خمینی ،نادردوران/هادی ابراهیمی
تاریخ انتشار خبر : ۹۳/۱۱/۱۴
علمای ربانی، ورثه انبیایند و انبیاء خلفای الهی اند و خلفای الهی مظهر «اسم اعظم» اند، اکنون با صفا و طمأنینه در کنار بارگاه ملکوتی فرزند پیامبر یعنی امام خمینی (ره) باید ایستاد و گفت: السلام علیک یا مُختلف الملائکه، سلام بر امام! ای کسی که مرقد مطّهرت «مهبط ملائکه» است و فرشتهها کنار مزارت گرد می آیند.
سلام بر خمینی که سخنش پرمحتوا، پربار و مبرهن بود هم حسن فعلی داشت و هم حسن فاعلی است چون از جان نیرومند، یک انسان آگاه و عارف نشأت می گرفت.
سلام بر امام! که قرآن مهجور را قرآن مشهور کرد، سنّت مستور را سنّت مشهور ساخت و دین مهجور را دین مانوس با احکام الهی کرد.
سلام بر خمینی! که عرفان او، تنها «نظری» نبود؛ تنها شارح کتب «ابن عربی» یا نگارنده تعلیقه بر فصوص و مصباح نبود، فقهاش، فقه ولایی بود، آنرا «والیانه» درک کرد و به عنوان «ولی» شناخت و خود را «متولّی فقه» دانست. در بحث های علمی مظهر علیم بود و در امور عملی، مظهر قدیر؛ تمام هجرت و جهاد و اجتهادش برای اعتلای کلمه حق بود: «کلمه الله هی العلیا»
سلام بر خمینی! که روح بلندش با «مناجات شعبانیه» مأنوس بود، آنجائیکه در آن آمده است: خدایا! توفیق به من ده که فقط تو را ببینم و غیر تو را نبینم» سلام بر او که دعا را قرآن صاعد خواند! و در تفسیر شریف سورهی مبارکه «حمد» مکرر به دعا، توسل و زیارت توصیه فرمود که انقلاب منهای توسل، انسان را انقلاب زده می کند! آنجائیکه فرمود: انقلاب اسلامی ایران تداوم راه انبیاء ست و آن را وعده خدای سبحان خواند «کتب الله لاغلبن انا ورسلی» «ولینصرن الله من ینصره» که بدون تردید قطعی است.
سلام بر روح بلند معمار کبیر انقلاب اسلامی! که نامش شهره آفاق است و شهرت جهانی او معلول «همت بلند» امامی که نامه اش جبهه کفر و الحاد را به وحشت می اندازد و قهر ولایی و استیضاح او کاخ سفید را کاخ سیاه می کند«خمینی» است.
آن که مکرر از «مناجات شعبانیه» و «کمال الانقطاع» دم می زند و در اوج عرفان و مناجات از «پابرهنگان و محرومین » نمی گذرد «خمینی» است.
آری امام! قهرمان اسفار اربعه است، پرورش یافته در دامن قرآن و عترت، ممکن نیست کسی بتواند و بگوید «ما آمریکا را زیر پا می گذاریم» و یا «اسرائیل غده سرطانی است»، مگر معرفتی عمیق داشته باشد؛ « فقتل فی سیبل الله لاتکلف الا نفسک و حرض المومنین»
امامی که نادر دوران است، سخنگوی قرآن و عترت است، رها یافته از شرّ عقل است، هماهنگ کننده شریعت، طریقت و حقیقت است، تزکیه را مقدمه انسانّیت انسان می داند، شریعت را با سیاست هماهنگ می کند، آن امام محصول تربیت ثقلین است.
در زمانی که بر اساس تفکر اخباری گری و جمود و بسته شدن باب اجتهاد، نقل حدیث صرفاً صوری بود و فقیه حق استنباط و استنتاج نداشت، حصن حصین امام «از فقه» نشأت گرفت.
او بساط این تحجر فکری را بر هم ریخت و «اجتهاد» و تفکر اصولی را زنده کرد. امامی که متعقد به فقه پویا و اجتهاد جواهری بود و تخلف از آن را جایز نمی دانست، تا جائیکه درباره اهل منکر ولایت فقیه می فرمود: او کسی است که طعم فقه را نچشیده است.
راستی! چه کسی می تواند بگوید «من تابع امام و پیرو خط امامم؟ مگر نه این است که «تابع امام» باید بینشی چون امام راحل داشته باشد؟ مگر نه این است که سالک کوی امام و پیرو خط او بودن در گرو شناخت زمان و زمانه است؟
امامی که حماسه هشت ساله دفاع مقدس را به مثابه عاشورا مصداق کامل هزیمت عقل مصطلح در مصاف با عشق می داند همان امام می فرماید: ما آمریکا را زیر پا می گذاریم، همان امام با کمال صلابت سفرنامه نور توحید در ظلمات الحاد را خطاب به گورباچف به عنوان یک «نامه استوار»؛ نه در حد یک کار «دیپلماتیک» می نگارد، کل پیام امام دعوت به ا سلام بود و این همان سیاستی است که عین دیانت است.
اما امروز، رهبری انقلاب را خلف صالح و شایسته او یعنی «امام خامنه ای» عهده دار است؛ خامنه ای هم خمینی دیگر است او رهبری صدور این «انقلاب» را نیز امروز به عهده گرفته است، متولّی فقه است و شاگرد مکتب روح ا.. و عترت طاهره علیهم السلام. معظم له مکرراً هشدار می دهد!
در دنیای ظلمانی امروز اگر کسی بخواهد منادی اسلام ناب محمدی باشد، عزت و اقتدار ایرانی را به رخ بکشاند، در استقلال کشور را بزند و زنگ آن را به صدا در آورد، صدای آن «یا خمینی» است.
امروز هرگونه مرعوب شدن در برابر منطق زورگویی، سلطه طلبی و تمامیت خواهر آمریکا و دنیای غرب یعنی، انحراف از اهداف و آرمانهای خمینی کبیر و به همین مقام معظم رهبری هشدار می دهد که اگر بخواهیم زنگ در احیاگری و پرچمداری تمدن اسلامی و حفظ تمامیت ارضی را بزنیم، صدای آن فقط «یا خمینی» است.
آری دیگر گذشت! آن زمانی که، کسانی دم از علم و عقل و ملّت و وطن می زدند اما دستشان در دست دشمنان ملت ایران بود، آنانی که خائنانه، منابع ملت را با اخذ رشوه به جیب آمریکا و غرب سرازیر می کردند، چقدر ذلت بار بود جریانی که خود را منادی آزادی، ملی گرایی و دموکراسی می دانست، اما جیره خوار مستبدترین رژیم ها شده بود و مبنای ایدئولوژیک یک رژیم ضد انسانی و مستبدی چون رضاخان و محمد رضا شاه پهلوی را طراحی کرد و سالها جزء خدمتگزاران چنین رژیمی قرار گرفته بودند.
انشاا…. خداوند توفیق شناخت هر چه بیشتر سیره نظری و عملی امام عظیم الشأن انقلاب اسلامی را به ما عنایت بفرمایید.
دکتر هادی ابراهیمی – «پژوهشگر و مدرس دانشگاه، مدیرمسئول فصلنامه مطالعات سیاست اسلامی»
نویسنده : هادی ابراهیمی
نکا آنلاین
قلمت عالیست واقعا لذت بردم بنده به تقلید امام ره باقیم آیا غیر معصوم را مظهر اسم اعظم بدانیم اختلافیست
آیت الله جزایری معتقد هست کسی مظهر اسم اعظم هست که خطا واشتباه و حتی سهوی نمیکند
ممکنه خواننده توهم کند باز هم تشکر