تب‌وتاب تبلیغات دهمین دورهٔ انتخابات مجلس شورای اسلامی/مير مقدم

با توجه به نزدیک شدن زمان برگزاری دهمین دورهٔ انتخابات مجلس شورای اسلامی، تب‌وتاب تبلیغات نیز بیشتر شده و گروه‌ها و شخصیت‌های سیاسی، بعنوان نامزدها و کاندیداهای نمایندگی مجلس، سعی در جذب آراء بیشتر و جلب رضایت حوزهٔ انتخاباتی خود می‌نمایند.
در کنار تهیه بروشورهای کوچک و بزرگ حاوی تصاویر تمام رخ چهره‌های جذاب نامزدها و نصب آن بر در و دیوار معابر عمومی شهر و روستا و کاغذهای رنگارنگی که همراه با وزش باد از این طرف به آن طرف می‌پرند، معمولا در نقاط مختلف بازار نشست‌ها و سخنرانی‌های تبلیغاتی نیز داغ و پررونق است. از معرفی و بیان سوابق شخص سخنران گرفته تا اهدافی که در صورت برگزیده شدن بعنوان نمایندهٔ مجلس، در صدد رسیدن به آن برخواهد آمد عموما موضوعات مورد بحث در اینگونه محافل و مجالس خواهد بود.

بنده همین دو دورهٔ پیش، به دعوت یکی از دوستان در جلسه‌ای که بدین‌منظور تدارک دیده شده‌بود شرکت کردم. انبوه کفش‌های جفت‌شده در صحن حیاط، نشان از آن داشت که منزل میزبان شلوغ و پرازدحام است و این جمعیت کیپ‌به کیپ نشسته و ایستاده، نشان از حضور کاندیدی خاص و البته محبوب داشت.
جناب آقای کاندید محترم در حال نطق و سخنرانی بود، اما بدلیل تاخیر اینجانب در این جلسه، متاسفانه قسمت مربوط به معرفی و شرح‌حال سوابق و فعالیت‌های وی را از دست دادم و درست زمانی به جمع حاضر اضافه شدم که صحبت از حرف‌های جذاب و دلنشین بود، احداث یک واحد درمانگاه جهت پوشش و اسکان بیماران منطقه بمنظور جلوگیری از خطرات ناشی از انتقال بیمار به مراکز درمانی دیگر، ایجاد یک مجموعهٔ کامل ورزشی با توجه به خیل جمعیت جوان و مشتاق و نیز کمبود فضاهای ورزشی در منطقه، رسیدگی به مشکلات و نیازمندی‌های کشاورزان و دامداران و کسبهٔ بازار و نیز اشتغالزائی بمنظور ریشه‌کنی معضل فقر و بیکاری در منطقه، مرمت و اصلاح راه‌ها و جاده‌های موجود و اقدام به تعریض و تعمیر آنها و ده‌ها مورد اینچنینی که بیان هر کدام با ظرافتی خاص و انتخابی هوشمندانه از جانب نامزد محترم، سبب برانگیخته شدن و غلیان احساسات مستمعین و تشویق و هیایوهوی حاضران در مجلس می‌شد تا جائیکه گروهی از فرط هیجان و خوشحالی کف میزدند و گروهی نیز صلوات ختم مینمودند.
بنده که از این ساده‌گی و بی‌فکری جمع حاضر و البته از رندی آن کاندید مثلا محترم خسته شده بودم، اجازه خواستم تا مطلبی را از ایشان سوال کنم و پس از دعوت حاضران به سکوت، سوال من این بود که :
جناب نامزد عزیز و محترم، آیا حضرتعالی بواقع جهت ورود به مجلس شورای اسلامی نام‌نویسی کرده‌اید یا بمنظور حضور در قوهٔ مجریه؟

درد امروز جامعهٔ ما نیز همین است. گروهی با دراختیار داشتن تریبون‌ها و شرایط و امکانات تبلیغاتی و هزینه‌های سرسام‌آور که عموما از جیب بیت‌المال خرج می‌شود، بی‌توجه به معنا و مفهوم کلام و کردار خود، و نیز با سوءاستفاده از پائین بودن سطح‌ آگاهی مردم، به هر دری میزنند و به هر حیطه‌ای وارد می‌شوند، بدون کوچکترین شناختی و تنها با کشف نقاط ضعف و نیازهای موجود در جامعهٔ خود، سعی در بزرگنمایی مسائل کرده و انتخاب خود را تنها راه گریز از مشکلات بوجود آمده معرفی می‌کنند.
اما آنچه که مظلوم واقع میشود فهم و درک مردم و ملت است و شأن و منزلت مجلس شورای اسلامی.

همانطور که می‌دانیم مجلس قانون‌گذاری، از ارکان و پایه‌های مهم هر کشور است، مرکزی که قوانین اساسی مورد نیاز جامعه را باتوجه به مصالح کشور و بمنظور ادارهٔ بهتر و مفیدتر آن تدوین و تنظیم می‌نماید. مجلس شورای اسلامی در کشور ما نیز مجموعه‌ای شامل نمایندگان و منتخبین مورد اعتماد مردم است که با همکاری نهادهایی چون شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام، وظیفه تصویب قوانین و مقررات را بر پایهٔ قوانین اسلامی برعهده دارد. علاوه بر این نظارت و مدیریت قوهٔ مجریه و هیأت دولت و تحقیق و تفحص در زمینهٔ اجرای قوانین مصوبه از جانب دولتمردان از مسئولیت‌های نمایندگان مردم است اما این هرگز به معنای ورود مجلس و مجلسیان به حوزهٔ اجرایی کشور نخواهد بود.
پس چه مطلوب و پسندیده ‌است خواهران و برادران کاندید شده که توقع و انتظار برگزاری انتخاباتی عادلانه و منصفانه را دارند، خود نیز در مباحث تبلیغاتی جانب عدل و انصاف را رعایت کرده و تنها جهت ربایش و افزایش آراء خود، پای را از محدودهٔ مورد مسئولیت خود فراتر نگذارند و سعی به بیان مسائلی کنند که در حیطهٔ اختیارات و وظایف آنها خواهد بود.
به امید روزی که در کشورمان، هرگز مردم ساده انگاشته نشوند.
محسن میرمقدم

دیدگاه های این مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *