هفتم اسفند،نخستین همایش بین المللی تاریخ شفاهی مازندران

تاریخ انتشار خبر : ۹۳/۱۱/۲۵

  به گزارش نیوز نکا حسین اسلامی از برگزاری  نخستین همایش بین المللی تاریخ شفاهی مازندران درهفتم اسفند  خبر داد.
س – اصلاً تاریخ شفاهی چیست؟
ج- ما به تاریخ مردم، تاریخ زندگی مردم، دل گفته های مردم، و آنچه که در درون جامعه و زندگی مردم می‌گذرد و حرف دل مردم است را تاریخ شفاهی می‌نامیم، تاریخ مکتوب را تاریخ نگاران می‌نویسند، امّا همه تاریخ، سرگذشت شاهان نیست، همه تاریخ آن نیست که یک مورّخ می‌نویسد، اصل تاریخ حرف و حدیث در دل مردم است که پنهان است، مورخ تاریخ مردم، این نانوشته ها را از دل توده‌ی مردم بیرون می‌آورد و مکتوب می‌کند، و این یعنی تاریخ مردم، تاریخ واقعی، تاریخ بی‌نقاب و بی سانسور.
س- سابقه تاریخ شفاهی در ایران چه اندازه است؟
ج- ما اصلاً در کار تاریخ و در درس تاریخ و نگاه به تاریخ و پند گیری از تاریخ تنبل بودیم و هستیم، اگر ما از تاریخ یاد می‌گرفتیم و تاریخ می‌خواندیم، بناچار از تکرار اینهمه اشتباهات نمی‌شدیم، و صد البّته در تاریخ شفاهی خیلی کودک هستیم، جوان هم نیستیم، چند سالی است که به همّت آقای دکتر نورائی استاد این رشته در دانشگاه اصفهان، چراغ تاریخ شفاهی روشن شد، پنج بار در استانهای مختلف یک نشست برای این موضوع بر پا کردند تا آرام آرام آنرا جا بیندازند، سال قبل در مشهد بودیم و خواهش کردیم اجازه بدهند امسال در مازندران ما میزبان باشیم، موافت شد و ما دست به کار شدیم، و اگر خدا بخواهد در هفتم اسفند این همایش را خواهیم داشت.
س- چرا بین المللی؟
ج- برای نخستین بار ما از مهمانان غیر ایرانی دعوت کردیم، مهمان خارجی هم داریم، مقاله در ارتباط با تاریخ شفاهی آنهم با مقوله‌ی مازندران از خارج از کشور گرفتیم، بیشتر از یکصد مقاله در همین راستا که تماماً با مازندران، تاریخ مازندران مربوط است، گرفتیم، اینها همه را چاپ و بصورت کتاب منتشر می‌کنیم، کارهای خوبی شد. از تمام نقاط ایران و اغلب دانشگاهها، اساتید تاریخ برای ما مقاله فرستادند که هیات داوران بررسی کردند و در هفته پیش همه را خدمت آقای دکتر نورائی در اصفهان بردند و هیات اساتید تاریخ شفاهی هم آنرا مطالعه فرمودند.
س- چه نهادی شما را یاری می دهد؟
ج- هسته‌ی اولیّه را من و آقای دکتر درگاهی و آقای دکتر رمضانی و آقای دکتر رحیم موسوی گذاشتیم، بعد استاد محمد نژاد رئیس مرکز اسناد ملّی مازندران خیلی دست ما را گرفت، دانشگاه مازندران، و شهرداری ساری و شورای شهر ساری با حضور خوب و مستمر آقای کورش یوسفی جمع ما را قوی تر کردند. دانشگاه پیام نور آقای دکتر مبینی به ما پیوست،آقای دکتر بزرگ نیا و آقای علی صادقی گام به گام ما را همراه شدند همه خدمت آقای استاندار رفتیم، و آقای یونسی معاون استاندار که خود اهل قلم و نویسنده و شاعر هستند ما را همراه و همدل شدند، آقای دکتر فلاح خیلی خوششان آمد که اینگونه کار رونق گرفت. همه با هم خدمت آیت الله طبرسی رفتیم، ایشان به شدّت مشوّق ما شدند، و با صدا وسیمای تبرستان نشست داشتیم، و سایت خبری مازند نومه قدم به قدم ما را همراه شدند و هستند، در مجموع یارگیری خوبی کردیم و عملاً یک کار فاخر وشایسته و بایسته ی فرهنگی در مازندران در سال ۹۳ روی خواهد داد که انصافاً با دل و جان کار غیر نمایشی و غیر فرمایشی شد.
س- هزینه های شما را چه ارگانی تقبّل کرد؟
ج- ما که دولتی نیستیم، بودجه دولتی هم نداریم، تا کنون دیناری از کسی پول نگرفتیم، از جیب خودمان خرج کردیم، امّا دفتر کار ما را آقای محمد نژاد در مرکز اسناد و کتابخانه ملّی مازندران تامین کرد، آقای دکتر بزرگ نیا که در تمام این مسیر ما را راهنما و همراه و همدل بودند تقبّل کردند که اسکان مهمانان ما را در هفتم اسفند تقبّل کنند، دانشگاه مازندران جناب آقای دکتر اصغری قبول کردند مجموعه مقالات انتخاب شده را چاپ کنند، شهرداری ساری لطف کردند و قبول کردند که با ناهار و شام مهمانان ما را پذیرائی کنند، حالا باید از دانشگاه پیامبر اعظم (ص) خواهش کنیم که به ما سالن برگزاری همایش بدهد، استاندار قول دادند که ما را یاری می‌دهند، به آقای دکتر یونسی فرمودند که دست ما را بگیرند، قرار شد که از طریق برنامه ریزی جناب آقای دکتر احسانی و آقای ولی پور به ما کمک کنند، در مجموع ما ارزانترین و کم هزینه‌ترین همایش را با بیشترین خروجی خواهیم داشت، ما داریم تاریخ مازندران را معرفی می‌کنیم. صدها دانشمند و نویسنده را در ایران و جهان درگیر پژوهش در تاریخ مازندران کردیم، خودمان و مراکز آموزش عالی خودمان را درگیر تاریخ مازندران کردیم، این یک سرآغاز خجسته برای آن روزی است که ما در دانشگاههای مازندران رشته تاریخ با تخصّص تاریخ مازندران تا دوره ی دکترا داشته باشیم، ما دهها سال است که برای این قلّه گام گرفتیم، ما تمام کتاب و مواد درسی و خوراک دانشجویان و پژوهشگران رشته تاریخ مازندران تا دکترا را فراهم می کنیم و کردیم و آرام نمی گیریم، ما مازندران را تنها نخواهیم گذاشت، موجیم که آسودگی ما عدم ماست. من از آقای دکتر نورائی استاد تاریخ دانشگاه اصفهان و در حقیقت پدر تاریخ شفاهی ایران سپاسگزارم که ما را بیدار کرد. و در پایان بخشی از شعر اخوان ثالث را تقدیم می کنم،
این دبیر گیجِ کور دل تاریخ، خواست، تا مُذهّب دفترش را،
از نیاکانم بیاراید، رعشه می افتاد اندر دست،
در بیان دُر فشانش کِلکِ شیرین سِلک می لرزید.
از گوشه ای فریاد امیری بر می خواست،
های …… مادیان ما،در سحر، سه کرت زائید.
و ما می خواهیم در تاریخ شفاهی مردم را داشته باشیم، نه مورّخِ زائیدنِ مادیان های فلان امیر و فلان شاه که کدام مادّیان چه ساعت چه کرّه ای زائید.
حسین اسلامی ساروی-بهمن ۱۳۹۳