آقای سیروس مقدم ؛ اینجا مازندران است ! /محمد جونیان
تاریخ انتشار خبر : ۹۴/۰۴/۱۱
داشتم فکر می کردم که تهیه کننده و کارگردان سریال پایتخت ۱و۲و۳و۴ درباره ما مازندرانیها چه فکری می کنند، چرا باید به خودشان اجازه می دهند که برای خنداندن مردم و جمع کردن طرفداران خود حاضر هستند با یکدندگی با آداب رسوم و فرهنگ یک منطقه دست به هرکاری بزنند .تا جاییکه دادرضا رشیدپور هنرمند و مجری برجسته کشور هم از این شتابزدگی و ضعف نویسندگی و کارگردانی درآمده و نقد بسیار قوی را نوشتند.
آقایان عوامل سریال پایتخت ۴ خدا وکیلی بد آدرسی به شما دادند ،اینجا مازندرانه ، مهد عاشقانه – سرزمین علویانه – سرزمین پهلوانان غیور و سرداران رشید اسلام ،که لشکر ۲۵ کربلا را خلق کردند ،آقایان باید بدانند که با این کارشان منت بر سر ما نگذارند که ما با این کار توانستیم شیرگاه را معرفی کنیم. شما باید بدانید شیرگاه را مردم ما با حماسه ۷ اسفند می شناسند که دشمنان اسلام و نظام را با خفت و خواری بیرون کردند و شهید دادند . و اما سریال پایتخت ۴ که این شبها در حال پخش میباشد ،ما بارها گفتیم و بازهم میگوییم کسی با طنز و کمدی و خنداندن مردم مشکلی ندارد ما تاکید و اعتقاد داریم که بیاییم باهم بخندیم نه به هم بخندیم. البته اگر نبود این نقدها و انتقادات بجا توسط نماینده مقام معظم رهبری در استان و بعضی ائمه جمعه شهرهای استان و نمایندگان مردم استان در مجلس شورای اسلامی و حتی تجمع مردمی اعتراضی سال گذشته در جلوی استانداری مازندران معلوم نبود دست اندرکاران این سریال چه بلایی به سر فرهنگ این مردم و این خطه شهیدپرور می آوردند . شما سریال پایتخت ۱و۲ را ببینید و ۳و۴ را هم ببینید که عوامل این سریال سعی کردند با حساسیت بیشتری آن را بسازند. پس نقد بنده و امثال بنده بی تاثیر نبوده، اما ترفندهای عوامل و دست اندر کاران این سریال هم جالب توجه بوده وهست . نمونه آن برای چند بازیگری که در اصطلاح سینمایی سیاهی لشگر نامیده میشوند ، آقایان امسال کار بسیار خارق العاده ای کردند که فراخوان داده و دخترو پسر جوان را توی صف کردند تا بقول خودشان از آنها تست بگیرند که اصلا نیازی به این کار نبود. البته برای تبلیغات و فیلم گرفتن و عکس گرفتن از حضور هنرمندان برای عوامل این سریال بسیار جالب توجه بود که بعدها بیایند و بگویند که ببینید این همه هنرمند برای بازی در این سریال آمدند. در صورتیکه حتی نقشی هم به همین چند بازیگر مازندران دادند بازی در سکوت عین بچه مدرسه ای که نباید حرکتی بکند بگذریم.
ناگفته نماند بحث حساب و کتاب بازیگران نیز برای خودش حرفی دارد ، که نمونه آن یکی از هنرمندان ساروی میگفت در پایتخت ۳ ،سه یا چهار روز از صبح تا شب برای یک سکانس وقت من گرفته شد و امسال وقتی می خواستند پایتخت ۴ را بسازند به او صدهزار تومان دادند که او هم آن را نگرفت امثال آن هنرمند هم کم نداریم. امسال یک کار دیگری هم کردند و باشگاه طرفداران پایتخت ۴ را برپا کردند.ای کاش طرفداران این سریال یک سوال را از عوامل سریال میکردند که در سال گذشته بیش از سه یا چهار میلیارد تومان اسپانسر،حالا بیشتر یا کمتر ویا اینکه از سریال پایتخت ۱ تا ۴ که ساخته شده شاید بیش از فلان میلیارد هزینه شده و چه چیزی نصیب این ملت شده جز، معرفی سه شخصیت به نام ارسطو که جوان عاشق پیشه ای که بدنبال زن گرفتن و ازدواج بوده، نقی که معلومه و پدر نقی ، پنجعلی که بدنبال شکمش بوده و عین بچه بدنبال غذا میگردد که الحمدالله در پایتخت ۴ بدنبال زن گرفتن هم هست.
یکی از نکات جالب توجه در پایتخت ۴ گاف بزرگی که آقای کارگردان عزیز داده ، که در ادامه اشاره خواهم کرد بحث مرگ زن چینی ارسطوباید عرض کنم که انگار نقی و ارسطو در جنگلهای آمازون بوده اند که مرگ زن چینی را به آنها داده اند و چون دسترسی به سلمانی نداشتند با آن موی بلند و ریش غیر استاندارد اینبار ظاهر شدند حالا بماند بحث مرده شور خانه و نیمه عریان بودن بدن نقی که حتما آقایان در این زمینه اعتراض خواهند کرد و اما گاف آقایان در این سریال ارسطو همسر چینی خود را در حوادث هوایی مالزی از دست می دهد که درست بعد از مرگ همسر ارسطو انتخابات شورای شهر در محل زندگی نقی معمولی برگزار میشود . (سوال : آیا این توهین به شعور مردم مازندران نیست؟)- خلاصه همسر نقی میشود عضو شورای اسلامی شهر و ادامه داستان.
درصورتیکه آخرین دوره انتخابات شورای شهر در کشور ما اسفند سال ۱۳۹۲ بود یعنی دو سال قبل از سقوط هواپیمایی مالزیایی.این هم از دسپاچگی عوامل این سریال که یک جوری بزنند و در بروند . اینه که در یکی از نقدها نوشتم عوامل این سریال بدنبال چه اهدافی هستند همین بود چرا با توجه به اعلام رسمی آقای سیروس مقدم تهیه کننده سریال در سال گذشته که گفته بود پروژه سریال پایتخت ۳ برای همیشه بسته شده،اما بازدیدم که فیل آقایان یاد هندوستان کرده و دوباره شروع کردند با سماجت ساختن سریال پایتخت۴ ناگفته نماند امسال الحمدالله با سر و صدا ضبط نکردند ، سال گذشته با استاندار وقت مدیر کل و مسئولین بعضی از ادارات عکس یادگاری گرفتند و آبگوشت خوردند و بعد در رسانه ها اعلام کردند که این سریال با ضمانت آنها در حال ضبط است اما همانطوری که در یکی از نوشته هایم اعلام کردم که امیدواریم امسال مسئولین استان فرش قرمز زیر پای آنها پهن نکنند این اتفاق افتاد ودر سکوت کارشان را انجام دادند البته تنها مسئولی که ذوق زده شده و فرش قرمز پهن کرده شهردار جوان شیرگاه بود . به هر حال جهت اطلاع آقای علیرضا خمسه بازیگر نقش باباپنجعلی که در ساری در جمع مردم این شهر برای مراسم جشن آمده بودند فرمودند که ما پایتخت ۴۰ را هم میسازیم عرض کنم که ما هم پا به پای شما خواهیم آمد شما که میفرمایید ۴۰ قسمت ما عرض میکنیم ۴۰۰ قسمت تا متوجه شوید اینجا مازندران است. اگر مردم ما عکس العمل نشان نمیدهند بخاطر نجابت آنهاست نه اینکه کار شما را صد در صد تایید میکنند بازهم خواهیم نوشت مگر اینکه قلم در دستمان نباشد.
در پایان ناگفته نماند با این دو سه قسمت از پخش سریال نمی توان صد در صد نظر داد اما از آنجاییکه بنده از شروع سریال پایتخت ۱ تا کنون حتی قبل از اینکه زمزمه شروع ساخت آن در مازندران سر زبان ها بیافتد به عناوین مختلف نوشتم بی اطلاع از اهداف آقایان نیستم لذا امیدوارم که در ادامه این سریال ما به نکاتی برخورد کنیم که ضعف ها را پوشانده نکات مثبت آن خود را به نحو احسن نشان دهد .
بازیش ندادن توی این سریال، ناراحت شده
یه عده از خارج از ماندران اومدن و دارن مشکلات ماندران رو بیان میکنن، به بعضی ها برخورده
مشکل ساخت و سازهای غیرقانونی و دادن خسارت (ماده ۱۰۰) و از بین بردن طبیعت (همون قسمتی که در مورد افتتاح کمربندی در روز عید فطر بود)
حالا در کنار اینها، یه کم با مازندرانیا شوخی هم شده که برای فیلم طنز این مسائل عادیه و باید یه کم از خودمون ظرفیت نشون بدیم
همون طور که شخصیت خان در خندوانه یک شخص چاخان هست (خصوصیتی که معمولا برای جنوبیها به کار میره و در این برنامه با اونها شوخی شده)
اگه فیلم کمال تبریزی توقیف شده، به خاطر این بوده که اون یه فیلم تاریخی نزدیک به مستند بوده و به بختیاریها توهین شده بود، اما این فیلم یه سریال طنز هست و قرار نیست جایی ازش به عنوان مستند استفاده بشه که همه بخوان این طور گارد بگیرن در مقابلش
در مورد برگزاری انتخابات در سال ۹۲ هم که گفته شد، این فیلم مستند نیست که همه چی بر اساس تاریخ و مکان با هم انطباق داشته باشه
مهم بحث انتخابات بود در آستانه انتخابات پیش رو و چون نمیتونستن هما رو بدون سابقه در انتخابات مجلس شرکت بدن که بحث سقوط هواپیما و انتخابات با هم منطبق باشه، در انتخابات شورا شرکت دادن تا با توجه به سابقه و سوادش واقعی تر باشه و باز یه سری منتقد نگن که چطور یه نفر آدم بدون سابقه در سطح پایین به مجلس رفته
نکته بعدی اینکه گفته شده این فیلم مورد تایید رهبر هست و خواستار ادامه این سریال یا سریالهای مشابه این سریال شدن تا سبک زندگی ایرانی-اسلامی رو تبلیغ کنن
با شما موافقم
فقط در مورد فیلم کمال تبریزی، باید گفت که بختیاری ها بی ظرفیتی از خودشون نشون دادن. حقیقت گاهی اوقات تلخه. اینطور که ما در مورد بختیاری ها شنیدیم، ظاهرا اون قضایا صحت داشته. اما حساب بختیاری های امروز از اجدادشون جداست.
به ما مازندرانی ها تو سریال های صدا و سیما فحش هم بدن ما میخندیم چون یه جو فیلم شناسی بلد نیستیم… نمیدونم از چی این سریال داری دفاع میکنی آقای juve …. تاسف باره واقعا تاسف باره … پس اگه اینطوریه بعد از دیدن این سریال برو کل ایران بگرد و بگو الگوی من نقی معمولیه یا مثلا ارسطو یا مثلا گفتن از کجا اومدی بگو از دیار نقی و ارسطو …. خوش باش عزیز دل برادر خوش باش به همین فیلم و سریال های سخیف
در ضمن نگاه حضرت عالی به این فیلم سطحی ترین و ابتدایی ترین نگاهیه که میشه به یه سریال داشت … بازم میگم شما برو فقط بخند به ادا اطوار های ارسطو و نقی زیاد تو این وادی ها نباش برادر من …
شما نمیخواد به من چیزی یاد بدی
من حداقل روزی ۲ تا فیلم درجه یک بین المللی دارم میبینم، به همراه نقد کارشناسان بزرگ
ضمنا جایی فحش ندادن به مازندرانیها
۳ یا ۴ تا آدم ساده مازندرانی رو دارن نشون میدن، نه خلافکارن، نه بی ناموس و نه قاچاقچی
نیاز فیلم طنز اینه که باید شخصیتهای طنزش ساده لوح باشن تا بشه باهاشون شوخی کرد
نقی و ارسطو و رحمت هم جزو همین دسته هستن
در کنارشون آدمی مثل هما هم هست که آدم خیلی خوبیه و حتی خواهر نقی (فهیمه) هم آدم خوبیه
توی سریال در حاشیه هم همین طور بوده
تضاد آدم منطقی و آدم ساده لوح باعث طنز میشه
بی ظرفیت ترین آدمها در دنیا ما ایرانیها هستیم
در مورد دکتر و وکیل فیلم میسازن، کار به اعتصاب میکشه
در مورد ورزشکاران فیلم میسازن (سریال پژمان)، فوتبالیستهایی مثل مهرداد میناوند اعتراض میکنن که چرا پژمان جمشیدی پشت وانت سوار شد و بقل دست گوسفندها نشست
خوب یه دفعه بگین کلا فیلم نسازین، والسلام
به یکی از دوستان من که ۲ سکانس بیشتر نبود ۲ میلیون دادن.چی میگین ۱۰۰ هزار تومن؟
اینم شد یک حرفی ….
یه خورده جنبه داشته باشین توی سریال حاشیه مشکلات پزشکی رو بازبان طنز مهران مدیری مطرح کردنذاشتن کارشو بکنه به تمام سریالها دارن گیرمیدن تابحث مطرح کردن مشکلات میادچه بازبان طنز ویا به هرصورت دیگه اقایون چرا پای شهید وشهادت وایثارو وسط میکشن شما جای کارگردان باشی برای یک سریال طنز پس بایدحتما بریم از زندگی افغانها یا افریقاییها فیلم درست کنیم که مردم بخندن ؟توی هر استان داره ازاین سریالهای طنزساخته میشه به چند نفرکه بازی ندادن دارن ایراد میگیرن نمیگم ایراد نداره هرفیلم وسریالی اشکالاتی داره نه اینکه تمام نماینده ها و مسئولین رو بندازیم بجان تهییه کننده
تازه همه این بحث ها به کنار
وقتی خودمون اثر با کیفیت تولید نمیکنیم و افراد غیر مازندرانی میان برامون فیلم میسازن، مطمونا بعضی جاهاش دلخواه ما نسیت
خوب این هنرمندان مازندرانی کجا هستن که یه سریال با کیفیت بسازن در حد پخش از شبکه یک، نه این سریالهای درجه چندم مثل مینور و عاق والدین
الان هنرمندانی مثل مجید اخشابی، شهاب حسینی، الیکا عبدالرزاقی، مائده طهماسبی و… چه کاری برای مازندران در حوزه موسیقی و فیلم انجام دادن
وقتی خودمون کار خوب انجام نمیدیم، از دیگران نمیتونیم انتظار داشته باشیم
مطمونا رو اشتباه نوشتم، منظورم مطمئنا بوده
همون طور که بالا گفتم، این سریال بدون اشکال نیست
مثلا در مورد دعوای دسته جمعی یا سیگار کشیدن دسته جمعی، به نظرم اگه نشون نمیدادن بهتر بود، اما توهین آمیز هم نبود
کلا با منتقدین منطقی مشکل ندارم، اینهایی که میان خوبی رو میگن، بدی رو هم میگن
اما اینهایی که میگن اصلا نباید ساخته میشد، اینها آدمهای بی منطقی هستن مثل نقی معمولی
اگه یادتون باشه در سری سوم، یه جا توی کامیون نقی داشت با خانواده اش بحث میکرد و اشکالاتشونو میگفت، اما میگفت از من انتقاد نکنین، چون من هد فامیل هستم، این آدمهایی که میگن اصلا پایتخت نباید ساخته میشد، جزو همین دسته هستن
خوب شماهایی که انتقاد دارین (منظورم افراد شناخته شده و هنرمندان هست)، قبل از ساخت فیلم (مرحله پیش تولید و نوشتن داستان) برین بهشون کمک کنین و نظرات خودتونو منتقل کنین تا مشکلی پیش نیاد
یه نکته دیگه هم اینکه هیچ کس مازندران رو با نقی و ارسطو نمیشناسه
دوستان خارج از استانی که دارم، توی فیسبوک یا با اس ام اس همه نظرشون مثبته در مورد این سریال و در مورد اون دوستی که گفت دیار نقی و ارسطو، مازندران کلی دانشمند و قهرمان داره که ما رو با اونها میشناسن و هیچکس مارو با نقی و ارسطو نمیشناسه
حداقل من که اینطوری دیدم، بالای ۱۰۰ تا دوست فیسبوکی خارج از استان دارم که نظرشونو پرسیدم
همه مازندران رو با زیبایی طبیعی و روحیه پهلوانی و میهمان نوازی و بزرگانش میشناسن و خودشون هم میگن که این فیلم طنزه و ما با این فیلم در مورد مازندرانیها قضاوت نمیکنیم
حضرت آیت الله العظمی خامنه ای در طول مدت رهبری خود، ۲ فیلم را تایید کرد:
۱- (چارلز چاپلین) که مبارزه با ماشین بود.
۲- (پایتخت) که ترویج سبک ایرانی – اسلامی هست.
پس نتیجه می گیریم که در تاریخ فیلم ایران، کسی چنین فیلمی نساخته که مورد تایید رهبر باشه.
در پایتخت ۱، خانواده ی نقی معمولی، برای زندگی کردن به تهران رفتند، تهرانی ها همه دروغگو و کلاهبردار بودن، اما خانواده ی نقی که نماد مازندرانی ها بودن، همه ساده، صمیمی و راستگو بودن. به جای اینکه به بعضی از تهرانی ها بر بخوره، به بعضی از مازندرانی های مغرور برخورده.
مازندرانی ها اکثراً شغل فصلی دارن؛ کارگری ( مثل کچ کاری نقی)، شکارچی (مثل شغل بهبود)، راننده کامیون (مثل شغل ارسطو) در مهمان نوازیِ مازندرانیها هم، شکّی نیست. خانواده های نقی، بهبود، و رحمت، در اوج فقر و بیکاری، مهمان داشتند. این هم یک واقعیت است. و نقد نیست که هیچ، تعریف هم هست.
و موضوع دیگه اینکه مهمترین ورزش مازندران (کشتی) هست. و نقی در این فیلم، کشتی گیر هست.
یکی دیگر از صفات خوب مازندرانیها، اینست که هم به پدر و مادر خود احترام می زارن و هم آنها را به خانه ی سالمندان نمی فرستند. بابا پنجعلی، به علت بیماری، با تمام مزاحمتهایی که برای خانواده ایجاد می کرد و در دست و پا بود، نقی و زن و بچه اش احترامش را حفظ کرده، هیچ اعتراضی نکردند و او را به خانه ی سالمندان نبردند. هما هم نماد یک زن بسازِ مازندرانی هست که به عنوان یک عروس، اصلاً هیچ اعتراضی درباره ی نگهداری باباپنجعلی نمیکنه.
فهیمه و هما هردو زن بِسازی هستند و از شوهران خود انتظارات بیهوده ندارن و زن زندگی هستند و و با تمام مشکلات مالی، هیچوقت به موضوع طلاق فکر نکردند، خودشان دست به کار شدند و آشپزخانه زدند تا کمک خرج خانواده شوند.
غیرت نقی و ارسطو و رحمت که نشان از غیرت تمامی مازندرانیهاست.
یک نفر وقتی از دنیا میره، مازندرانیها براش ارزش قائلند، سر و صورت خودشان را تا ۴۰ روز اصلاح نمی کنند و به عروسی نمی رن و عروسی هم نمی گیرن. این هم تعریفه.
اما در برخی از روستاها ی مازندران، زیاده روی می کنند و هیچ فامیلی حتی فامیل دور، تا یکسال حق عروسی گرفتن ندارد، که جوانان در این میان سردرگم می مانند. اینجا نقد بجا بود.
ازدواج زنان بی سرپرست (زن بابا پنجعلی)، که سفارش رهبر هست ، هم در این فیلم بوده، سر و سامون گرفتن باباپنجعلی…
تلاش زیاد برای فامیل شدن با خانواده های سرشناس، (سیاسی) هم یک واقعیته، تا به اهداف شخصی خود برسند. که در این فیلم به آن اشاره شده.
کجای این فیلم به ما مازندرانیها توهین شده نمی دانم.
اما
“من یک مازندرانیم و به تمام فرهنگ قشنگی که در فیلم پایتخت به آن اشاره شده، افتخار می کنم”.