کودکان کار، دردمندان خاموش/عکس
تاریخ انتشار خبر : ۹۴/۰۳/۱۵
کودکان کار، دردمندان خاموش دیروزش را به یاد نمی آورد. امروزش را باور نمی کند و نقشی از فردا در تصورش پیدا نیست. بهای کودکی اش را به تمنای تکه نانی فروخته است، شاید مرهمی باشد به دردهای عزیزانش یا امیدی مقابل هیولای گرسنگی. برق نگاهش در نگاه ما گره می خورد و با التماس می خواهد شاخه گلی از او بخریم. آن طرف تر پسرکی نفس زنان، باری را که چندین برابر وزنش سنگینی می کند به دوش می کشد…
شاید روزانه تعداد زیادی از این کودکان در سطح شهر از پیش چشمان ما رژه می روند و برای سیر کردن خود یا خانواده شان هر کاری می کنند. دیدن چهره معصوم آنان آنقدر برای ما تکراری شده که بی تفاوت از کنارشان رد می شویم. بعضی ها هم اگر وقت داشته باشند توقفی می کنند و از سر ترحم بساطشان را با نیم نگاهی ورانداز می کنند.
مشقت ها و دشواری های کودکان کار برای بسیاری از ما شاید با داستان الیور توئیست تداعی شود؛ شاهکار چارلز دیکنز که با تصویر کشیدن آلام کودکان خیابانی، تلنگری سخت بر وجدان جهانیان وارد آورد. پسر بچه ای که برای سیرکردن خود به کارهای سخت تن می داد یا خیلی قبل تر از آن این کودکان در جای جای دنیا همچون آدم های بزرگ بار زندگی را به دوش می کشیدند بی خبر از آنکه سن آنها سن سرمستی و بی خیالی است و شانه هایشان برای تحمل بار زندگی بسیار کوچک.
● دردمندان خاموش، اسیر محیط های کارگری
در ابتدا، کار کودکان در معنای استخدام در کارخانه ها به کار می رفت. اما این واژه اکنون به طور کلی به کارهایی که کودکان انجام می دهند، به ویژه کارهایی که از تحصیل آنها جلوگیری می کند یا برای سلامت روحی و جسمی آنها زیانبار است، اطلاق می شود. بر اساس تعاریف سازمان های بین المللی (سازمان بهداشت جهانی، آژانس بین المللی کودکان خیابانی و یونیسف) “کودکان کار” جزو دسته ای از کارگران قرار می گیرند که زیر ۱۸ سال سن دارند. این کودکان اغلب در خیابان یا کارگاه ها به دلیل تعلقی که به خانواده دارند برای گذران زندگی خود یا خانواده شان بیشتر وقت خود را صرف کار می کنند.
آمارهای موجود نشان می دهد درحال حاضر تعداد این کودکان بیش از ۲۴۰ میلیون نفر در جهان است. از این تعداد درحدود ۱۸۷ میلیون نفر در کشورهای جهان سوم مشغول به کارند که معمولاً سن آنان کمتر از ۱۵ سال است. همچنین بر اساس آمار تخمینی سازمان جهانی کار، بیش از ۷ میلیون کودک ۱۰ تا ۱۴ سال در ایران، جزو این کودکان به شمار می روند.
این آمار درحالی است که در ۱۱ ماده از قانون کار جمهوری اسلامی ایران به ممنوعیت کار کودکان کمتر از ۱۵ سال اشاره شده است و از سوی دیگر به کارگیری نوجوانان ۱۵ تا ۱۸ سال نیز در شغل های سخت و زیان آور ممنوع است. همچنین پنج سال پیش برای حذف کار نوجوانان نیز مقررات تازه ای وضع شد و بر اساس آن ۲۳ نوع شغل برای افراد ۱۵ تا ۱۸ ساله ای که با عملیاتی مانند جوشکاری و کار با وسایل با ارتعاش بالا سروکار دارند، ممنوع شد. بر اساس این قانون، استفاده از کودکان و نوجوانان در حفر قنات، کار در دامداری ها، کشتارگاه ها، کارگاه های قالی بافی و زیلوبافی، کوره پزخانه ها و نانوایی ها نیز ممنوع شد. با آنکه سال ها از تصویب این قانون کار و مقررات ممنوعیت کار کودکان و نوجوانان گذشته، اما شواهد نشان می دهد که این قوانین تاثیر آنچنانی در بکارگیری کودکان نداشته است و استفاده از کودکان و نوجوانان در بسیاری از مشاغل مانند نانوایی، آهنگری و قالیبافی همچنان ادامه دارد.
از سوی دیگر با وجود پیوستن ایران به مقاوله نامه ۱۸۲ سازمان بین المللی کار مصوب سال ۱۹۹۹ که به “مقاوله نامه ممنوعیت کار کودک و اقدام فوری برای محو بدترین اشکال آن” موسوم شده است، رشد چشمگیر تعداد کودکان کار خیابان و کودکان شاغل چنین می نماید که عوامل هدایت کننده کودکان به کار، از قدرتی مؤثرتر از توان دولتی برخوردار است.
دکتر علی توانمند، جامعه شناس و پژوهشگر اجتماعی، درباره علل رشد شتابان این پدیده در ایران می گوید: عوامل متفاوتی در این پدیده دخیل اند. عوامل اقتصادی مثل فقر، بیکاری، فاصله طبقاتی زیاد و درآمد کم و نیز عوامل اجتماعی مانند ازدیاد جمعیت، مهاجرت از روستا، شکل گیری حاشیه نشینی و درنهایت عوامل خانوادگی از جمله کهولت و بیماری های روانی پدر یا مادر، سطح درآمد اندک خانواده ها، اعتیاد والدین و خانواده های گسسته، همه و همه می توانند در به وجود آمدن و رشد این پدیده در شهرها تاثیرگذار باشند.
● به دنبال رؤیاها در میان زباله ها
بر اساس آماری، در جهان امروز اکثر کودکان به این دلیل کار می کنند که والدینشان فقیرند. این کودکان معمولاً برای خود، خانواده یا هر دو ایجاد درآمد می کنند و وجودشان برای بقای خانواده ضروری است. عامل دیگری که در کار کودکان نقش دارد، بی توجهی به اجباری نبودن آموزش در سطوح بالاست. اگرچه اصل ۳۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به این نکته اشاره می کند که دولت موظف است وسایل و امکانات آموزشی رایگان را تا پایان تحصیلات متوسطه فراهم کند، اما شرایط سخت و ناگوار زندگی، این کودکان را مجبور می کند تا برای همیشه قید درس خواندن را بزنند یا در کنار کار کردن درس هم بخوانند که این خود عرصه را برای دنیای کودکانه شان تنگ تر می کند.
به عقیده دکتر توانمند کودکان کار دارای شرایط متفاوتی اند؛ گروهی از آنان در خیابان ها به کارهای مختلف (فروش گل، روزنامه، آدامس، زباله گردی، فال گیری، واکس زدن و…) می پردازند که کودکان کار در خیابان را تشکیل می دهند. گروهی دیگر با کار با ابزار و ماشین های خطرناک، قایق های ماهیگیری، ماشین شویی، پورنوگرافی، خشت زنی و… گذران زندگی می کنند.
اما به طور کلی شرایط و نحوه زندگی این کودکان توجه به مسائل و مشکلات آنها را دوچندان می کند. به عنوان مثال کار تمام وقت در سنین بسیار پایین، کار در مکان های غیربهداشتی و نامناسب، ساعت کار طولانی، مواجه شدن با سوءاستفاده های روانی، فیزیکی، لفظی و جنسی، استنشاق موادسمی، عدم دریافت حقوق یا حقوق بسیار پایین، روش زندگی نابسامان و متغیر همگی موجب بروز اختلالات روانی مانند افسردگی و… گردیده و احتمال مصرف موادمخدر و بزهکاری در این کودکان را افزایش می دهد که درنهایت همین عوامل ماندن آنها را در چرخه فقر تثبیت می کند.
● تنها کار کودک، تحصیل است
نامگذاری روز اول ماه می میلادی به نام روز جهانی کار و کارگر، نشانی از عزم و اراده جهانی برای دفاع از حقوق همه کارگران عالم است که در یک چیز مشترکند و آن رنج و تلاشی ستودنی است. برگزاری مراسم یادبود، همایش ها و همگی در همین راستا قابل ارزیابی است در کنار آن توجه به کار کودک در دنیای ارتباط و رسانه به صورت جدی تر دنبال می شود. در قسمتی از بیانیه انجمن حمایت از حقوق کودکان به مناسبت روز جهانی کارگر می خوانیم: مهم ترین کار کودکان باید تحصیل باشد و از کلیه دلسوزان و باورمندان به این حقوق می خواهیم تا تلاش های خود را در این راستا متمرکز کنند. این انجمن با تاکید بر شعار “کار کودک تحصیل است” ادامه می دهد که در گام اول باید نگاه توهم آلود و همراه با برچسب اتهام به کودکان کار رخت بربندد و همه نهادهای مرتبط، به خصوص سازمان های غیردولتی دارای تجربه کار در این مورد، درگیر موضوع شوند.”
مورد توجه قراردادن این موضوع که کار کودکان علاوه بر آنکه خود حاصل فقر است، به تشدید فقر نیز می انجامد باعث می شود انجمن های حامی این کودکان به شکل جدی تری مشکلات را دنبال کنند. چرا که این کودکان معمولاً به دلیل آنکه در کودکی به دلیل فقر والدین خود مجبور به کار کردن هستند، در آینده نیز فقیر می شوند و فرزندانشان نیز به این روال فقیر خواهند بود. بنابراین پدیده فقر، فقر را باز تولید می کند این علاوه بر اینکه به زیان خانواده هاست، به زیان کل اقتصاد جوامع هم هست.
از سوی دیگر رسیدن به یک شرایط آرمانی برای این کودکان معمولاً بعید به نظر می رسد، چرا که رسیدن به رفاه مستلزم زدودن غبار فقر از چهره جوامع مختلف است، اما طبق آمار از هر ۱۰۰ کودک در جهان بیش از نیمی از آنها هرگز از چنگال فقر رها نمی شوند، بنابراین تا زمانی که فقر و فاصله طبقاتی وجود دارد، معضلاتی چون کار کودک گریزناپذیر می نماید.
● تحقیر نکنیم، حمایت کنیم
بزرگ ترین مشکلی که کودکان کار را آزار می دهد نوع نگاهی است که جامعه به آنان دارد.
شاید تصور عمومی این باشد که کودکان کار نباید در سطح جامعه پراکنده باشند، چرا که چهره شهر را زشت می کنند، اما دقیق شدن در زندگی این کودکان، اجبار آنها را برای کار کردن نشان خواهد داد.
بسیاری از کودکانی که عضو انجمن های حمایت از کودکان کار هستند به صراحت اعلام می کنند که از نگاه های مردم بیزارند. از سرزنش ها، از نصیحت ها و از درگوشی صحبت کردن آنها درباره خودشان. مسئولان قول های زیادی برای لغو کار کودک، تحصیل، امکانات رفاهی و خدمات اجتماعی داده اند، اما این قول ها را عملی نمی کنند، شاید قول های آنها پشتوانه مالی و عملی ندارند.
به ضرس قاطع می توان گفت “امید داشتن به روزی که هیچ کودکی در روی کره زمین مجبور به کار کردن نباشد” بسیار دور از واقعیت است، اما می توان آرزو کرد همه کودکانی که کار می کنند سرشار از شادمانی، دوستی، حمایت و امنیت باشند.
مریم یارقلی
منبع : هفته نامه آتیه