خاطرات یک راننده تاکسی مبارز نکایی دربهمن ماه ۱۳۵۶

سال ۱۳۵۶ روزنامه اطلاعات با درج مقاله توهین آمیز به مقام شامخ حضرت امام خمینی (ره) با اعتراض روحانیون حوزه علمیه قم، توسط عمال رژیم به خاک وخون کشیده می شود .امام سالها قبل مبارزه علیه طاغوت را تکلیف نموده بودند.این کشتار فجیع را محکوم، بار دیگر مردم رابه مبارزه علیه شاه دعوت می کنند. با توجه به اینکه خانواده ما با فرهنگ ناب اسلام آشناست ،مبارزه امام را بی شباهت با قیام امام حسین (ع) علیه یزید ندانسته به هل من ناسر ینصرنی امام لبیک گفته، بی درنگ وارد مبارزه شدیم. مبارزه علیه رژیمی خون خوار وجبار باآن سازمان مخوف ساواک برای مردم سخت و دشوار است. اما خوشابه حال عاشقی که قلبش برای معشوق به تپش می افتد وخالصانه از قفسه سینه به سمت معبود به پرواز در می آید و با آرامش وسبک بالی روح باک وصافت رابه وصال می رساند.آنانکه درراه خداکشته شدند مرده مپندارید، زیرا آنان زنده اند ودر نزد پروردگارشان روزی داده می شوندفصل زمستان به دلیل مرگ طبیعت غم انگیز ودلگیربه نظر می رسد.اما زمستان سال ۱۳۵۶ با دمیده شدن نور انقلاب اسلامی دردل وروح یک ملت خفته که سالها از جور و ظلم حاکم مستبد رنج می برد زندگی دوباره بخشید .بهار طبیعت با سال نواز راه می رسد، امام عید رابه نوعی عزای عمومی اعلام وفرمودند: ما امسال را عید نداریم .ایام پشت سرهم می گذشت .ما در شهرکوچکمان نکا تظاهرات بر علیه حکومت خون آشام پهلوی بر پا می داشتیم.امام پیروزی حق علیه باطل را صادقانه بازگو می کنند ،بر یزید به خیابانها، از کشته شدن نهراسید. زیرا پیروزی با شماست .درتظاهراتی خیابان راه آهن با جمعی ۲۰الی ۳۰ نفره با عزمی جزم با فریاد ، مرگ برشاه ودرود بر خمینی تنفر و انزجارمان را به رخ تاریخ ۲۵۰۰ساله ستم شاهی می کشیدیم ناگاه تفنگ بدستان رژیم ، سواربر ماشین نظامی ظاهر شدند با مشت گره کرده با تمام احساسم با شعار یا مرگ یا خمینی خودم راروبروی نظامیان قرار دادم پیام این حرکت جسورانه وفاداری واعتقاد قلبی ام نسبت به اسلام ورهبری انقلاب تا مرز شهادت بود. حال مبارزه به قدری آشکارشده در یک جمع خانوادگی به مادرم نصیحت می شود، مگر پسرانت سر پیازند یا ته پیاز، هر وقت تظاهرات می شود آنها جلوتر از همه هستند . مگر می شود شاه را بیرون کرد. او ساواک دارد، بزرگترین ارتش رادارد، آمریکا پشتیبان اوست بچه ها جز خودرابه کشتن بدهند چیز دیگری نیست.مادر بصیرانه جواب می دهند:دوپسر دارم آنها را سربازان امام زمان قرار دارم .پخش اعلامیه وسخنرانی امام حاکی از روحیه شهادت طلبی ومبارزه بر علیه زر و زور و ریا می باشد. تظاهرات آرام به خشونت می انجامد به چندین مکان اقتصادی وسیاسی فرهنگی حمله می شود. همین عمل سبب آمدن نیرو از ژاندارمری(کلانتری) می شود. تظاهر کنندگان همچنان به تخریب ادامه می دهند.نظامیان واداربه تیتراندازی هوایی می شوند.بنده خود را بین تظاهرکنندگان ونظامیان قرار داده بودم سرم را طرف فردی که تیر اندازی می نمود گرفتم تابرگشتم همه رفته بودند. باردیگربرای شهادت آماده شدم. زیرا برای آبیاری ریشه انقلاب باید خونها ریخته می شد تابه پیروزی برسد. بنابراین تمام سعی ام را نمودم با تحریک، آن نظامی به سویم تیرانداز ی کند.انگارسرنوشت طوری دیگر رقم خورده بود. دستگیر شدم به ژاندارمری انتقالم دادند. فردای آن شب مادرم به دیدنم آمد.فرمانده با دیدن مادر با تندی گفت: پسرت خرابکار است اوبرعلیه نظام شعارمی دهد. مادر قاطعانه می گوید: پسرم خرابکار نیست، راه او درست است فرمانده انتظار چنین جوانی را ندارد با عصبانیت فریاد می زند: حال که چنین است انقدر اینجا بماند تا بپوسد. مادر بلافاصله به طرف درخروجی ازآنجا دور می شود .عجیب است حرکت مادر مرا یاد مادر وهب در روز عاشورا می اندازد. ماه محرم از راه رسید.ماهی که به گفته پیرفرزانه پیروزی خون بر شمشیر است. هشتم محرم تظاهراتی دیگر،امااین بار مزدوران رژیم انقلابیون رابه خاک وخون می کشند. در میان مجروحان برادان زنده یاد حاج عطاء وحاج علی بردبار حاج اسداله دهپوری و حاج علی یوسفی نژاد دیده می شوند.حال برادرم به قدری وخیم است که همه اورا شهید می پندارند. دکترها در بیمارستان بهشهر از او قطع امید وبدن نیمه جان اورا در سالن بیمارستان رها می کنند اما قلب پاک مادر ، سرباز امام زمان (عج)را به حول وقوه الهی زنده نگه می دارد. زیرا دربیمارستان ساری تحت عمل جراحی قرار و به گفته دکتر معجزه رخ می دهد.بالا بودن روحیه مادر تعجب همه رابر می انگیزد .بعدها وقتی که قضیه را با ایشان در میان گذاشتم ، مادر گفت آن روز علی گفت : مادرمن به تظاهرات می روم ورفت.اذان مغرب نزدیک می شود.حیاط منزلمان شلوغ شد .حدس زدم علی تیر خورد وشهید شد.در همان حال به خدای خودم متوسل شدم، گریه نکردم در روحیه ام را نباختم چون نخواستم دوستان را ناراحت ودشمنان را شاد کنم . وصیت نامه شهدا یادش بخیر۲۲ بهمن ۱۳۵۷ انقلاب اسلامی به رهبری ابر مرد تاریخ زعیم عالی قدر امام خمینی (ره) به پیروزی رسید و خداوند باری ،تعالی چه زیبا فرمود: سرنوشت هیچ قومی را عوض نمی کنیم مگر بر وسیله آن قوم. پیام انقلاب به دنیا ، نجات بشریت در مسیر زندگی به دستورات قرآن کریم در بعد سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی، اجتماعی ، نظامی بود. زنده باد اسلام ، پاینده باد آزادی خاطرات یک خانواده ، انقلابی گم نام.

 منبع : سازمان حمل و نقل عمومی نکا

دیدگاه های این مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *