وصيت نامه معلم شهید نظام زاده قلعه سری/عكس

قبول شهادت مرا آزاد کرده است من آزادی خود را بر هیچ چیز حتی به حیات خود نمی فروشم.شهادت را انسان انتخاب می کند مردنی که بر اساس انتخاب است، نه مردنی که بر انسان تحمیل شود.

اَلحَمدُللهِ رَبَّ العالَمينَ وَالصَّلاةُ وَالسَّلامُ عَلي سَيِّدنا مُحَّمدٍ صَلَي اللهُ عَليهِ وَ آله الطاهِرينَ وَ لَعنتَ اللهُ عَلي اَعدائِهِم اَجمَعينَ وَلا تَقولوُنَ يَقتل فِي سَبيلِ اللهِ اَمواتاًبَل اَحياءٌ لكِن لا تَشعَروُنَ»( قرآن كريم )

گمان مبـريدآنانـكه درراه خدا كشته شده اند،مرده اند بلكه زنده اند ولكن همه شما اين را نمـي دانـيد
وصـيت وسفارش اينجانب سيد علي نظام زاده فرزند حاجي سـيد حسن نظام زاده كه در تاريخ پنجم آذريكهزارسيصدوشصت وپنج درحـالت حـواس درست بيان داشته ام بشرح زيرمي باشد.اول اقراربه وحدانيت خداوند يكتا جلّ جلاله كه قدرت كامله تمام عالم و عـالميان را آفريد وايجاد فرمودورزاق كل حال است حيات وممات كل موجودات در يدقدرت اوست وشريكي ندارد.ثانياً اقراربه يكصدوبيست وچهارهزارپيغمبران كه از جانب خداوند براي راهنماي بشر مبعوث شدند.ثالثاً اقراربه رسالت حضرت ختمي مرتبت محمدابن عبد الله صلي عليه واله كه خاتم تمام پيامبران مي باشد. و دين مقدسش الي يوم القيامه باقي برقرار است منكر آن كافر محض خواهد بود.رابعاً اقرار به ولايت حضرت علي ابن ابوطالب با يازده فرزندنش از جانب خدا و پيغمبر امام برحق ودادرس صحيح خلقان ازمهدالي الله لهدالي يوم الموعودمي باشند.اميدوارم به فرياداين ضعيف بنده عاصي وگناهكاردرهمه حال برسند.به حق محمد(ص)واله.خامثاً اقراربه مرگ وسؤال قبرواقراربه قيامت وترازوي ايمان وبهشت ودوزخ وانتظارفرج امام عصر(عج)فرجه الشريف بوده و مي باشم به اميد كمك خداوند بزرگ تصميم بر اين گرفتم كه جهت ياري رساندن به انصار آقا ابا عبدالله حسين (ع) راهي جبهه مي شوم.خدا راشكرمي كنم ازاين كه اين توفيق را نصيب بنده نموده است خدا را شكر كه سالهاي عمرم را تا فرا رسيدن اينچنين روزهاي مقدس قرار داد اكنون يوم الله ديگري است كه پيرو يوم الله حسين(ع) مي باشد . همان روزي كه درهزار و سيصد چهل سال قبل از اين حسين (ع) در ميدان شهادت نداي هل من ناصرا ينصرني را سر داد اينك ما مي گوييم حسين جان در فضاي گرم و خونين ايران زمين دست مردانگي مشت كرده و به نداي غريبي و تنهايت لبيك مي گويم حسين جان لبيك و اي پيشتاز و … و اي رهبر لبيك .(خداوندا آرزو دارم كه در بستر مرگ نميرم مي خواهم طوري بميرم كه بهترين نوع مردن يعني شهادت در راه تو باشد، اي خداي بزرگ تو را شكر مي كنم از اينكه رمز شهادت را به من آموختي .آموختم تا در مواقع خطر از مرگ نهراسم و عاشقانه به درياي خطر فرو روم و تهديد و خطر مر از راه تو منحرف نكند و از معركه هاي سهمگين وخطرناك روي بر نگردانم . قبول شهادت مرا آزاد كرده است من آزادي خودرابرهيچ چيز حتي به حيات خود نمي فروشم شهادت را انسان انتخاب مي كند مردني كه بر اساس انتخاب است نه مردني كه بر انسان تحمیل شود بلي گاهي انسان را مي ميرانند هر چند كه او نخواهد. و اين بنده حقير خود چگونه مردن را همانا شهادت در راه خدا مي باشد را انتخاب نمودم اميدوارم كه خداوند در صورت لايق و صلاحيت داشتن نصيبم كند).
بارالها خداوندا بگذار گستاخانه در ميدان شهادت بتازم غرور و تكبر را با آب اخلاص و صدق و تواضع شستشو دهم و با خون خود ننگ هزار ساله تاريخ را بشويم . خداوندا تو را سوگند به صفات ويژه ات و به شكوه جلالت و به فروغ پيامبرانت و به خونهاي پاك شهيدانت و به مناجات نيازمندانت از تو مي خواهم فزوني در علم و تندرستي در پيكر و بركت در روزي و درازي عمر و توبه پيش از مرگ و آسايش هنگام مردن و آمرزش پس از مرگ ورهايي ازآتش دوزخ وورود به بهشت وعافيت در اين دنيا وآخرت را به رحمت خودت اي مهربانترين مهربانان .تندرستي و طول عمر براي امام عزيز خميني بت شكن را از خداوند منان خواهانم .
پدرومادرعزيزوبزرگوارم اگر افتخار شهادت نصيبم شد مي بخشيد از اين که فرزند خوبي برايتان نبودم و نتوانستم خدمتي آنچنان كه جبران زحماتي را براي رشد جسماني و فكري من تحمل شده ايد بنمايم اما مي دانم به بزرگيتان انشاء الله مرا مي بخشيد و به برادران عزيزم هر چند لازم به سفارش كردن و گفتن نيست همانطويكه تا بحال در جبهه هاي نبرد و چه در پشت جبهه جهت كمك به قرآن و اسلام كوشش زيادي كرده اند و هميشه حاضردرصحنه بودند اين راه را ادامه بدهند تا انشاء الله خير اوليا ي خداي متعال قرار گيرند.برادران عزيز از شما طلب عفوو بخشش مي نمايم انشاء الله بديهاي اين برادر حقيرت را ناديده بگيريد و به بزرگي خود مرا ببخشيد.وبه خواهرانم بگوئيد كه در شهادتم گريه و زاري نكنند زيرا شهيد عزاداري نمي خواهد وبلكه پيرومي خواهد.و سفارش بنده به همسرعزيز و وفادارم اين است كه اول از همه فرزندانم را به تو مي سپارم و از تو مي خواهم كه فرزندانم را افرادي مومن و صالح تربيت كني و تحويل جامعه اسلامي نمائي و تو اي همسر عزيز بچه هايم وقتي كه بزرگ شدند بگوئيد همه چيز خود را فداي اسلام كنند.در پايان از تمامي فاميلان و دوستان و برادران و خواهران ديني اهالي روستاي خود پوزش مي طلبم اگر فرد مفيد و موثري براي اين روستا نبودم و هر بدي از بنده ديده ايد به بزرگواري خودتان مرا ببخشيد و مثل هميشه حضور در صحنه را فراموش نكنيد و براي اين انقلاب و تداوم آن بيش از پيش كوشش كنيد و آنهائيكه مرا مي شناسند بدانند كه اين انقلاب الهي است و خود را فداي آن كنند . خداوند انشاءالله رحمت خود را از اين ملت دريغ نفرمايد و طول عمر به امام امت عطا فرمايد . دعاي هميشگي به جان امام عزيز را هيچگاه فراموش نكنيد .
خدايا – خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار
« والسلام و عليكم و رحمه الله و بركاته»
« خداحافظ شما – سيد علي نظام زاده »

—————————————————————

نيوز نكا :با تشكر از سركارخانم سيد فاطمه نظام زاده