امنیت و نظام مندی فردی در اجتماع/ به قلم محمد ولی سلطانی

مقوله نظم و امنیت اجتماعی از مباحثی است که در طبقه بندی موضوعات جامعه شناختی، نقطه مقابل جامعه شناسی تغییرات اجتماعی و به ویژه در تعارض با مباحث تغییرات عمیق و انقلابات اجتماعی است. نظم اجتماعی از موضوعات اساسی جامعه شناسی است. این موضوع از زمان پیدایش اولین سرچشمه های تفکر اجتماعی، همیشه مورد توجه اندیشمندان بوده است.
در مباحث نظم اجتماعی، دو سؤال عمده وجود دارد:
۱- نظم اجتماعی چگونه به وجود می آید؟
۲- تداوم نظم اجتماعی چگونه ممکن است؟
منظور از سؤال اول این است که اولین جوامع چگونه شکل گرفته است. اما در سؤال دوم، از شکل گیری جامعه سؤال نمی کنند، مسئله این است که این نظم به وجود آمده – به هر دلیل- چگونه درهم نمی ریزد؟ امروزه سؤال اول چندان اهمیتی ندارد؛ چرا که زندگی اجتماعی به هرحال، شکل گرفته است. اما سوال دوم، اساسی است؛ زیرا علی رغم وجود بحران های ویرانگر اجتماعی و سیاسی، جوامع همچنان پابرجا هستند.
وفاق و تعادل اجتماعی توسط آن دسته از اندیشمندانی مطرح گردید که در مکاتب طرفدار وضع موجود و حفظ تعادل آن قرار داشتند؛ مانند کنت، دورکهایم و پارسونز. در مقابل، جامعه شناسانی که بیشتر بر دگرگونی ها توجه دارند تا وفاق و تعادل، واژگان «ستیز» و «تضاد» را به کار می برند. بر خلاف نظریه پردازان مکتب «تضاد» (مانند مارکسیست ها) که از وضع موجود ناراضی بودند و می گفتند: طبقه حاکم طبقه محکوم را استثمار کرده، مانع از رشد او می شود و با ایجاد آگاهی اجتماعی در میان آنها باید این وضع را هرچه زودتر دگرگون نمود، طرف داران مکتب وفاق اجتماعی و ضعیت موجود را ناعادلانه تصور نکرده، خواهان براندازی آن به طور کلی و اساسی نیستند، بلکه تنها با تغییراتی جزئی، به گونه ای که کلیت نظام حفظ شود، موافقند. بنابراین، وفاق اجتماعی زمینه ساز تعادل اجتماعی و در نهایت، بقای نظام اجتماعی است.
بدین سان، روشن می شود که اولاً، دو مکتب عمده درباره نظم اجتماعی وجود دارد و دیگر نظریه ها به شکلی در قالب این دو مکتب عمده (طرفدار وفاق و طرفدار تضاد) قرار می گیرند.
ثانیاً، رویکرد این دو مکتب به مسئله «نظم» کاملاً متفاوت است.
برخی های میان «نظم» ، «وفاق» و «همبستگی» تفاوت قایل شده، معتقدند: وفاق اجتماعی به همبستگی اجتماعی و آن نیز به نظم اجتماعی منجر می شود. به عبارت دیگر، وفاق مقدمه همبستگی، و همبستگی مقدمه نظم اجتماعی است. در این صورت، نظم اجتماعی حالتی است که در شرایط به وجود آمدن همبستگی میان افراد جامعه به دست می آید. اما در این مقاله کوتاه، این دقت نظرها را کنار گذاشته، با عبارت کلی « نظم اجتماعی » مسئله را دنبال می کنیم.
یکی از خدمات ارزنده ای که دین اسلام به جهانیان عرضه داشته، ارائه راه کارهای نظم اجتماعی است. در میان اندیشمندان اسلامی، کسی را سراغ نداریم که بحث مستقلی درباره نظم اجتماعی داشته باشد. از لابه لای بحث های برخی از آنان به طور غیرمستقیم، می توان نظریات آنان را به دست آورد. علامه طباطبایی در المیزان، شهید مطهری در پاورقی بر اصول فلسفه و روش رئالیسم، آیه الله مصباح یزدی در کتاب جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن و علامه محمدتقی جعفری در ترجمه و شرح نهج البلاغه به مناسبت های گوناگون بحث هایی را مطرح کرده اند که به نوعی، به نظم اجتماعی مربوط می شود. در این مقاله، سعی بر این است که با دسته بندی آن مباحث، نظریات آنان را به دست آوریم. مطمئناً اسلام سخنان زیادی در خصوص « نظم اجتماعی » دارد و بر دانش پژوهان علوم اجتماعی است که با تتبع در متون اسلامی، تبیینی قابل قبول از نظم اجتماعی برای جامعه علمی ارائه دهند.
با جرئت می توان گفت: آن اندازه که اسلام به نظم زندگی اهمیت داده است، در هیچ مکتب و ملتی مشاهده نمی شود؛ به اضافه آیات کریمه قرآنی و احادیث معتبر که به حد لازم و کافی با اشکال گوناگون، دستور به مراعات نظم و قانون زندگی داده اند. ۰۵
محمد ولی سلطانی گلوردی

دیدگاه های این مطلب

22 نفر دیدگاه خود را در مورد این خبر بیان کردند. شما نفر بعدی باشید

  1. شما میخواهی کاندیدای مجلس شوی؟ نظرات بدنیست موفق باشی!

  2. بردبار از نکا در گفت:

    متن جالبی بود
    خوشمان آمد…

  3. عالی بود ای کاش می نوشتی چه کسانی نظم اجتماعی را به می زنند ۲-ایا نمایندگانی که در منطقه ی ما رای اوردند بعد از رای استبداد هم داشتنمد کدام نوع یا اینکه بعد از رای گیری کار به کار کسی نداشتند فقط وظیفه ی نمایندگی خود را انجام دادند اگر می خواهی نماینده بشی لنگ چی کن

  4. روبار، رزاق در گفت:

    انقلابات جمع عربی ، پاراگراف آخر جرات اصلاح شود .

  5. آقای سلطانی عالی بود..نمایندگی حق شماست.موفق باشی

  6. از مطالب شما استفاده کردیم..امیدوارم در هرجایی که هستین موفق باشید.

  7. مطلب تازه ای بود اقای سلطانی و امیدوارم این مطالب در سایت نکا ادامه داشته باشد.تشکر

  8. اگر آدم های خودسر به قانون تن دهند نظم اجتماعی حاکم خواهد شد .

  9. بیسیارعالی بودآرزوی موفقیت برای شما نویسنده جوان،کوشاوپرتلاش دارم.

  10. آقاي سلطاني حقوقدان ومدير توانمندي مي باشد..وازاين جوانان بايد استفاده شود.

  11. پرداختن به مسئله نظم در جامعه اهمیت بسیاری دارد . با توجه به اینکه بی نظمی های بسیاری در جامعه ما دیده می شود لذا باید برقراری نظم به عنوان یک فرهنگ در مردم نهادینه شود، چنانچه رعایت نظم در جامعه کمک بسیاری به تحقق حقوق شهروندی نیز میکند .
    جا داشت در نوشته خود از توجهی که اسلام و اندیشمندان اسلامی نسبت به این موضوع دارد بیشتر بهره گرفته می شد و الگوهای مناسب برقراری نظم در جامعه واضح تر بیان می شد.
    چرا که برقراری امنیت در جامعه نیز در گرو نظم فردی است که یکایک افراد جامعه باید خود را ملزم به رعایت آن کنند . به هر حال از اینکه در مقالات خود گریزی هم به مسئله نظم و امنیت در جامعه زدید تشکر میکنم.

  12. امنیت مقوله ای است که هر جامعه ای به آن نیاز مبرم دارد لذا باید مسئله امنیت باید مورئ توجه قرار گیرد لطف کنید بیشتر و جامع تر این موضوع را بیان نمائید .
    با تشکر

  13. همه مردم را «بعضی مواقع» می‌توان فریفت و بعضی از مردم را برای «همه عمر». لیکن نمیتوان همه مردم را برای همه عمر فریب داد.

  14. مطلالب شما را همیشه دنبال میکنم هیچگاه ندیدم بدون استناد و واقععیات در مقوله ای وارد شوید بدور از تعصبات هم استان گریمان از لحاظ علمی بسیار مسائل را با تعقل و تفکر مینویسید ضمنا راضی باشید از فرازهای مطلب جدیدتان برای استفاده از پایان نامه ام استفاده میکنم واقعا زیبا و قابل تحسین نگاشته اید

  15. سلام و احترام بنده انتقاد دارم بشما چراکه هرگاه درمورد اجتماع ، نظم ، هنجار و امثالهم مینویسید جامعه کلی را مد نظر قرار میدهید در صورتیکه ما در شهرستان نکا وبهشهر مشکل نظم در اجتماع را داریم و افراد ی همانند والدین بنده با توجه به علاقه شان به مسائل اجتماعی حیطه شهر و روستا را میبینند اما شما با اینکه قلم شیوا و قابل فهمی را دارید و نسبتا افراد بسیاری از اهالی شهرستانمان به قلم شما احترام میگذارند اما توقع اجرائی شدن نظرات وایده های شما را دارند بنابر این خواهشمندم تا مسئولین امر را مجاب نمائید تا این مسائلو مشکلات مهم را مرتفع نمایند لیکن از نوشتن شما و شناخت تان نسبت به معضلات قدردانی کنم شاید حداقل مسئولان شهر به خود بیاینند و به این نوشتن ونظرات اهمیت بدهند از شما اقای سلطانی ممنون و سپاسگزاریم

  16. اقای محمد سلطانی منم یک دانش پژوه هستم در مورد وفاق و همبستگی را که که به نظم در اجتماع منجر میشود بسیار هوشمندانه نوشته اید اما ایده ال های دیگری هم برای بر قراری نظم در اجتماع یا به قول شما وفاق که زمینه همبستگی است برایم نا مفهوم میباشد لطفا بیشتر و با ژرفنگری به مسئله نگاه کنید ولی در مجموع خوب وبا نگاه صحیح نوشته اید موفقیت شما در عرضه پیاده سازی نظم در جامعه افتخار شهرستان نکا و بهشر ودر نهایت استان مازندران میباشد از درک صحیح شما نسبت به موارد اجتماعی تشکر میکنیم

  17. درود و تهنیت بمناسبت سال جدید به جناب سلطانی و تمامی مردم عزیزمان بنده چون دانشجو رشته جامعه شناسی هستم تمامی مقالات در مورد نظم و موارد مربوط به جامعه را در سایت ها رصد میکنم وبعد از مطالعه دقیق عقیده نظر خود را میدهم مقاله نظم در اجتماع که جنابعالی نوشته اید در نوع خود کم نظیر ونادر است و جون کلی گوئی کرده اید وبصورت بسیار ذکاوتمندانه همبستگی و وفاق را بامهارت خاص به نظم در اجتماع پیوند زده اید و وابستگی آنها را بهم تلفیق نموده اید بسیار جالب و شایسته تحسین است

  18. ققط کارکم
    شهرستان نکاء

    آقای سلطانی عالی بود..نمایندگی حق شماست

  19. نظم اجتماعی در سایه فرهنگ و علم میسر خواهد شد . آقای سلطانی از اطلاع رسانی شما سپاسگذاریم .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *