اسلام چه سازوکارهایی اندیشیده است تا نظم اجتماعی برهم نریزد؟
تاریخ انتشار خبر : ۹۴/۰۱/۱۹
پایداری نظم اجتماعی عامل وحدت در جامعه پس از اینکه انسان ها زندگی اجتماعی تشکیل دادند عامل تداوم این زندگی اجتماعی چیست؟ اسلام چه سازوکارهایی اندیشیده است تا نظم اجتماعی برهم نریزد؟ همانطور که ذکر شده جامعه شناسان غربی در اینکه عامل وحدت جامعه و نظم اجتماعی چیست همنظر نیستند.دورکیم وکنت بر عامل مذهب واخلاق در قالب قواعد اخلاقی تکیه می کردند و معتقد بودند افراد با درونی کردن قواعد اخلاقی ،از هنجارهای جامعه پی روی می کنند و قوانین اجتماعی نیز جلوی افراد سودجو را گرفته ،آنان را مجازات با اصلاح می کند اما تضادگرایان بر نقش طبقه مسلط تاکید کرده می گفتند :طبقه مسلط یا ابزارهای متعددی که در دست دارد ،قادر است نظم صوری در جامعه برقرار کند.از آنچه گذشت ،روشن می شود :عامل ثبات و نظم اجتماعی در عمل کردن به قوانین پدید می آید .در جوامع بدوی ، قوانین تدوین شده ثبات کمتری داشتند اما قوانین جوامع متمدن از ثبات برخودار است و هر قدر جامعه پیشرفته باشد می تواند قوانین مستحکم تری تدوین کند. ضامن اجرای قوانین ، هم درونی است و بیرونی .که همان محکومیت است .اما آیا هر قانونی قادر است نظم اجتماعی مطلوب در جامعه ایجاد کند؟پاسخ علامه طباطبایی به این پرسش منفی است از نظر ایشان با این قوانین نمی توان به حد مطلوب نظم اجتماعی دست یافت : چرا که: اولاً قانون حقیقی در تمدن عصر حاضر ، عبارت است از : نظامی که بتواند خواست و عمل افراد را تعدیل کند و مزاحمت ها را از میان برطرف سازد و طوری مرزبندی کند که اراده و عمل کسی مانع از اراده و عمل دیگری نگردد . ثانیاً :قوانین عصر حاضر متعرض معارف الهیه و مسائل اخلاقی نمی شود . ثالثاً:این طریقه ضمانت اجرایی ندارد ،به این معنا که آن قدرت مرکزی اگر از حق منحرف شد و مرز قانون را شکست و سلطنت جامعه را مبدل و به سلطنت شخص خود کرد و در نتیجه ،اراده دلخواه او جای قانون را گرفت ،هیچ قدرتی نیست که او را به مرز خود برگرداند و دوباره قانون را حاکم سازد .بعلاوه ،قوه مجریه تنها می تواند حفظ قانون را در ظاهر حال جامعه تعهد و ضمانت کند و در مواردی که احیاناً قانون شکنی های پنهانی صورت می گیرد از حیطه قدرت و مسئولیت مجری خارج است .آنچه اسلام در خصوص نظم اجتماعی مطرح می کند فراتر از نظمی است که دیگران بیان کرده اند از نظام اسلام ، نظم اجتماعی باید طوری باشد که در سایه آن به حقوق و آزادی های فردی آسیبی نرسد از سوی دیگر ،عدالت اجتماعی در اسلام یک اصل اساسی است هیچ یک از مکتب های بشری نمی توانند ادعا کنند که راه کارهای آنان برای نظم اجتماعی منجر به اجرای عدالت اجتماعی می شود .جامعه باید بستر رسیدن افراد به سعادت دنیوی و اخروی را فراهم کند چنین جامعه ای به قوانین دقیقی نیاز دارد و مسلماً تدوین چنین چیزی از توان بشر خارج است .بشر با توجه به محدودیت هایی که دارد .می تواند به قوانین فرازمانی و فرامکانی دست یابد مگر از طریق اتصال به منبع مافوق بشری در واقع اسلام نیز با این نظر موافق است که افراد تنها در سایه زندگی اجتماعی می توانند به خواسته هایشان دست یابند و بنابراین انسان ها از روی ناچاری ولی با اختیار به زندگی اجتماعی تن در داده اند و به هر صورتی که شده است باید در جامعه نظمی برقرار باشد و برقراری این نظم بدون کسانی که از اجرای قوانین و حقوق فردی و اجتماعی دفاع کنند ممکن نیست پس قانون به مجری نیاز دارد اما اسلام هم قوانین خاصی عرضه می کند و هم برای مجریان قانون شرایطی قابل است و احراز این شرایط در مواردی در دست بشر نیست. از اینجا نتیجه می گیریم که نگاه متفاوت مکاتب به انسان و ماهیت او در تبیین نظم اجتماعی ،بسیار تاثیرگذار است .به تعبیر علامه طباطبائی جامعه انسانی هرگز نمی تواند اجتماعی زندگی کند و دارای اجتماعی آباد شود مگر وقتی که دارای اصولی عملی و قوانین اجتماعی باشد …. اما اینکه گفتیم اصولی عملی داشته باشد .این اصول عبارت است از اینکه اجمالاًحقیقت زندگی دنیا را بفهمد و آغاز و سرانجام انسان را در نظر بگیرد .چون اختلاف مذاهب در همین سه مسئله ،باعث می شود سنن آن اجتماع نیز مختلف بشود واضح تر بگویم طرز تفکر افراد اجتماع درباره حقیقت زندگی دنیا و نیز طرز تفکرشان در آغاز و سرانجام جهان ،هر قسم باشد .سنت هایی که در آن اجتماع وضع می شود همانطور خواهد بود .به طور خلاصه اینکه ،مکاتب مختلف ،انسان شناسی های متفاوتی دارند و چنین اختلاف هایی در رویکرد آنان به مسئله نظم ظاهر می شود برای مثال ،از نظر اسلام انسان ها نمی توانند قوانین فرازمانی و فرامکانی بنویسند نمونه گویای آن این است که کارکردگرایان بر احترام نهادن به ارزش هایی که جامعه بزرگ تر ارائه می کند .تاکید می نمایند اما در موارد زیادی همین ارزش ها و عمل به قوانین عامل به وجود آمدن تضاد و احیاناً کج روی در جامعه می شود . رابرت مرتن از جامعه شناسانی است که به این مهم پی برده است او می گوید در جامعه امریکا، ارزش های محوری و اساسی وجود دارد که تقریباً همه اعضای جامعه آنها را پذیرفته اند و آن را دنبال می کنند و در آن جامعه برای رسیدن به آن ارزش ها نیز هنجارهایی تعیین و تدوین شده است . صرفاً از راه های خاصی می توان آن ارزش ها را دنبال کرد .ارزش مسلط در امریکا موفقیت مالی است و وسایل مناسب برای دسترسی به آن کار سخت و مجاهدت است ….. اما ساختار جامعه آمریکا مبتنی بر توزیع نابرابر فرصت هاست و بنابراین همه نمی توانند از راه های مشروع به آن هدف دست یابند . در نتیجه عده ای به وسایل نامشروع متوسل می شوند پس ساختار اجتماعی خود می تواند عامل بی نظمی و نابسامانی در جامعه باشد امام خمینی (ره)به عنوان یکی از اندیشمندان بزرگ اسلامی ،ریشه بسیاری از انحرافات اجتماعی و اخلاقی را در ساختار کلی جامعه می بیند با عنایت به کلیت مواضع حضرت امام در قبال مسائل اجتماعی و فرهنگی ، می توان چنین استنباط نمود که رویکرد امام به مسئله نظم و امنیت اجتماعی ،نگاهی کلان نگر و تعلیلی است و در مواجهه با بی نظمی ،اسیر ظواهر نظم نمی شود و هر نظمی را طلب نمی کند همچنین امام بی اعتنا به عوامل و زمینه های ساختاری و فرهنگی جرمساز ، به مجازات مجرمان بسنده نمی کند بر این اساس می توان گفت :در منطق امام در جامعه ای که به شدت نامتعادل است و اختلافات طبقاتی در آن چشمگیر است نمی توان انتظار داشت امنیت اغنیا محفوظ بماند نمی توان انتظار داشت کارگران و کارمندان با حداقل حقوق و مزایا ،نظاره گر درآمدهای کلان و اقدامات استثمارگرانه و سودجویانه صاحبان قدرت و ثروت باشند و آنان بی هیچ توقع ،خدمات سالم اداری و فنی مورد نیاز آن غارتگران را فراهم آورند .نمی توان انتظار داشت کاخ ها و منازل مجلل درتیررس نگاه حسرت بار محرومان باشد و اتومبیل های اشرافی و هزاران قلم کالاهای لوکس و گران قیمت هر لحظه شعله نیاز را دامن زند و آتش آن دامنگیر جامعه نگردد . طبیعی است در این شرایط ، امنیت و سلامت روابط اجتماعی به خطر می افتد و متاسفانه در این هنگامه فقط غارتگران آسیب نمی بیند بلکه زیان اصلی متوجه اقشار و گروه های است که در این عرصه ،در دور باطل انحراف گرفتار نیامده اند .لهذا ،مدافعان و طالبان نظم و امنیت باید قبل از هر چیز ،با این شرایط و زمینه ها و مقابله برخیزند و الا جستجوی امنیت سرایی ماند که تشنگان بی قرار را عطش فزون آرد . مثال دیگر :کارکردگرایان بر وجود سلسله مراتب در جامعه تاکید می کنند اما به هیچ وجه ،نمی توانند میزان بهره مندی سلسله مراتب های اجتماعی گوناگون از مزایای مادی را توجیه کنند همگان می دانند که میزان بهره مندی مثلاً یک مدیر کارخانه باید از یک کارمند معمولی آن کارخانه بیشتر باشد اما این فاصله چقدر باید باشد و مدیر چند درصد از کارمند بیشتر بگیرد :قادر به توجیه آن نیستند در مواردی فاصله دست مزد این دو به چند برابر می رسد و به تدریج سرمایه ها در دست مزد این دو به چند برابر می رسد و به تدریج ، سرمایه ها در دست عده ای اندک متمرکز می شود و در نتیجه به زیادتر شدن فاصله های اجتماعی کمک می کند که خود یکی از عوامل نابسامانی در جامعه است .اما اسلام با محور قراردادن عدالت اجتماعی تشویق انسان ها به اتفاق و ادای خمس و زکات تا حد زیادی جلوی این فاصله ها را می گیرد عدالت اجتماعی رکن جامعه است و پناهگاهی است که هر انسانی از خطر اسارت و استخدام و استثمار ، به آن رکن رکین پناهنده می شود به تعبیر شهید مطهری شعار خورشید سان ان الله یامربالعدل و الاحسان (نحل:۹۰)همواره در سرلوحه تعالیم اسلامی جای دارد . در دین انبیاء و حاکمیت اوصیا ،عدل به منزله سر است درتن . انتقاد عمده ای که بر جامعه شناسان غربی وارد است این است که اخلاق بدون اعتقاد به خدا و ماورای طبیعت نمی تواند انسان ها را برای پذیرش محدودیت ها دعوت کند اخلاق در سایه اعتقاد به معاد و قیامت معنا می دهد . به بیان علامه محمد تقی جعفری هواپرستی و امام خویشتن بودن هیچ نظم و قانونی را در جهان هستی نمی شناسد . در اسلام ضامن اجرای قوانین و تن نهادن به ارزش های اجتماعی ،که برخاسته از متن اسلام است ،در این جمله حضرت امام خمینی (ره)خلاصه می شود که عالم محضر خداست ،در محضر خدا معصیت نکنید .در نظام اسلامی ،نقض قوانین اجتماعی گناه محسوب می شود چنانچه تاثیر تنها همین نگرش بر احترام نهادن به قوانین اجتماعی بررسی شود مشخص خواهد شد که چندین برابر قوانین بازدارنده کارایی دارد .مکاتب بشری توان چنین ادعایی را ندارند . در نوشتار بعدی توضیحات بیشتری در مورد نظم اجتماعی خواهیم داد.
محمدولی سلطانی گلوردی کارشناس ارشد حقوق
آقاي سلطاني استفاده كرديم به اميد موفقيت شما در انتخابات مجلس..
برقراری نظم و امنیت اجتماعی باید برای همه اقشار جامعه بطور یکسان باشد تبعیض در برخورد و امنیت بین گروههای مختلف و اقلیتها و قومیت های باعث ایجاد بی نظمی در جامعه خواهد شد و چه بسا گروهی احساس نا امنی کنند لذا اجرای کامل قوانین در جامعه باعث برقراری نظم مستمر خواهد شد و در بالا رفتن امنیت اجتماعی کمک بسیاری خواهد کرد و این در حفظ حقوق شهروندی افراد بسیار موثر است.
با تشکر از نوشته شما
استفاده برديم به اميد موفقيت شما در انتخابات مجلس..
باسلام
امیدوارم درهمه مراحل زندگی خصوصادرانتخابات مجلس توانمند باشید
امیدوارم درهمه مراحل خصوصاانتخابات مجلس موفق و سربلند باشید
• برخی دستگاه های اجرایی نظیر سازمان پزشکی قانونی، سازمان انتقال خون، سازمان دامپزشکی و سازمان زندان ها براساس مصوبات مجلس شورای اسلامی از پرداخت های قابل توجهی حتی تا میزان سه برابر حقوق و مزایای دریافتی تحت عنوان فوق العاده جذب برخوردار شدند.
• بند ب ماده (۲۰) قانون برنامه پنجم نیز بسیاری از کارمندان دستگاه های اجرایی مشمول قانون نظیر دانشگاه ها و موسسات آموزشی و پژوهشی و صندوق رفاه دانشجویان را از شمول قانون مدیریت خدمات کشوری خارج کرد که نتیجتاً ضوابط پرداخت جدیدی را اجرا می کنند.
• قوه قضاییه نیز با مصوبه ای که به استناد بند الف ماده (۵۰) قانون برنامه پنجم توسعه از هیات وزیران گرفت، حقوق کارمندان خود را حداقل به میزان ۵۰ درصد افزایش داده است.
• وزارت کشور نیز براساس تصویبنامه شماره ۶۳۱۳۲/ت ۴۸۷۵۳ ه مورخ ۲۰/۳/۱۳۹۲ حقوق کارمندان خود را تا ۳۵% افزایش داد.
• سازمان ها و نهادهای عمومی غیر دولتی نیز که بعضاً دارای وابستگی سازمانی و مالی به دولت هستند غالباً از مکانیزم های بخش خصوصی تبعیت می کنند و وجوهی خارج از قاعده را به کارکنان و مدیران خود پرداخت می کنند.
از جمله این سازمان ها می توان به سازمان تامین اجتماعی که صاحبان اصلی آن کارگران و کارکنان کشور هستند و صدا و سیما که بخشی از حاکمیت محسوب می شود اشاره کرد که قواعد پرداخت مخصوص به خود دارند.
ایا با چنین قوانینی می توان شاهد نظم اجتماعی بود؟
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما جناب سلطانی, بعنوان عضوی از جامعه وکالت و حقوق کشور از شما حقوقدان بزرگوار مراتب تشکر و قدر دانی را دارم که با چاپ این مطالب مفید و پربار و البته پرداختن به مسایل بروز و مبتلابه در اجتماع گامی بلند در ارتقاء فرهنگ اسلامی و حقوقی کشور بر میدارید و به فهم صحیحتر این مطالب برای عموم مردم میپردازید کمال تشکر و قدردانی را دارم و آرزومند توفیقات روزافزون برای حضرتعالی میباشم…
سلام و احترام بنده انتقاد دارم بشما چراکه هرگاه درمورد اجتماع ، نظم ، هنجار و امثالهم مینویسید جامعه کلی را مد نظر قرار میدهید در صورتیکه ما در شهرستان نکا وبهشهر مشکل نظم در اجتماع را داریم و افراد ی همانند والدین بنده با توجه به علاقه شان به مسائل اجتماعی حیطه شهر و روستا را میبینند اما شما با اینکه قلم شیوا و قابل فهمی را دارید و نسبتا افراد بسیاری از اهالی شهرستانمان به قلم شما احترام میگذارند اما توقع اجرائی شدن نظرات وایده های شما را دارند بنابر این خواهشمندم تا مسئولین امر را مجاب نمائید تا این مسائلو مشکلات مهم را مرتفع نمایند لیکن از نوشتن شما و شناخت تان نسبت به معضلات قدردانی کنم شاید حداقل مسئولان شهر به خود بیاینند و به این نوشتن ونظرات اهمیت بدهند از شما اقای سلطانی ممنون و سپاسگزاریم
مطلالب شما را همیشه دنبال میکنم هیچگاه ندیدم بدون استناد و واقععیات در مقوله ای وارد شوید بدور از تعصبات هم استان گریمان از لحاظ علمی بسیار مسائل را با تعقل و تفکر مینویسید ضمنا راضی باشید از فرازهای مطلب جدیدتان برای استفاده از پایان نامه ام استفاده میکنم واقعا زیبا و قابل تحسین نگاشته اید
قای محمد سلطانی منم یک دانش پژوه هستم در مورد وفاق و همبستگی را که که به نظم در اجتماع منجر میشود بسیار هوشمندانه نوشته اید اما ایده ال های دیگری هم برای بر قراری نظم در اجتماع یا به قول شما وفاق که زمینه همبستگی است برایم نا مفهوم میباشد لطفا بیشتر و با ژرفنگری به مسئله نگاه کنید ولی در مجموع خوب وبا نگاه صحیح نوشته اید موفقیت شما در عرضه پیاده سازی نظم در جامعه افتخار شهرستان نکا و بهشر ودر نهایت استان مازندران میباشد از درک صحیح شما نسبت به موارد اجتماعی تشکر میکنیم
درود و تهنیت بمناسبت سال جدید به جناب سلطانی و تمامی مردم عزیزمان بنده چون دانشجو رشته جامعه شناسی هستم تمامی مقالات در مورد نظم و موارد مربوط به جامعه را در سایت ها رصد میکنم وبعد از مطالعه دقیق عقیده نظر خود را میدهم مقاله نظم در اجتماع که جنابعالی نوشته اید در نوع خود کم نظیر ونادر است و جون کلی گوئی کرده اید وبصورت بسیار ذکاوتمندانه همبستگی و وفاق را بامهارت خاص به نظم در اجتماع پیوند زده اید و وابستگی آنها را بهم تلفیق نموده اید بسیار جالب و شایسته تحسین است
اقای سلطانی از مقاله نظم در اجتماع از دیدگاه اسلام آنهم از قول دورکیم و… بسیار موشکافانه تحلیل کردید خیلی زیبا و جذاب بود
سلام / نوشته شما چون از نظر و دیدگاه اهل علم و صاحب نظران مسلمان و غیر مسلمان بود و نوع گویش وگفتارتان بسیار شیوا وصریح بود توانستیم بهره وافری ببریم از شما متشکریم
آقای سلطانی خیلی زیبا و هوشمندانه به این موضوع مهم پرداخته بودید واقعا لذت بردیم
درود و عرض ارادت به اقای سلطانی و دیگر تحلیل گران عرصه جهاد علمی در ایام هجمه های اجتماعی و فرهنگی به ما به نظر من مقاله تان خیلی ریز بینانه و تحقیقات جالب و قابل توجهی کرده اید من از طرف خود ودیگر همکارانم بسیار خشنود شدیم از صراحت قلم و صحت گفتار شما موفق باشید
ازشما برادران سلطانی به خاطر مطالب حقوق وتربیتی جدا”تقدیر وتشکر می شود
اقای سلطانی باعرض تبریک سال نو ازمقاله نظو در اجتماع شما بااستفاده از نظر و دیدگاه صاحب نظران اهل علم مانن دور کیم و… واستادان و صاحب نظران مسلمان بسیار استفاده کردیم با ارزوی موفقیت شما در عرصه های مختف
باعرض سلام بسیار استفاده کردیم ممنون
آقا سلطاني شما تهرونو تركوندي ما از همين الان شما رو تو مجلس ميبينيم
آقا سلطاني خيلي چاكريم خيلي ميخوامت ببين من خودمم با پونصد تا رفيق اراده كني همه رو ميفرستم دست بوست خيلي ممنون از مطالب بسيار مفيدتون دوستون داريم
همین که یک نفر از حقوق دانان بنام و سرشناس بهشهر و نکا وارد مجلس می خواهند بشوند باید باعث افتخار مردم شهرتان باشد که گوش شنوایی برای شنیدن حرف همشهری ها و مرد کار بلدی برای رسیدن به مطالبات و به خواسته های تان هست
با سلام
مطالب خوبی بودبه امیدفرداهای بهتر
واقعا مطالب شمااز موضوعات مرتبط با شهر و جامعه ما می باشدکه در صورت کاربردی شدن راهکار ها به شهر و دیار ما بسیار کمک خواهد کرد از جنابعالی به عنوان فردی که دلسوز شهر بوده و با دانش و قلم خود به پیشبرد اهداف کمک می کند تشکر می کنم./
شمابه حق شایستگی لازم را برای اینکه نماینده شهر مان باشید دارید به امید روزی که شما را در مقام وکیل مردم بهشهر و نکاء در مجلس شورای اسلامی ببینیم
آفای سلطانی دراین۳سال مطالب خوب وآموزنده ارائه کرده است..تشکر
یک یاعلی تا محمدولی…به امید موفقیت شمادرانتخابات مجلس.
فقط جوان ان بأيد به مجلس بروند
اسلام نسبت به هسته ای بودن خانواده تاکید فراوان کرده لذا با توجه به تربیت مداری یک خانواده و برنامه ریزی افراد برای ورود به جامعه مشکلات زیادی از دوش دولت برداشته می شود و این فرهنگ مدنی لازمه موفقیت یک جامعه است . آقای سلطانی موفق باشید ممنون از دید بازتان
موفق باشید اقای سلطانی