پنج دانستنی علمی از زبان امام صادق علیه السلام
تاریخ انتشار خبر : ۹۴/۰۵/۳
پنج دانستنی علمی از زبان امام صادق علیه السلام
چشم انسان
یك جهان در یك جسم
روزى یك نفر نصرانى به محضر مبارك امام جعفرصادق علیه السلام شرفیاب شد و پیرامون تشكیلات و خصوصیّات بدن انسان سؤ ال هائى را مطرح كرد؟امام جعفر صادق علیه السلام در جواب او اظهار داشت :
خداوند متعال بدن انسان را از دوازده قطعه تركیب كرده و آفریده است ، تمام بدن انسان داراى ۲۴۶ قطعه استخوان ، و ۳۶۰ رگ مى باشد.
رگ ها جسم انسان را سیراب و تازه نگه مى دارند، استخوان ها جسم را پایدار و ثابت مى دارند، گوشت ها نگه دارنده استخوان ها هستند، و عصب ها پى نگه دارنده گوشت ها مى باشند.
سپس امام علیه السلام افزود:
خداوند دست هاى انسان را با ۸۲ قطعه استخوان آفریده است ، كه در هر دست ۴۱ قطعه استخوان وجود دارد و در كف دست ۳۵ قطعه ، در مچ دو قطعه ، در بازو یك قطعه ؛ و شانه نیز داراى سه قطعه استخوان مى باشد.
و همچنین هر یك از دو پا داراى ۴۳ قطعه استخوان است ، كه ۳۵ قطعه آن در قدم و دو قطعه در مچ و ساق پا؛ و یك قطعه در ران .
و نشیمن گاه نیز داراى دو قطعه استخوان مى باشد.
و در كمر انسان ۱۸ قطعه استخوان مهره وجود دارد.
و در هر یك از دو طرف پهلو، ۹ دنده استخوان است ، كه دو طرف ۱۸ عدد مى باشد.
و در گردن هشت قطعه استخوان مختلف هست .
و در سر تعداد ۳۶ قطعه استخوان وجود دارد.
و در دهان ۲۸ عدد تا ۳۲ قطعه استخوان غیر از فكّ پائین و بالا، موجود است .
و معمولا انسان ها تا سنین بیست سالگى ، ۲۸ عدد دندان دارند؛ ولى از سنین ۲۰ سالگى به بعد تعداد چهار دندان دیگر كه به نام دندان هاى عقل معروف است ، روئیده مى شود.
تلخى گوش و شورى آب چشم
امام صادق
ابن ابى لیلى – كه یكى از دوستان امام جعفر صادق علیه السلام است – حكایت نماید:
روزى به همراه نعمان كوفى به محضر مبارك آن حضرت وارد شدیم ، حضرت به من فرمود: این شخص كیست ؟
عرض كردم : مردى از اهالى كوفه به نام نعمان مى باشد، كه صاحب راءى و داراى نفوذ كلام است .
حضرت فرمود: آیا همان كسى است كه با راءى و نظریّه خود، چیزها را با یكدیگر قیاس مى كند؟
عرض كردم : بلى .
پس حضرت به او خطاب نمود و فرمود: اى نعمان ! آیا مى توانى سرت را با سایر اعضاء بدن خود قیاس نمائى ؟
نعمان پاسخ داد: خیر.
حضرت فرمود: كار خوبى نمى كنى ، و سپس افزود: آیا مى شناسى كلمه اى را كه اوّلش كفر و آخرش ایمان باشد؟
جواب گفت : خیر.
امام علیه السلام پرسید: آیا نسبت به شورى آب چشم و تلخى مایع چسبناك گوش و رطوبت حلقوم و بى مزّه بودن آب دهان شناختى دارى ؟
اظهار داشت : خیر.
ابن ابى لیلى مى گوید: من به حضور آن حضرت عرضه داشتم : فدایت شوم ، شما خود، پاسخ آن ها را براى ما بیان فرما تا بهره مند گردیم .
بنابراین حضرت صادق علیه السلام در جواب فرمود: همانا خداوند متعال چشم انسان را از پیه و چربى آفریده است ؛ و چنانچه آن مایع شور مزّه ، در آن نمى بود پیه ها زود فاسد مى شد.
و همچنین خاصیّت دیگر آن ، این است كه اگر چیزى در چشم برود به وسیله شورى آب آن نابود مى شود و آسیبى به چشم نمى رسد؛ و خداوند در گوش ، تلخى قرار داد تا آن كه مانع از ورود حشرات و خزندگان به مغز سر انسان باشد.
و بى مزّه بودن آب دهان ، موجب فهمیدن مزّه اشیاء خواهد بود؛ و نیز به وسیله رطوبت حلق به آسانى اخلاط سر و سینه خارج مى گردد.
و امّا آن كلمه اى كه اوّلش كفر و آخرش ایمان مى باشد: جمله « لا إ له إ لاّ اللّه » است ، كه اوّل آن « لا اله » یعنى ؛ هیچ خدائى و خالقى وجود ندارد و آخرش « الاّ اللّه » است ، یعنى ؛ مگر خداى یكتا و بى همتا.
دوقلوها
مرحوم كلینى در كتاب شریف كافى آورده است :
یكى از اصحاب امام جعفر صادق علیه السلام داراى دو نوزاد دوقلو گردید، همین كه به حضور مبارك آن حضرت شرفیاب شد، پس از تبریك و تهنیت به او فرمود: آیا مى دانى كدام یك از دوقلوها بزرگترند؟
پدر نوزاد در جواب اظهار داشت : آن كه اوّل از شكم مادر خارج و به دنیا آمده است .
حضرت فرمود: خیر، آن كه آخر به دنیا آمده بزرگ تر است ، زیرا مادر در ابتداء به وسیله او؛ و سپس به وسیله آن كه اوّل خارج شده ، آبستن گردیده است .
و چون نطفه اوّلى در ابتداء وارد رحم شده و منعقد گردیده است ، به همین جهت توان خروج از رحم مادر را ندارد، تا آن كه نوزاد بعد از خودش خارج گردد؛ و پس از آن كه راه براى اوّلى باز شد آن وقت مى تواند از رحم مادر خارج و وارد دنیا گردد.
بنابر این ، آن كه نطفه اش اوّل منعقد شده است ، دوّمین نوزاد محسوب مى شود، كه به همین جهت بزرگ تر هم خواهد بود.
چگونگى وزش باد
باد
محمّد بن فُضیل عزرمى حكایت كند:روزى كنار كعبه الهى در حِجر اسماعیل زیر ناودان طلا، در محضر پُر فیض امام جعفر صادق علیه السلام نشسته بودم .
ناگاه متوّجه شدیم كه دو نفر با یكدیگر در رابطه این كه باد از كجا و چگونه مى وزد نزاع مى كنند، و یكى به دیگرى مى گوید: به خدا قسم ! تو نمى دانى باد از كجا مى وزد.
و چون سر و صداى آن ها بالا گرفت ، امام جعفر صادق علیه السلام به آن كه بیشتر ادّعا مى كرد، خطاب نمود و فرمود: آیا تو خودت مى دانى كه باد از كجا و چگونه مى وزد؟
اظهار داشت : خیر، من نمى دانم ؛ ولیكن از مردم چیزهایى را در این رابطه شنیده ام .
محمّد عزرمى در ادامه داستان گوید: من به امام صادق علیه السلام عرض كردم : یاابن رسول اللّه ! شما خود بیان فرمائید كه باد از كجا و چگونه مى وزد؟
حضرت فرمود: باد، زیر ركن شامى ، در كنار كعبه الهى زندانى است ، وقتى خداوند تبارك و تعالى اراده وزش آن را نماید، مقدارى از آن را آزاد مى سازد.
پس چنانچه آن باد از جنوب كعبه خارج شود، باد از سمت جنوب مى وزد.
ولى اگر از شمال آن خارج گردد، آن را باد شمال گویند.
و اگر از مشرق باشد، آن را باد صبا خوانند.
و امّا چنانچه از مغرب باشد، باد دبورش گویند.
و سپس امام علیه السلام در ادامه فرمایش خود افزود: دلیل و علامت آن این است كه همیشه در تابستان و زمستان این ركن شامى متحرّك مى باشد.
تبیان