و فقیه بلند آوازه گفته است، پانصد آیه از آیات قرآن، در شمار آیات الاحکام هستند ، آیاتی که در خصوص احکام و قوانین شرعی می باشند.
دو نظم مهم و شگفت انگیز گفته شده ( نظم دنیای تکوین و طبیعت و نظم عالم تشریع و اعتباریات ) بر اساس اقتضائات طبیعی و ضرورت های قانونی تعریف می شوند، و این دو مبتنی بر حکمت بالغه خداوند می باشند، بدیهیست که انسان موظف به دانستن نظم تکوینی و مکلف به پایبندی به نظم تشریعی می باشد و نتیجه آگاهی از نظم تکوینی روشن ضمیری انسان و نتیجه پایبندی به نظم تشریعی مومن ومتشرع شدن اوست.
موضوع مورد بحث ما ( ازدواج مجدد ) نیز در میان آیات الاحکام قرار گرفته است، که خداوند متعال آن را برای صلاح و سداد زندگی بندگانش بیان نموده است.
اما با این وجود ازدواج مجدد از موضوعاتیست که درباره آن، میان عموم مردم از یک سو و فرهیختگانی مانند دانشگاهیان، روحانیان، فرهنگیان، هنرمندان، دولتمردان و… ازسوی دیگر وحدت سلبی و انکاری وجود دارد !!!
متاسفانه روشنفکران آنرا به منزله حمل بار اضافی یک حمّال قلمداد می کنند، سیاستمداران آنرا بی اهمیت می شمارند ، کارشناسان مسائل اجتماعی به آن توجهی ندارند و نیز نهادهای فرهنگی و شبکه های رسانه ای و صاحبان منابراز آن سخن نمی گویند، و حتی فقها و رجال دین به آن اولویتی نمی دهند ! و از طرفی عموم مردم در فرهنگ و آدابشان آنرا خوشگذرانی و عیاشی می شمارند و شاید به همین خاطر آن را بد و ناپسند و بسا شرم آور می دانند!
قانونگذار محترم نیز ازدواج مجدد را به عنوان شرطی از شروط دوازده گانه ضمن عقد نکاح، برای حق طلاق بانوان قرار داده است! با این توضیح که اگرشوهر بدون رضایت زن، مجددا ازدواج کند ، زن می تواند درخواست طلاق دهد و از او جدا شود! ( قانونی که مانند آن حتی در قانون خانواده افغانستان نیز نیامده است ). !
متاسفانه قانونگذار با وضع این قانون، از یک طرف راه طلاق را هموارتر ساخته و آمار آن را افزایش داده و از طرفی نیز کوچه باریک نهاد خانواده را باریکتر ساخته است !
پروردگار حکیم ازدواج مجدد را در قرآن مجید، ( سوره نساء – آیه ۳ ) با صراحت بیان داشته است و نیز آن بر اساس سنّت و سیره پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) می باشد و در باره اش احادیث بیشماری وجود دارد .
باید دانست که جایگاه رفیع پیامبر و ائمه اطهار(ع) تنها این نبوده و نیست که بگویند ما احکام الهی قرآن را قبول داریم وبس بلکه آنان درعمل نیز به آن متعهد و تسلیم بوده و هستند چرا که تسلیم و پایبندی به احکام دین جزء ذات ایمان است.
پیشوایان دین، حافظان واقعی احکام الهی می باشند و دیگر مردم تنها با پیروی نظری و عملی از آنان می توانند حافظ احکام الهی باشند.
هم باید دانست دین عزیز اسلام، زیباترین و کاملترین دین هاست، همانگونه که پیامبرو اهلبیت او زیباترین و کاملترین پیشوایان الهی هستند ، اما افکارناصواب واعتقادات باطل و باورهای خرافی و رفتارهای نادرستِ مردم به خاطر فاصله گرفتن آنها از معارف الهی و تعالیم آسمانی قرآن کریم و پیروی نکردن شایسته از خاندان عصمت و طهارت می باشد.
کسانی که در برابر احکام و معارف تعالی بخش و درخشان پروردگار رویگردان هستند و بسا آن را به تمسخرو تمزّح می گیرند باید در انتظار خشم خداوند باشند،( ویلٌ لکلِّ هُمَزَةٍ لُمَزة ) آیا واقعا می توان پذیرفت، کسانی که به خداوند و آیات الهی قرآن کریم و نیز به پیامبر و اهل بیت او ایمان دارند می توانند در برابر احکام الهی او تسلیم نباشند؟
برای نجات جامعه ای که گفته می شود درهرساعت قریب به بیست مورد طلاق را تجربه می کند باید راهکارهای خردمندانه و ناصحانه را ارائه داد و هم در برابر کسانی که به هنجارهای باطل و ناپسند و غیر مشروع پافشاری می کنند ایستادگی کرد.
آیا کسانی که در برابر حکم الهی و وحیانی ( ازدواج مجدد ) مخالفت می ورزند و یا سکوت می کنند، در مقابل آسیب های ویرانگری که به سبب سونامی طلاق متوجه جامعه و فرهنگ و اخلاق و پاکدامنی می شود و نیز تهدیدهایی که نهاد خانواده را هدف گرفته اند چه موضع و راه حلی دارند؟
آیا به نظر آنها میلیون ها مرد وزنی که زندگی خانوادگیشان دچار مشکل و گسست شده بایستی به حال خود رها شوند یا نه بلکه باید همه سازمان های فرهنگی و غیر فرهنگی و دولتی و غیر دولتی و نیز تشکل های مردم نهاد، تمام تلاش های خود را مصروف دارند تا آثار ناهنجاریهای ناشی از طوفان طلاق را به حد اقل آن کاهش دهند؟
گویا مخالفان ازدواج مجدد گمان می برند که مردان و زنانی که علقه زوجیت را می گسلند و از هم جدا می شوند ، مردان آنها در سلک و سیره حضرت مسیح قرار می گیرند و راهبانی قدیس گونه می گردند و زنان هم راهبه هایی مانند مریم می شوند تا خادمه های کلیسا گردند؟!
مخالفان اشتباه نکنند، زیرا اگراین مردان وزنان به مسیح و مریم شباهت می داشتند اساسا کارشان به طلاق منجر نمی شد تا کسی بخواهد غصه آسیب های بعد از آن را بخورد!
وقتی بی تفاوتی بسیاری از نخبگان و مردم را در برابر روی گردانی از احکام مسلم الهی و تعامل وهن آمیر آنان با احکام شرعی می نگریم آنوقت به عظمت و منزلت پیامبر و اهل بیت او بیشتر واقف می شویم، که همواره برای حفظ احکام و شرایع، رنج هجرت را تحمل کردند و زخم جهاد را پذیرفتند، و روانه راه شهادت شدند.
چرا برخی در مقابل موضوع ازدواج مجدد بی تفاوتند و گروهی مخالفت می ورزند؟
اینان دلیل موجهی ندارند، چنانکه روشنفکران دراین مورد برای نشان دادن مخالفت خود ژست روشنفکری می گیرند، و چنین وانمود می کنند که ازدواج مجدد موجب تضییع حقوق بانوان است و بشر امروز نمی تواند با فرهنگ و رسوم کهن زندگی کند! و فرهنگیان و دانشگاهیان نیز در این باره یا مخالفت می ورزند و یا بی تفاوتند، بدون آنکه در برابر بحران های خانواده ها، از این منظر ، نظری تاثیر گذار داشته باشند.
همچنین روحانیون و حوزویان در باره ازدواج مجدد به وظیفه فرهنگ سازی خود درست و شایسته عمل نمی کنند، و همچنین نهاد های فرهنگی و اصحاب رسانه بسیار بی تفاوتند و عموم مردم هم سخت مخالفت می ورزند، هرچند بخشی از این مخالفت ها یا بی تفاوتی ها همراه با دلیل یا دلایلی هست اما بنظر ما علل واقعی عبارتند از :
۱- نا آگاهی نسبت به احکام و معارف الهی ، از جمله مصلحت وضع حکم ازدواج مجدد از ناحیه پروردگار
۲- عوام گرایی وعوام زدگی برخی از اشخاص و اصناف گفته شده
۳- ترس از دست دادن منافع بسبب مخالفت با ناهنجاریها!
۴- غرض ورزی عقیدتی و خصومت تاریخی با اسلام نظیر خصومت صهیونیسم با اسلام واهل بیت (ع).
۵- مسئولیت گریزی اشخاص و نهاد های گفته شده.
۶- حسادت و حس ناسازگاری برخی از مردم در برابر برخی دیگر
۷- عقده های پنهان ناکامان در ازدواج مجدد
۸- کسانی که توان وتمکن و شرایط مالی و محیطی و خانوادگی مناسبی برای ازدواج مجدد ندارند
۹- کسانی که غریزه جنسی آنان مرده یا بیمار است
۱۰ – ناهنجار و حتی ضد هنجار دانستن ازدواج مجدد.
سخن آخر آنکه، بر اساس معرفت قرآنی، می توان گفت : هر مردی که از ایمان و اخلاق و سلامت جسمانی و روانی و نیز توان مالی مناسب برخوردار باشد، می تواند ازدواج مجدد کند و خداوند چنین اجازه ای را به او داده است،
والبته کار او شایسته و پسندیده و بسا واجب می باشد، با توجه به مطالب گفته شده، مخالفت با ازدواج مجدد، بمنزله مخالفت با اخلاق و قرآن و شریعتست، مخالفتی که از روی آگاهی و مروت و انصاف نیست.
بامید صلاح و فلاح . بدرود