حقایقی فراموش شده/به قلم مطهری فر

 از جمله حقایقی که در گذر زندگی روزمره و اجتماع ما به فراموشی می رود عبارتست از اینکه:
برای خوشبختی، تنها امید کافی نیست؛
هر فردی که به فضای جامعه ما بدون پیش فرض و به عبارتی بیطرفانه نگاه کند، تصدیق خواهد کرد که برخلاف آموزه های دینی- مذهبی، که هماره بر عقلانیت و تفکر تاکید میکند و از احساس به عنوان چاشنی این فرایند بهره می برد، آنچه در جامعه امروز ما رخ می نمایاند بهره بردن از احساسات این مردم بویژه احساسات دینی مردم در راستای تحقق اهداف عده ای صاحب منصب است که برای آرام نگاه داشتن فضای عمومی جامعه و کنترل کردن و بخدمت گرفتن غریزه حق طلبی مردم ( استثمار فکری ) از آن استفاده میکنند که گاه بدور از عقلانیت هم می باشد.
از جمله این اقدامات، رواج برخی باورهای کاذب در پوشش عقیده به خورد ملت است، به عنوان نمونه بارها شاهد بوده ایم که برای افتتاح یک پروژه در شهر یا استان یا کشور، برایمان از مدینه ی فاضلیه ای که از رهگذر به ثمر نشستن آن پروژه بدست می آید، می گویند و آنچنان بر طبل تبلیغ هیجانی از آن پروژه می کوبند که فرد تنها راه رسیدن به آرمان خود را منحصرا در همان می بیند غافل از اینکه آنچه در واقعیت به ثمر می نشیند، چیزیست خلاف تصویر ترسیم شده از آن در اذهان.
نکته قابل تأمل در این مورد و سایر موارد مشابه سوء برداشت یا سوء استفاده از این باور دینی مردم است که انسان باید در زندگی امید داشته باشد و به عبارتی انسان به امید زنده است.
چرا که آنچه از بطن سخنان ائمه هدی استفاده می شود این است که :
در زندگی «امید» شاه کلید زندگی است
انسان های «امید وار» یک گام به کامیابی نزدیک ترند
وانسان های «نا امید» گرچه به ظاهر زنده اند ونفس می کشند ولی سالهاست که مرده اند و خود بی خبرند.
تا آنجا که پیامبر فرمودند: «گناهکار امیدوار،به رحمت خدا نزدیک تر است تا عابد نا امید»( نهج الفصاحه صفحه ۴۷۷)
بله؛ این یک حقیقت است که انسان به امید زنده است. اما نباید امید  انسان ها را دست مایه تخدیر مغز و فکر آنان کرد و از آن برداشت ناقص داشت چرا که به تایید عقل و دین برای خوشبختی، تنها امید کافی نیست؛ و چه بسا بر اثر بد سلیقگی و کج رفتاری عده ای که در اجتماع صاحب منصب هستند در وجهه ی مذهب ، موجب سرخوردگی مردم از آموزه های دینی و حتی انسانی گردد.
رسول اکرم صلی الله علیه وآله و ائمه هدی علیهم السلام در راستای هدایت انسانها دو دسته تعلیمات داشته اند: تعلیمات ایجابی و تعلیمات سلبی. منظور از تعلیمات ایجابی ، مواضع و آموزه هایی است که در آن، راه حق و مزیت های آن برای حقیقت جویان معرّفی و تبیین شده و افراد به آن ترغیب می گردند. و بالطبع منظور از تعلیمات سلبی، آن موضع گیری هایی است که در آن مسلک باطل نفی شده و افراد بشر از گرویدن به آن برحذر داشته می شوند.
شایان توجه آنکه زندگانی اهل بیت علیهم السلام همواره آکنده از هر دوی این مواضع، در کنار هم بوده است، چراکه اصولا هدایت امری دوسویه می باشد که هر یک از آن دو، بدون دیگری فاقد کارایی لازم خواهد بود.
۱-    امید بدون عمل
گه گاه شنیده می شود که برخی افراد متفکر مآب می گویند: هر عقیده و مسلکی آدمی را به سرمنزل سعادت یا حداقل به قسمتی از سعادت می رساند. همچنانکه گاهی اوقات گفته می شود: صرف اعتقاد قلبی به خدای متعال برای وصول به خوشبختی ابدی کافیست( نیت باید پاک باشد)، هر چند این اعتقاد همراه با گناهان بزرگ و کوچک باشد و بدون پایبندی به دستورات عملی.
خوبست بدانیم شبیه این اندیشه منحرف در زمان امام محمد باقر علیه اسلام وجود داشته و پیروان آن فرقه ی «مُرجئه» نام داشته اند که افزون براین اعتقاد باطل در زمینه ی دشمنی با اهل بیت علیهم السلام نیز دارای اندیشه ی نادرستی بوده اند.
یکی از تعلیمات و مواضع سلبی حضرت امام باقر علیه اسلام، موضع آن حضرت همانند سایر ائمه هدی، در قبال این فرقه منحرف است. بدیهی است از رهگذر این تعلیم، هم بطلان این اندیشه هویدا می شود و هم نادرستی این تفکر که هر عقیده و مسلکی می تواند آدمی را به سر منزل مقصود برساند.
اما سخن حضرت امام باقر علیه اسلام که در انتهای روایتی از ایشان نقل شده است چنین است:
«اللهم العن المرجئه فانهم اعداؤنا  فی الدنیا و الاخره؛ (۱) خدایا! فرقه مرجئه را لعنت کن، همانا آنان دشمنان ما در دنیا و آخرت هستند».
همچنین آن حضرت می فرمایند: «ما اللیلُ باللیل و لاالنهارُ بالنهار أشبه من المرجئه بالیهود و لا من القدریه بالنصرانیه» (۲) یعنی شباهت یک شب به شبی دیگر و یک روز به روزی دیگر بیش از شباهت مرجئه به یهودیان و بیش از همانندی فرقه قدریه به نصرانیها نمی باشد.
همچنین در روایت دیگری حضرت امام باقر علیه السلام ضمن تحذیر پیروان خود از گرویدن به سایر دسته ها و مذاهب، ملاک همیشگی سعادت را بیان می کنند و می فرماید:
« لاتذهب بکم المذاهب فوالله ما شیعتنا الاّ من أطاع الله عزّوجلّ(۳)؛ سائر مذاهب شما را به گمراهی نکشاند. پس به خدا قسم! هیچکس شیعه ما نیست مگر آنکس که خداوند عزّوجلّ را اطاعت می کند ».
بنابراین با توجه به فرمایشات پنجمین امام هدایت، درمی یابیم که:
اولا، به هر مسلک و عقیده ای نمی تواند تمسک جست و راه سعادت را در آن جستجو نمود، بلکه چه بسا دست یازیدن به آن موجب گمراهی از مسیر حق می گردد.
و ثانیا، عمل به دستورات الهی نقشی کلیدی را در وصول انسان به سعادت حقیقی ایفا می کند، و همانگونه که ملاحظه شد این امر مورد تأکید بسیار واقع شده است.
به امید اینکه با تمسک به تعلیمات ایجابی و سلبی امامان معصوم علیهم السلام در مسیر حق و حقیقت گام برداریم. چنانکه آموزه ها و تعلیمات الهی آن بزرگواران تا همیشه تاریخ روشنگر مسیر سعادت بوده است و تشنگان حقیقت را زلال گوارا.
نکته ای مهم: حال که دانستیم امید، به تنهایی برای نیل به سعادت کافی نیست، باید بدانیم برای شیعه بودن هم صرف نامگذاری و شهرت به شیعه بودن کافی نیست.
باورهای شیعی همان نقطه ایست که عده ای بشدت در قالب شخصیت سازی و تاریخ سازی بدنبال مصادره  آن هستند تا بشکل انحصاری شیعه را در خود و حزب و جریان فکری خود خلاصه کنند.
۲-    مسئولیت شیعه بودن
امام باقر (ع) فرمود : به شیعیان ما این پیام را برسان که هرگز کسی به آنچه پیش خداست ، نمیرسد ، جز با عمل کردن.به شیعیان ما ، این پیام را برسان که بزرگترین حسرت خور در قیامت ، کسی است که عدالت را توصیف کند ، ولی خودش ، در عمل مخالفت کند. (۴)

امام صادق (ع) فرمود : شیعیان ما را ، در سه جا امتحان کنید. ۱- در اوقات نماز ، ببینید چگونه اوقات نماز را حفظ میکنند. ۲ – پیش اسرارشان ، ببینید چگونه از دشمنان ما ، آنها را حفظ میکنند. ۳- در مورد ثروت هایشان ببینید چگونه نسبت به برادران خود ، تعادل را حفظ میکنند. ( به آنها رسیدگی میکنند. ) (۵)

حضرت امام صادق (ع) فرمودند : ای گروه شیعه ! شما ، مایه ی زینت و زیبایی ما باشید ، نه این که باعث سرزنش ما خاندان شوید.با مردم ، به نیکی سخن بگویید و مراقب زبان خود باشید و آنرا ، از گفتار بیهوده و سخن زشت ، باز دارید. (۶)

امام صادق (ع) فرمود : کسی که به زبان ، می گوید شیعه است و با اعمال و آثار ما مخالفت میکند ، از پیروان ما نیست ، شیعه ما ، کسی است که ما را با زبان و قلب همراه باشد و آثار ما را پیروی کند و اعمال ما را انجام دهد.آنان ، شیعه ما هستند. (۷)

امام صادق (ع) فرمودند : دروغ میگوید کسی که گمان میکند شیعه ی ما است ، ولی به ریسمان غیر ما ، چنگ زده است. (۸)

حضرت علی بن موسی الرضا (ع) فرمودند : شیعیان ما ، کسانی اند که تسلیم شدگان فرمان ما و پذیرندگان سخن ما اهل بیت و مخالفان دشمنان ما هستند ، بنابراین ، کسی که چنین نباشد ، از ما نیست. (۹)

۱٫    الروضه من الکافی، طبع دار الکتب الاسلامیه، ص۲۷۶٫
۲٫    ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، طبع دارالشریف الرضی للنشر، ص۲۱۳٫
۳٫    اصول کافی، ج۱، ص۷۳٫
۴٫    کافی جلد ۲ صفحه ۳۰۰ حدیث ۵
۵٫    بحارالانوار جلد ۸۳ صفحه ۲۲ حدیث ۴۰
۶٫    وسائل الشیعه جلد ۸ صفحه ۵۳۵ حدیث ۱۸
۷٫    وسائل الشیعه جلد ۱۱ صفحه ۹۶ حدیث ۱۹
۸٫    بحارالانوار جلد ۲ صفحه ۹۸ حدیث ۴۹
۹٫    وسائل الشیعه جلد ۱۸ صفحه ۸۳ حدیث ۲۵

دیدگاه های این مطلب

2 نفر دیدگاه خود را در مورد این خبر بیان کردند. شما نفر بعدی باشید

  1. بسیار جالب بود تنها امیدوار بودن خیال بافی هست ویک خیال خام هست خوشبختی نمیاورد ضرب المثل مازنی هست نصیب را باید صیب داد و در همان راستا تلاش کرد دلیل روایاتی هست که زحمتش را کشید
    اماممکن است سود جویانی از خامی استفاده کنند و بعضی از مردم رادر راستای هدفشان در کما قرار بدهند وبقول شما برای بهره بردن از احساسات مردم؛ برای سوءاستفاده و منافعشان و هدفشان از ابزار کاذب استفاده میکنند واستثمار فکری میکننداین سیاست غلط در همه اقشار وجود دارد ما با عقل و شرع و با توصیه بزرگان بویژه ائمه معصومین علیهم السلام جلوی افراد وایستیم وآگاهی بدهیم{مثل همین مقاله}
    این رزیله فقط به صاحب منصبان اختصاص ندارد
    امروزه مردم توحهشان به صاحب منصبان بیشتر هست
    تا از غیر مسئول ؛فقط مصداق قرار دادن صاحب منصبان درست نیست
    از احساس مسئولیت شما متشکرم

  2. به نام خدا
    درود بر شما و سپاس از توجه تون.
    متشکرم از تذکر و تکمله شما، در مقاله قبلی به اهمیت و نقش و تاثیر گذاری رفتار مسئولان نظام اسلامی در کنش ها و واکنش های مردم سخن راندیم و با همان پیش فرض عرض میکنم که اشاره خاص به مسئولان بدلیل تاثیر گذاری آنان در سبک زندگی و حتی تفکر آنان هست.
    علی مدد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *