چه شود ای گل نرگس، با تو دیدار کنم
تاریخ انتشار خبر : ۹۴/۰۴/۱۲
خلاصه خبر : چه شود ای گل نرگس، با تو دیدار کنم جان و اهل و هستی ام، بر تو گرفتار کنم روزه ی هجر تو از پای بینداخت مرا کی شود با رطب وصل تو افطار کنم
صبح بی تو رنگ بعد از ظهر یک آدینه دارد
بی تو حتی مهربانی حالتی از کینه دارد
بی تو می گویند: تعطیل است کار عشق بازی
عشق اما کی خبر از شنبه و آدینه دارد
جغد بر ویرانه می خواند به انکار تو اما
خاک این ویرانه ها بویی از آن گنجینه دارد
خواستم از رنجش دوری بگویم یادم آمد
عشق با آزار خویشاوندی دیرینه دارد
در هوای عاشقان پر می کشد با بی قراری
آن کبوتر چاهی زخمی که او در سینه دارد
ناگهان قفل بزرگ تیرگی را می گشاید
آن که در دستش کلید شهر پر آیینه دارد
قیصرامین پور
اللهم عجل لولیک الفرج
التماس دعا
بی تو دلگیر است عصر جمعه ها
بوی نرگس می دهد پس کوچه های شهر ما
از کلاس عمرمان یک جمعه دیگر گذشت
باز غیبت خورد پای اسم زیبای شما
یا بقیه الله(عج)
اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن
صلواتک علیه و علی آبائه
فی هذه الساعه و فی کل ساعه
ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا
حتی تسکنه عرضک طوعا و تمتعه فیها طویلا
برحمتک یا ارحم الراحمین
تویی که در همه دنیا زبانزدی آقا
غروب جمعه شد اما نیامدی آقا…