گفتگو بااسحق عبادی :اولويت فکر بر دموکراسي(۲)
تاریخ انتشار خبر : ۹۲/۰۳/۳
در این قسمت دومین بخش ازمبحث اولويت فکر بر دموکراسي در قالب گفتگو با جناب اسحق عبادی بعنوان یکی از کاندیداهای شورای شهر نکااز نظر شما می گذرد :در مذمت توسعه ايراني محمدي: يعني چون رشد مدني در اولويت نبود وضع ما اين گونه شد؟ عبادي:بله.البته رشد مدني هم بايد در شرايط اقتصاد نرمال و آرام نه لزوما پيشرفته، صورت بگيرد .امروزه به جرات مي توان گفت تعادل ايراني (به تعبير من) به هم خورده.به طوري که خيلي چيز ها سر جاش نيست. امروز تمام هم و غم ما اقتصاد شده.که تا حدودي هم حق داريم اما مشکل اينجاست که دارا و ندار هر دو از اين وضع نا راحت اند.يک قسمت مشکل اقتصادي ما نداشتن فرهنگ اقتصادي درست است.شب عيدي عمدا رفتم جلوي يکي از کفش فروشي هاي معروف شهر . جمعيت زيادي بود .اسراف و تجمل گرايي در شرايط تحريم و سوء مديريت داخلي ، نشانه فقدان فرهنگ مصرف است وجود حدود۳۷۰ تن طلا و جواهرات در دست خانم هاي ايراني نشانه چيست.البته اين ضعف فرهنگي منشا رواني هم دارد .فخر فروشي.آسايش و رفاه دارا بالاست اما آرامش ندارد.کيفيت فداي کميت شد.
محمدي: الزامات تقدم فکر بر دموکراسي چيست؟ عبادي:عمده ترين اصل توسعه ترتيبي است.يعني ابتدا رشد مدني سپس رشد اقتصادي و رشد سياسي و به همين ترتيب. توسعه ترتيبي فوق در بستر يک اقتصاد متوسط و نرمال صورت مي گيرد.مطالعات مي گويد بيشترين کساني که زباله و آشغال توليد مي کنند وبه مبلمان شهري چندان اهميت نمي دهد کساني اند که سطح درآمدي بالااما از رشد مدني پاييني برخوردارند(ثروتمندان و کارخانه داران) .نمونه اش مردم شمال تهران. باز تحقيقات نشان مي دهد که رشد مدني مردم جنوب تهران بالاتر و سريع تر از رشد مدني مردم شمال تهران است .چرا؟چون مردم شمال تهران نمي خواهند آموزش مدني ببينند.خودشان را فوق اين مسايل تصور مي کنند.فقط الگو انسان پيشرفته را برخوردارازثروت اقتصادي مي دانند. محمدي:توسعه ترتيبي فوق نيازمند چيست؟ عبادي: توسعه ترتيبي فوق نيازمند آموزش است.يعني بايد جايي ،نهادي باشد تا فرهنگ سازي شود و ما به لحاظ شخصيتي تربيت شويم.باز براي فرهنگ سازي نياز شديد به مطالعه داريم.امروزه درکشورهاي غربي بويژه آمريکا سرانه مطالعه بالااست. در آمريکا – صنعتي ترين و پيشرفته ترين کشور- با اين که سرانه مطالعه در ۲۰۱۳ نسبت به سال قبل کاهش داشت باز۲۰/.مردم فقط آثار کلاسيک مطالعه مي کنند. اين کشورها هم به لحاظ اقتصادي در اين چند سال گذشته دچار مشکلات بعضا شديدي شدند. اما مردم مي دانند با مطالعه و تفکر بيشترمي توانند درصحنه باشند و ناظربرسرنوشت خودشان باشند.اگرچه آمريکا به لحاظ سيستم سياسي به توصيه و تاکيد يکي از صاحب نظران بايد آماده بازسازي سيستم در چارچوب جمهوري احمقها شود.
محمدي :ما به لحاظ سرانه مطالعه که عامل رشد مدني است در چه وضعيتي هستيم؟ عبادي:ما که سرانه مطالعه مان بسيار پايين است حتي پايين تر از سرانه مطالعه برادان افغان مان.براي همين بعد از حدود ۲ قرن ورود تجددمآبي(تلقي سطحي و ناقص از تجدد)و حدود ۱۵۰ سال حرکت در مسير توسعه سياسي ،هنوز به جايي نرسيديم.البته به ضرس قاطع برخلاف خيل عظيمي از صاحب نظران و همگام با محدود متفکران، معتقدم که براي رسيدن به پيشرفت فقط و فقط بايد به ظرفيت هاي بومي (ايراني – اسلامي) خودمان تکيه کنيم بدور از تلقي هاي کور سياسي وجنايي. و همين حذف و يا بعضا غفلت از چنين نگاهي علت العلل بيماري صعب العلاج توسعه در ايران عزيز شد.
محمدي :يعني معتقديد سرانه پايين مطالعه باعث کندي رشد مدني شده است؟ عبادي:بله.البته بايد نگاه جامع بالا را در نظر گرفت.سرانه مطالعه بالا هم دريک شرايط اقصاد مضطرب امکان پذير نيست.شما بايد از يک حد مطلوب نه لزوما پيشرفته اقتصاد برخوردار باشيد تا قدرت و فرصت فکر و تصميم گيري را داشته باشيد.همن طور که قبلا بيان کردم اگر مثلا در انتخابات معيارها قبيله،باند،شهرت،ثروت و…باشداز نشانه هاي ضعف فرهنگي و فقدان تفکر است. و اين ضعف آثار و تبعات منفي فراواني براي جامعه دارد.ما بايد در رشد مدني سرعت بيشتري بگيريم و از طريق آن دست به ترميم يا بازسازي مردم سالاري ايراني بزنيم تا به توسعه سياسي برسيم.
محمدي: جناب استاد راه حل فوري شما براي اين مقطع در حال گذر نظام اسلامي در مورد انتخابات شوراي شهر چيست؟ بنده يک راه حل دو فوريتي چند مرحله اي براي استفاده بهينه از ظرفيت شورا در وضعيت نقص فعلي قاعده دارم .در مرحله اول يک امتحان ورودي از اطلاعات عمومي در عرصه هاي اقتصاد،سياست داخلي و خارجي،فرهنگ و اجتماع،مسايل توسعه و مديريت شهري با نمره معيار ۶۰ گرفته بشود.در مرحله دوم از کانديداها برنامه عملياتي و قابل اجرا همراه با تيم مشاوران خواسته بشود در اين صورت افراد را روانه کارزار انتخابات کنند .
محمدي: فکر نمي کنيد در هيچ جاي دنيا اين گونه نیست؟ بله. براي اينکه آنجا هرکسي حد خودش را مي داند تحزب دارند.هرکسي طمع نمي کند وارد هر کارزاري شود.ببينيد فقدان تحزب چه آفاتي دارد و چه هزينه سنگيني به کشور تحميل مي کند.از روي مطالعه مي گويم در سراسر کشور اين وضعيت کم و بيش حاکم است. اين نشان مي دهد سياست امري مبتذل شده است.البته در بعضي کلان شهرها و شهرستان هاهر کسي جرات نمي کند به ميدان بيايد.
محمدي:تحزب با اصل نهاد اجتماعي بودن شوراي شهر منافات ندارد؟ نه.اشتباه نکنيد.شوراي شهر مجمع و نهادي اجتماعي است نه سياسي وسياسي کاري.يعني براي انجام هر پروژه اي منافع جناحي و جرياني را در نظر بگيرند.بلکه نهادي است مردمي ومتعلق به مردم.يعني احزاب(در کشور ما جريانات) بايد فقط وفقط منافع مردم را در نظر بگيرند. محمدي:ضمن اینکه از فرصتی که در اختیار ما گذاشته اید سپاسگزارم چنانچه نکته یا سخن پایانی دارید بفرماييد. اولويت فکر بر دموکراسي
محمدي: از حوصله شما در پاسخ به پرسشها ، کمال تشکر را دارم و براي شما در انتخابات شوراي شهر نکا آرزوي موفقيت مي کنم.
نیوز نکا از همکار پرتلاش خودمان که بصورت افتخاری زحمت تهیه این گفتگورامتقبل شدند نیز تقدیر و تشکر مینمایم.



























با سلام.در این مصاحیه ریشه یابی خوبی صورت گرفته بود.اما من فکر میکنم بک دور درترتیب توسعه وجود دارد.چون نویسنده در ترتیب توسعه فرمودند توسعه مدنی بعد اقتصادی .برای توسعه مدنی هم باید سرانه مطالعه بالا رود وبرای بالا رفتن سرانه مطالعه باید حداقل رفاه اقتصادی داشت.آیا بازاول نباید اولویت را به اقتصاد داد؟این برای من سوال است.ثانیا در اینکه ما چرا مصرف گرا وتجمل گرا شدیم باید گفت:ما انسانها دچار تناقض شدیم.در بعضی جاها سنتی فکر میکنیم در بعضی جاها مدرن.ماهر کدام باید روی افکار خود تجدید نظر کنیم که از بین مولفه های سنت ومدرن کدام درست است وکدام نادرست.ومولفه های صحیح را در عمل به کار بگیریم.شاگرد کوچک شما……