قامت رعناي سرو شلمچه

به انگيزه نزديك شدن به ايام سالگرد شهادت سردار شهيد محمدحسن طوسي قائم مقام لشگر وي‍‍ژه ۲۵ كربلا /

هر روز با سردار خوبيها ،محمد حسن قاسمي طوسي تاهجدهم فروردين.

باز طوفاني از جنس غم دلهاي داغ ديده بچه هاي مظلوم لشكر ۲۵ كربلا را بي تاب كرده است . با بغضي بي امان حنجره ام را مي فشارد و دوباره دلم از درد بر ديوار سينه مي كوبد تا شايد راهي براي فرار بيابد باز حادثه غم بار شلمچه و سه راه شادت غرش تانكها تيرها مستقيم تانك و كاليبر صداي يا زهرا (س ) ياران خميني (ره ) چشمان اشك آلود در شب عمليات تمناي شهادت بچه ها از خدا به خون غلطيدن جان لشكريان دلمان را تازه تراز هر زماني در سوگ و اندوه مي نشاند و زندگي با صفاي بسيجي ها در سنگرهاي تنگ و تاريك شلمچه و فاو و هور و مجنون و ساحل اروند و قله هاي برفي كردستان با آن همه فضايل آسمانيش ما را به حسرت نشانيده است . دريغ و درد جبهه و اهالي باصفايش هر دو با ما وداع كردند و بعد آنها ثانيه ها ي عمرمان زخمي و با درد گذشت و حسرت ديروز و غبارهاي گناه امروز كه در ژرفاي تنمان رخنه كرده است و جز شرمساري و سرافكندگي در مقابل مقام آنان چيزي نداريم .

هر گاه سالروز عروج لاله ها از راه مي رسد تمام ذهنمان را خاmohamadhasanطرات مظلومانه آنان در بر مي گيرد آري شهيد طوسي اسطوره ايثار و مقاومت و از خودگذشتگي در ايام خون و خطر بود مردي كه افتخار به يادماندني استان مازندران است دلاوري كه مقام معظم رهبري در وصفش فرمودند : شجاعت و فعاليت ايشان (شهيد طوسي ) در صحنه جنگ منجر به كسب فتوحات سرافرازي و افتخاري ابدي گرديد. شهيدي كه بقول سرلشكر رحيم صفوي مالك اشتر لشكر بود مخلصي كه همه وجودش به عشق امام و اسلام مي تپيد فرمانده بي ريايي كه تمام عمرش را وقف انقلاب كرده بود و هميشه مي گفت تا پشتم به خاك نيفتد آرام نمي گيرم .
اين شهيد بزرگوار در روستاي طوسكلا از توابع شهرستان نكا چشم به دنيا گشود قبل از انقلاب باحضور در مراسم ديني و مذهبي و تشكيلات ضد رژيم نقش فعال و چشمگيري را به عهده داشت با آغاز تجاوز دشمن به ايران اسلامي دل از فضاي آرام شهر بريد و به جبهه هاي حق عليه باطل پا نهاد تا مابقي عمر خويش را در ميدان نبرد براي اعتلاي اسلام به كار بندد اين شهيد بزرگوار با رشادتهاي فراواني كه در عرصه نبرد از خود به جاي گذاشت خيلي زود نظر فرماندهان را به خود معطوف نمود و به تدريج مسئوليتهاي مهم در لشكر به او محول شد.
او كه جز رضاي خدا به چيز ديگري نمي انديشيد فقط به صرف اطاعت از فرماندهي تن به اين مسئوليتها مي داد لذا هيچگاه خود را لايق فرماندهي بسيجيان نمي دانست هميشه مي گفت : فرمانده اصلي اين خوبان امام زمان (عج ) است .
دلش در مسير گمنامي و بي نشان بود براي همين بعد شهادتش سالها تنها و بي زائر قامت رعنايش در خاك گرم شلمچه آرميده بود گويا اصلا قصد برگشتن به فضاي دلگير شهر را نداشت در عمليات كربلاي پنج با آنكه در استراحت و تحت نظر پزشك بود دوباره در منطقه عملياتي حاضر به انجام وظيفه شد و هرگاه به مرخصي مي آمد يكي از اعضاي خانواده يا بستگان و دوستان را با خود به جبهه مي برد. حرف اول و آخرش جبهه و جنگ بود.
برادرم كلام آخر اينكه شهيد محمد حسن طوسي همه وجودش عشق و ايثار و خروش و شوق و خدمت بي ريا بود و دفاع مقدس تجلي گوشه اي از اخلاصش بود. ما و همه يارانش هيچگاه مجاهدتهاي بي ريايش را از ياد نخواهند برد. مزارش ستاره باران باد.

دیدگاه های این مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *