پیغام آیت الله کوهستانی به آیت الله هاشمی نسب/دلنامه ۶/خیرخواه

آیت الله کوهستانی (ره) یگانه دوران و شمع محفل مومنان بود، هر سخنی که می گفت برایمان مومنان می افزود وآنان را به خدا نزدیک می کرد، چهره نورانیش نشانه قلب درخشان او بود.
او شیفته و شیدای حضرت محمد (ص ) و مجنون لیلای حضرت علی(ع) بود ، او بی اندازه به خاندان رسالت عشق می ورزید، محبت او از نوع محبت عارفان و عابدان و مومنان و صادقان و پارسایان بود ، او اهل یقین بود ، یقین به خدای با عظمت و یقین به معاد با منزلت و یقین به حقایق پیدا و پنهان هستی . آیا برای انسان خواسته یا داشته ای بالاتر از یقین هست؟! آری فقط خدا! واو اهل الله بود!2
اگر برای دیگران داشتن فضائل هنر فاخر و زینت زندگیست اما او فراسوی آن هنر و این زینت را می نگریست، او خود را در جذبه ها و جلوه های طبیعت و مردم متوقف نکرد! هنرها و آرایه هایی که دست یافتن به آنها برای بسیاری آرزویی دیرینه است ، اما در برابر بلند نظری او چندان اهمیتی نداشت.
او درعلوم الهی عالمی بلند مرتبه و در فضایل اخلاقی عارفی کامل و واصل بود ، او آراسته به خصلت های ستوده بود و در حریت و آزادگی اسطوره احرار و آزادگان شد.7
او زندگی را با ایمان حکمت بخشید و با تقوا زینت نمود و با پارسایی خوشایند ساخت!
او وزنِ فضیلت ها را می دانست ، به همین خاطر نگاه او به معنویات متفاوت بود ، والبته تفاوت انسان ها از تفاوت نگاهشان ناشی می شود ، وتفاوت آن قدیس روزگار با عموم مردم تنها در حکمت نظری و دانش فضایل نبود بلکه علاوه بر آن و مهمتر آنکه او به مرتبه حکمت عملی نیز دست یافته بود.
اراده خدا این شد که او از چشمه سار حقایق بنوشد، این بود که او مشعل هدایت مومنان و راهیان راه رستگاری شد. و نیز به خاطر مجاهدت طاقت فرسا و اخلاص دور از شائبه و به خاطر شایستگی اش، اراده الهی بر این استوار شد که مردم تصویر زیبای اورا در تاروپود ایمان خود تماشا نمایند، او ارمغان نفیس قم و مشهد و کربلا و نجف بود و توشه او خوشه های جاودانگی از مزرعه با برکت پیشوایان معصوم(ع) بود .
هرکس به خداوند تقرب جوید ، بی تردید خدا اورا مقرّب می گرداند ، و هرکس روحش را با سِتار تقوا و پرهیزگاری بپوشاند خداوند او را ستاره آسمان معنویت می سازد! 5
این بود که آن عارف الهی واسطه فیض فائزان گشت، و برمائده کرامتش همه را روی نیاز شد ، اما طعم طعام او محبت بود ، طعمی که خدا آن را دوست دارد و انسان آن را خوش.
او پرتوی از جذابیت پروردگار بود ، بسا مومنانی که فرسنگ ها راه را از شهرها و روستا ها و از کوهها و صحراها طی می کردند و خستگی ها و گرسنگی ها و تشنگی ها و ناملایمات را تحمل می کردند تا محضر آن اسطوره پارسایی و پرهیزگاری را درک نمایند، و ازباران کرامات او بهره ای گیرند .
هرکس به محضرش حاضر می شد ، صورت دلخواه خود را در آیینه صادق او می نگریست ، وحضور در محضرش مایه آرامش بود ، چگونه چنین نبود در حالی که اوخود با جهادی بزرگ به آرامش رسیده بود ، به همین خاطر مومنان از گلستان فضایل او عطر آرامش را احساس می کردند.
پدرم بارها تعریف می کرد : روزی نزد عارف الهی آیت الله کوهستانی حضور داشتیم، یکی از ارادتمندان آقا ، به ایشان عرض کرد: من عازم عتبات هستم و به زیارت مراقد مطهر ائمه اطهار (ع) مشرف می شوم و برای خدا حافظی آمدم ،
آقا پس از شنیدن نام نجف و کربلا ابراز احساسات بسیاری نمود و اشک هجران از چشمان مبارکش جاری شد آنگاه آن زائرعتبات امامان مظلوم را دعا کرد، و سپس از کیسه پولی که نزدش بود مبلغی را ( به عنوان هزینه سفر) به ایشان عطا فرمود و نیز از کیسه ای دیگر، مبلغی را به او پرداخت نمود و گفت: وقتی به نجف اشرف مشرف شدی، به ملاقات آقا «سید آقا»ی هاشمی نسب برو و سلام مرا به او برسان و این امانت را به او تقدیم کن و بعد به او بگو: «شیخ محمد گفته «سید آقا» ، تو برای تحصیل علوم آل محمد (ص) به نجف اشرف رفتی ، این به پایت حساب می شود»!
پدرم از ارادتمندان عارف بالله آیت الله العظمی کوهستانی بود ، وقتی او این حکایت را تعریف می کرد اشکهایش جاری می شد و سخنش را با گریه به پایان می برد !
او برای ما حکایت کرد و ما برای شما بیان نمودیم و شما برای فرزندانتان حکایت نمایید ، امیرالمومنین علیه السلام فرمود بهترین میراث پدران برای فرزندانشان ادب نیکوست!
اما آقا «سیدآقا» که آن روزها برای تحصیل فقه آل محمد (ص) در نجف اشرف بسر می برد، روحانی جوان و پرتلاش و با عزم و اراده ای قوی و مستحکم بود، تا آنکه قله های پیشرفت را به سرعت پیمود ، و خود را به دانش و تقوای شایسته آراست، و پس از سال های متمادی از بهره مندی از موائد پر سخاوت آستان امیرالمومنین ، مجتهدی ارجمند و عالمی ربّانی شد و بعد به وطن مألوف خود بازگشت تا به اذن پروردگار مشعل هدایت مردان و زنان این سرزمین باشد. 6
آیت الله آقا سید آقای هاشمی نسب، مجسمه تقوا و پارسایی بود ، آن گرامی پارسا، علاوه بر آنکه شاگرد مکتب دانش و تقوا و معنویت عارف دهر آیت الله کوهستانی بود، در تقدیر نسبت ها نیز صِهر و داماد آیت الله کوهستانی بود.
فرزندان آیت الله «سید آقا» هاشمی نسب، نشانه روح با عظمت وجان پاکیزه و نفس راضیه او هستند.
دو فرزند او شهید محمدتقی هاشمی نسب و شهید ابوالحسن هاشمی نسب، ( که نوه های آیت الله کوهستانی نیز هستند) در جبهه های دفاع از اسلام و آزادگی چونان اجداد طاهرینشان طومار رشادت و جوانمردی را با خونشان امضاء کردند و به شرف شهادت نائل شدند.
بزرگترین ویژگی عارفان بالله آنست که به آنچه ایمان دارند از روی یقین است، بنا براین در تحقق وعده های محتوم پروردگار تردیدی ندارند ، آنان ایمان دارند که خداوند وعده نصرت و پیروزی اسلام و قرآن را بیان داشته است ( و کفی بالله شهیدا) ، چنانکه امام خمینی (ره) فرمود : اسلام همه سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهد کرد، انشاء الله دیر یا زود با اذن و اراده الهی این وعده الهی محقق خواهد شد.
و رستگاری اولیای الهی بخاطر همین ایمانِ مقرون به یقین آنانست.
خدایا ما را ازبرکات ایمان و یقین بهرمند ساز و در دو جهان با اولیای خود محشور فرما. آمین رب العالمین . انشاء الله صالح و فالح باشید. بدرود

دلنامه ۶ ( نامه های یک پدر به فرزندان ) – خیرخواه

دیدگاه های این مطلب

4 نفر دیدگاه خود را در مورد این خبر بیان کردند. شما نفر بعدی باشید

  1. رحم الله والدیک
    خدای کریم و مهربان بر علو درجات بزرگان ما بیفزاید.
    حتی پس از سالها نام این مرد خدا هم هدایتگر و پرجذبه هست.

  2. مدادالعلماافضل من دمائ الشهدا رحمت خدا برآن عارف وزاهدو مجاهد فی سبیل الله

  3. سلام و رحمت خدا بر کوهستانی بزرگ

  4. باسلام
    چه خوب است متن کتاب “بر قله پارسایی” که اشاره به زندگی این عارف واصل و زاهد متقی دارد در سایت بارگذاری شود.
    با تشکر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *