یار من یوسف نیا اینجا کسی یعقوب نیست

یار من یوسف نیا اینجا کسی یعقوب نیست

لحظه ای چشمانشان از دوریت مرطوب نیست

ای گل زیبای من از غربتت اشکی نریخت

نازنین اینجا خدا هم پیششان محبوب نیست

نوبهارم در فراقت هیچ کس محزون نشد

منجی انسانیت اینجا شرایط جور نیست

گرچه در هر جمعه ای زیبا دعایت می کنند

این دعاها بر زبان است جنسشان مرغوب نیست…

88

مـــــــــهدی جان بیا!
نسیم نام شما که می وزد آفتاب قامت می بندد ،ما بزرگ می شویم

امید درما هزاران هزار بار متولد می شود روی بلندای یاد شما ، پرنده

می شویم ،بال می زنیم، پر می گیریم ودل به آسمانی می بندیم که

روزی بانگ ان الــمهدی رادرجوار مقدّس، دراین نقطه ی زمین در خود

طنین انداز می کند…نمی دانم آن روز دستهای گُرگرفته ی من چگونه

دست می دهند به دست دوســـــــت……..

خدا کند ما شایسته ی درک باقی مانده خدا وخاندان رسولش بر زمین

باشیم.

اَللهِـــم عجل الولیک فرج

گردآورنده:زهره

دیدگاه های این مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *