جانباز میاندورودی محتاج دارو و درمان است
تاریخ انتشار خبر : ۹۴/۰۲/۱۵
احمد نوری یکی از جانبازان میاندورودی است که روزگاری خمپارههای سنگین را بر دوش و یا در آغوش میکشید تا خاری بر چشم دشمنان بعثی و غربی باشد، او این روزها را با کپسول اکسیژن و ماسک تنفسی سپری میکند.
احمد بدون اینکه بتواند ماسک را از صورت بردارد، با بیان کلماتی که بهسختی بیان میکرد، گفت: آذر ماه سال ۱۳۶۱ بهعنوان سرباز ارتش راهی جبهههای جنگ شدم و ۳۰ ماه در مناطق مختلف حضور داشتم.
وی افزود: وقتی در تابستان سال ۶۳ وارد منطقه جزیره مجنون شدیم، شنیده بودم که منطقه در ماههای گذشته مورد بمباران شیمیایی عراقیها قرار گرفته است اما مهمترین هدف و تلاش ما نگه داشتن جزیره بود تا بهدست دشمن نیفتد و حتی وقتی یک شب تا صبح مأموریت داشتم، با پرتاب بیوقفه خمپاره به سمت تأسیسات و استحکامات دشمن مانع پیشروی بعثیها شوم، تنها چیزی که متوجه آن نشده بودم، اصابت ترکش به سرم و خونریزی سر و گوشم بود تا زمانی که از حال رفتم.
این رزمنده سالهای دفاع مقدس بیان کرد: فردای آن روز فرمانده از این استقامت من بسیار راضی بود و از من تشکر کرد اما نوری با بیان اینکه در آن روزها خدمت به مردم، میهن و اعتقادات در کنار عشق به امام راحل برایمان کافی بود تا با صلابت در جبههها بجنگیم و هنوز هم از رزمنده بودن شاد و راضی هستم، اضافه کرد: پس از جنگ هرگز بهدنبال استفاده از مزایای حضور در جبهه نرفتم و در کار آزاد مشغول شدم تا سال گذشته که متوجه شدم آلودگی آن روزهای جزیره مجنون در تمام این سالها میهمان ناخوانده جسم من بوده و تنفس مرا سخت کرده است.
نوری با اشاره به کپسول اکسیژن یکونیم متری موجود در اتاق گفت: در سال گذشته با همین وضعیت مدتی را در بیمارستان مسیح دانشوری تهران و مدتی نیز در بیمارستان امام خمینی (ره) ساری بستری شدم اما همچنان منتظر توجه مسئولان مرتبط هستم تا مورد درمان قرار گیرم.
این جانباز دفاع مقدس با بیان اینکه کسی که کاری را برای خدا انجام میدهد نباید توقع اجر و پاداش داشته باشد، بیان کرد: امروز برای دریافت داروهای خود با مشکل مواجه شدهام زیرا هیچ کسی پاسخ مناسب به درخواست رسیدگی من نداده است و تنها جوابی که به من دادهاند این است که “مدارکی بیاور که منطقه در زمان حضور شما آلوده بوده است.”
وی در پایان با اشاره به هزینه بالا و نایاب بودن داروهای خود با بیان اینکه تهیه مدارک برای آلوده بودن منطقه در حدود اختیارات و توان من نیست، گفت: از مسئولان خواهش دارم که به پرونده من رسیدگی کنند.
فارس
درمقابل جانبازعزیزوسایرجانبازانیکه برروی تخت
زخم بسترگرفتن بنده خجالت میکشم که ادعای جانبازی کنم!!!اماضمن همدردی بااین جانبازوسایرجانبازان
عزیزعرض میکنم!!هان ای جانبازان!بسیجیان!وآزاد گا ن عزیز!بدانیدکه!!هرکس دراین نظام خون داد بایدخوندل هم بخورد!
بنده بعنوان جانبازشاغل دراداره…ازتاریخ۱-۶-۹۳بنابه مصوبه دولت پرداخت کلیه هزینه های پز شکی درمانی ازسوی اداره متبوع قطع وعینابه بنیا دجانبازان احاله گردیدتابنیادجانبازان باصدور و اهداکارت طلائی به اینجانب درمبداومراکزدرمانی و داروخانه رایگان صورت پذیرد!!!!!اماافسوس وصد افسوس که تاکنون بجزبرای خودم آنهم بعداز۶ماهتا کنون هیچ خبری ازصدورکارت طلائی برای سایراعضای خانواده ام نشدودراین مدت بایستی ازجیب مبارکم تمام هزینه هاروبپردازم!ومدارکم روببنیادتحویل بد هم که آیابپردازن وآیانپردازن!خدابخیرکنه!!