مراسم وداع با دردانه هاي آسماني مصلاي نكا/عکس
تاریخ انتشار خبر : ۹۴/۰۵/۲۰
به گزارش نيوز نكا ؛در اطلاعيه از سوي ستاد استقبال از شهداي گرانقدر غواص و خط شكن شهرستان نكا اعلام شده است.
مراسم شب وداع با دردانه هاي آسماني در مصلاي امام خميني شهرستان نكا با حضور خانواده هاي معظم شهدا امت ولايت مدار و شهيد پرورشهرستان آغاز شده است،
آیت الله محمدی لائینی امام جمعه شهرستان درجمع مردم شرکت کننده. در مراسم وداع با قدردانی از امت شهید پرور مازندران و شهرستان نکا به پاس حضور با شکوه در مراسم استقبال از شهدای غواص یاد اور شد ملت ایران راه مقدسی را آغاز کرده و قربانیان زیادی در این راه. داده است
وی اظهار امیدواری کرد این حرکت و جوشش در درون کشور ختم نگردد و باید گسترش یابد و در دیگر کشورها نیز ادامه یابد .
امام جمعه نکا در ادامه اذعان نموده حرکت دریایهای کوچک سبب پدید آمدن اقیانوس بیداری جهان اسلام گردد .
وی و حدت بصیرت و نیز پیروی از فرامین رهبری و رهرو شهدا بودن را عامل بازدارنده توطئه های دشمنان دانست
شایان ذکر است :تابوت ها و پيكرهاي توتيا شده شهيد گمنام ۱۷ ساله و شهيد غواص حسنيعلي بالويي در اين مراسم ميهمان شركت كنندگان می باشند.
.gif)
.gif)
شهدا شمع محفل بشریتند ( امام خمینی)
افتخاری نصیب گردید، میزبان پیکر شهید غواص باشیم تا مراسم وداع را همزمان با شهادت امام جعفر صادق ( ع ) برگزار نماییم.
زمان : چهارشنبه ۲۱/۵/۹۴ ساعت ۳:۳۰ صبح
همراه با نماز جماعت صبح و زیارت عاشوراو صرف صبحانه
مکان: مسجد جامع زرندین سفلی – کنار تربت پاک شهیدان
از چه ساعتی؟
این شهداءغواص به عهد و پيمان خود با خدا و با امام عزيز وفا كردند و هستي خود را به ميدان آورده، صادقانه از حريم اسلام و نظام اسلامي دفاع نمودند و به بهاي نثار جان خود خطر دشمن را از انقلاب و ميهن عزيز، دور ساختن. اينها جاودانگان تاريخ ما و ستارگان اسلام اند، هر چيزي با گذشت زمان، كمرنگ و بي اثر مي شود اما اينان، همچون همه ي شهيدان راه خدا، روز به روز در چشم اهل دل و در متن تاريخ ما، برجسته تر و درخشان تر مي گردند. رحمت خدا بر آنان و درود و دعاي بندگان صالح خدا نثار تربت آنان باد.
به مادر قول داده بود بر می گردد …
چشم مادر که به استخوان های بی جمجمه افتاد لبخند تلخی زد و گفت :
بچه م سرش می رفت ولی قولش نمی رفت …
به مادر قول داده بود بر می گردد …
چشم مادر که به استخوان های بی جمجمه افتاد لبخند تلخی زد و گفت :
بچه م سرش می رفت ولی قولش نمی رفت …
شهدا امام زادگان عشقند….
چه خیال باطل، یزیدیان زمان دستانشان را بستند تا مانع پروازشان شوند لیکن افلاکیان با دستان بسته اسمانی تر شدند و بعد بیست و نه سال امدند تا دستان خاکی ما را با دستان افلاکی شان بگیرند که سخت محتاج ان بودیم و چه زیبا حال وهوای شهر کربلایی شد.روحشان شاد
شهیدان گمنام آمدند برای هدایت گمراهان و جه مهمانی باشکوهی شده حلاوت آن وصف ناپذیر است ( کوچه شالیکوبی )
خدا بیامرزتشون