نمایش تصاویر زنان و دختران جامعه اسلامی ،به بهانه تقدیر و امثالهم ! / عکس
تاریخ انتشار خبر : ۹۳/۱۰/۲۶
به نام خدای مهربان
اللهم صل علی محمد و آل محمد
موضوع: عارضه ای بر پیکر جامعه دینی تحت عنوان نمایش تصاویر زنان و دختران به بهانه تقدیر و امثالهم.
مدتی بود با خود می اندیشیدم که چه میگذرد بر مجامع و محافل دینی ما که بر خلاف انتظار به کرّات شاهد بروز ناهنجاریهای خشن در آن می باشیم و می توان بوضوح دید که چگونه دیوار باورهای اعتقادی و مذهبی که سدّ و دژی محکم در مقابل ناملایمات و اهریمنان این مردم بود، به سرعت در حال ریزش و سست شدن است، گویی این مردم را حیران و سرگردان بین یک سه ضلعی گذشته و حال و آینده می بینی ، عجب از این تحیر! براستی چه می شود این مردمان را؟!!!!
برای یافتن پاسخ این پرسش و پیدا کردن دلیل این تحیر لازم بود روزها و ساعاتی را بین آنان و در عرصه های مختلف حضور اجتماعی آنان سپری میکردم، پس با عزمی جزم و با دقت پا به عرصه حضور آنان و در بین کوچه و خیابان آنان و در دور هم نشینی های آنان و گپ و گفت های آنان حاضر شدم و چه با برکت بود این حضور، چرا که به حقایقی چند بدور از غوغای سیاست بازان و دلالان فرهنگی ، اقتصادی دست یافتم که مرا در رسیدن به پاسخم یاری کردند.
اگر خواسته باشم در یک عبارت و جمله نتیجه این گشت و گذار را برای خوانندگان محترم به قلم آورم، شایسته این است که بگویم:
” تو گویی سیاسون ( سیاست بازان ) و اقتصادیون و فرهنگیون ما از مجتمعی غیر از اجتماع این مردم اخباری منتشر و وعد و وعیدهایی بر زبان می رانند و از اجتماعی خیالی سخن می گویند.”
می بایستی سخن کوتاه نمایم و در مجالی کوتاه مطالبی چند تقدیم حضورتان نمایم.
از جمله پیام هایی که می توان از نوع رفتار و چرخش های رفتاری در هنجار ها و ناهنجارهای بوجود آمده و بروز ناهنجاری های غیر قابل باور در مجتمع دینی اجتماع مان( حداقل در مقیاس شهر خودمان ) دریافت کرد، تایید چند باره ی این جمله معروف است (فارغ از اینکه این متن حدیث باشد یا ضرب المثل ) که ” الناس علی دین ملوکهم؛ مردم از دین وآیین حاکمان و رهبرانشان پیروی می کنند ” ویا شرح حالی از این کلام فاروق اعظم، صدیق اکبر، امیرالمومنان علی علیه السلام است که فرمود “اَلنّاسُ بِاُمَرائِهِمْ اَشْبَهُ مِنْهُمْ بِآبائِهِمْ؛ مردم، به دولتمردان خود شبيهترند تا به پدرانشان (تحف العقول، ص۲۰۸.)”
الغرض اینکه منشأ این چرخش در باورها و به تبع آن چرخش در رفتار ها رو باید در عملکرد، گفتار، منش و باورهای حاکمان خود جستجو کنیم مخصوصا قرار است حکومت خود را در هاله ای از قداست و معنویت نگاه داریم و اسلامیت را بر تارک نظام اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و عرصه های دیگر آننصب نماییم و الگویی برای سایرین هم بشویم.
شاید خواننده بگوید در کدامین عرصه و کدام مسئول قتل کرده یا فلان معصیت را مرتکب شده که مردم بخواهند از آن الگو گیری و تبعیت کنند ! باید برای روشن شدن مطلب اینرا عرض کنیم که دوگانگی در باور و عمل مسئولین و متولیان عرصه های زندگی مردم است که ایجاد بحران در بدنه اجتماع می کند آن هم در حاکمیت دینی.
از جمله مصادیق این بدرفتاری یا کج سلیقگی از سوی مسئولین ( که اشاره من در این قسمت به مسئولین شهری خودمان است که البته آن هم اقتباسی از سطوح بالاتر مدیریتی خود است، می باشد) نصب کردن بنرهای تبلیغاتی و یا به بهانه ی تقدیر و قدر دانی با محوریت یکی از بانوان است خواه آن خانم محترم دانشجویی باشد یا ورزشکار باشد و یا نامزد انتخاباتی باشد.
این عمل بسیار قبیح در شرایطی در اجتماع ما و بخصوص در شهرستان نکاء بروز میکند که اگر مسئولین نهادها و ادارات بر اساس شایستگی نصب گردند نه سفارشی، باید تصدیق کنند که از اصول مدیریتی آشنا بودن با فرهنگ بومی و درک این نکته است که اینجا شهرستان با اصالت دینی و هویت مذهبی و با مردمانی پاک و ساده یعنی نکاء عزیز مان است.
در حالی که ما در سطح کلان جامعه با موج بد پوششی مواجه هستیم انتظار می رود نهاد های وابسته به حاکمیت و ادارات و ارگان ها و مسئولین این کشور با هویت جمهوری و اسلامی در راستای اقامه فریضه امر به معروف و نهی از منکر که از اصول قانون اساسی کشور است و در راه نهادینه کردن فرهنگ اسلامی و دینی در امر پوشش و حجاب که مصوب مجلس شورای اسلامی و جزو ارکان جامعه اسلامی هست قدم بردارد نه اینکه خود زمینه ساز و بستر ساز جریان ضدفرهنگی باشد.
آیا براستی راهی برای تقدیر از فلان ورزشکار یا قهرمان خانم بجز نصب تصویر بزرگ شده آن در سطح شهر نیست؟! آیا پس پرده نمایش تصویر فلان مدال آور خانم در سطح شهر تبلیغات خود تقدیر کنندگان و نصب کنندگان نیست؟! براستی این بهترین راه است؟! و تنها گزینه؟!
به هر روی این اقدام با هر نیتی که باشد، حداقل در عرف مجتمع متدینین شهر قبیح است و زینده هویت شهرمان نیست.
این مورد فقط یکی از چندین مورد از اقدامات ضدفرهنگی نهادها و دستگاه های شهری و استانی و کشوریست که ما به بهانه آن سخنانی صریح به میان آوردیم.
به هر حال این سخنان بیانگر یک واقعیت اجتماعی است و آن این که معمولاً اقشار پایین دست جامعه – غیر از دانشمندان و عالمان- به دلیل جهل و نا آشنایی با دین و مسائل دینی تأثیر پذیری بیشتری نسبت به عالمان و نخبگان دارند و آن هم می تواند به جهت ابزارهایی باشد که در اختیار حاکمان و پادشاهان قرار دارد. حاکمان با ابزارهای تبلیغاتی و رسانه های عمومی که در اختیار دارند، آنچه را خود می پسندند و به نفع حکومت و قدرت آنها است، به عنوان باوری صحیح به مردم تحویل می دهند و مردم هم عموماً نگاهشان به آنها است و رفتار و کردار خویش را بر اساس همان باورهای تحمیل شده تنظیم می نمایند.
قرآن کریم نیز به این مسئله اشاره دارد، آن جا که می فرماید: “و (در قیامت)، همه آنها در برابر خدا ظاهر مىشوند در این هنگام، ضعفا [دنبالهروان نادان] به مستکبران (و رهبران گمراه) مىگویند: «ما پیروان شما بودیم! آیا (اکنون که بخاطر پیروى از شما گرفتار مجازات الهى شدهایم،) شما حاضرید سهمى از عذاب الهى را بپذیرید و از ما بردارید؟…”.[ ابراهیم، ۲۱، “وَ بَرَزُوا لِلَّهِ جَمیعاً فَقالَ الضُّعَفاءُ لِلَّذینَ اسْتَکْبَرُوا إِنَّا کُنَّا لَکُمْ تَبَعاً فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذابِ اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ…”.]
“به خاطر بیاور هنگامى را که در آتش دوزخ با هم محاجّه مىکنند ضعیفان به مستکبران مىگویند: «ما پیرو شما بودیم، آیا شما (امروز) سهمى از آتش را بجاى ما پذیرا مىشوید…”؟![ غافر، ۴۷، “وَ إِذْ یَتَحاجُّونَ فِی النَّارِ فَیَقُولُ الضُّعَفاءُ لِلَّذینَ اسْتَکْبَرُوا إِنَّا کُنَّا لَکُمْ تَبَعاً فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا نَصیباً مِنَ النَّارِ….”.]
منظور از “ضعفا” کسانى هستند که آگاهی و دانش کافى و استقلال فکرى نداشتند، چشم و گوش بسته به دنبال سردمداران کفر حرکت مىکردند؛ یعنى پیروان نادانى که با تقلید کورکورانه، خود را به وادى ضلالت افکندند.[ مکارم، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۲۰، ص ۱۲۳، دار الکتب الاسلامیه، تهران.]
البته در بین تحقیقات میدانی شخصی خودم که قبلا اشاره کردم به یک نظریه تأمل برانگیز هم دست یافته ام که فقط به طرح آن بسنده میکنم و قضاوت و تحلیل را به بینش و آگاهی خواننده واگذار میکنم :
” عده ای از متدینان دلسوز که حضوری دلسوزانه در عرصه های گوناگون دارند بسیار محتاطانه قائلند که در برخی ناهنجاری ها و امور ضدفرهنگی اگر نخواهیم طیف وسیعی از مسئولین رو در این امر متهم سازیم باید بگوییم عده ای از مسئولین گویا قائلند به اینکه چون فلان معضل فرهنگی یا رفتاری در سطح بظاهر وسیعی فراگیر شده بجای مقابله با آن که منجر به از دست دادن مقبولیت خود در بین عاملین به آن و ضدیت آنان با حاکمیت ویا بسته نگه داشتن دهان معاندین خارجی و بهانه ندادن به دست رسانه های بیگانه، بیاییم مقاومت آن بخش از اجتماع را که بر اصالت دینی و فرهنگی خود پافشاری میکند را سست و در نهایت آنان را هم حداقل بی تفاوت بنماییم فلذا با تزریق گونه ی ضعیف شده ی آن پدیده زشت در سطح وسیع جامعه، مردم را آماده پذیرش گونه های بارز خلاف شرع و قانون آن بنماییم.
مثلا در همین بحث حجاب، حالا که بد پوششی وسیع شده و صرفه سیاسی و اقتصادی ندارد که با آن مقابله کنند، گونه ی ضعیف شده از آن از قبیل همین نصب و نمایش تصاویر بانوان بصورت بنرهای بزرگ یا نشان دادن گوشه هایی از ورزش بانوان در سطح رسانه یا بیلبورد های بزرگ در سطح شهر به بهانه های مختلف ، بصورت آرام و نرم مقاومت قشر مذهبی را سست و مقبولیتی در نزد آنان بوجود آوریم بخصوص که در زمان حاکمیت اسلام هم هستیم.”
چند نکته را برای ختم این نوشتار برگزیدم که امید است مقبول نظر خوانندگان و مرضی رضای خداوندگار واقع گردد.
نکته نخست خطاب به مسئولین: بخشي ازبيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار مسؤولان نظام(۸/۶/ ۱۳۸۴)
«…برادران و خواهران عزيز! اين صراط براى من و شما خيلى حساس است. ما مسؤوليم. ما با آدمهاى معمولىِ كوچه و بازار فرق داريم. ما چه نمايندهى مجلس باشيم، چه عضو دولت باشيم، چه مدير فلان بخش نظامى باشيم، چه بخش قضايى باشيم، همين كه شما آقايان و خانمها مسؤولان بخشهاى مختلف هستيد، كار من و شما سخت است. ما اگر تخطى و لغزش پيدا كنيم و اشكالى در كارمان پيدا شود، ضررش فقط به خود ما نمىرسد؛ ضررش به جمع وسيعى مىرسد……
….يك وقت هست كه ما در زندگى شخصى خود مثلاً حركت اشرافگونهيى داريم بين خودمان و خدا؛ كه اگر حرام باشد، حرام است؛ اگر مكروه باشد، مكروه است؛ اگر مباح باشد، مباح است؛ اما يك وقت هست كه ما جلوى چشم مردم يك مانور اشرافىگرى مىدهيم؛ اين ديگر مباح و مكروه ندارد؛ همهاش حرام است؛ بهخاطر اينكه تعليمدهندهى اشرافىگرى است به: اولاً زيردستهاى خودمان، ثانياً آحاد مردم به اين كار تشويق مىشوند. ما نبايد مردم را به اين كار تشويق كنيم. ممكن است در داخل جامعه كسانى پولدار باشند و ريخت و پاش كنند – البته اين كار بدى است، ولى به خودشان مربوط است – اما ريخت و پاش ما اولاً از جيبمان نيست، از بيتالمال است؛ ثانياً ريخت و پاش ما مشوق ريخت و پاش ديگران است. واقعاً «النّاس على دين ملوكهم». ملوك در اينجا به معنى پادشاهان نيست كه بگوييم ما پادشاه نداريم؛ نه، ملوك شماها هستيد؛ النّاس على دين ماها….
…. در يكى از تاريخها خواندم زمانى كه وليدبنعبدالملك خليفه شده بود، چون خيلى اهل جمعكردن ثروت و جواهرات و اشياء قيمتى بود، مردم كوچه و بازار وقتى به همديگر مىرسيدند، مكالماتشان از اين قبيل بود: آقا! فلان لباس را آوردند، شما خريديد؟ آقا! فلان نگين را فلان كس آورده، شما خريديد؟ يعنى مردم همهاش راجع به خريد و فروش وسايل و اشياء زينتى و امثال اينها حرف مىزدند. بعد از وليد، سليمانبنعبدالملك خليفه شد. او اهل ساختمانسازى بود و به كاخسازى و ساختمانسازى خيلى عشق مىورزيد. اين مورخ مىگويد مردم حتّى وقتى براى نماز به مسجد مىآمدند، يكى مىگفت: آقا! شما كار ساختمانىِ منزلتان را تمام كرديد؟ ديگرى مىگفت: آقا! شما فلان خانه يا زمين را خريديد؟ ديگرى مىگفت: آقا! شما آن دو اتاق را اضافه كرديد؟ حرفهايشان همه از اين قبيل بود. بعد از اين دو نفر، عمربنعبدالعزيز آمد. او اهل عبادت بود. مورخ مىگويد مردمِ كوچه و بازار وقتى به هم مىرسيدند، يكى مىگفت: آقا! راستى شما ديروز دعاى ماه رجب را خوانديد؟ ديگرى مىگفت: آن دو ركعت نماز را خوانديد؟ بنابراين رفتار ماها يك تأثير قهرى در رفتار مردم دارد. سادهزيستى بسيار چيز خوبى است.
برادران عزيز و خواهران عزيز! بارتان سنگين و كارتان دشوار است. اگر خوب عمل كنيد، اجرتان دو برابر است؛ اما اگر خداى نكرده بد عمل كنيد، مؤاخذهتان هم دو برابر است.»
نکته دوم خطاب به عموم مردم عزیز: همواره از تجربه بسیار پرهزینه تاریخ سرزمینمان غافل نباشیم.
در تجربه تلخ کشف حجاب رضاخانی مقدمات کشف حجاب با تلاش برای متحدالشکل کردن لباس ایرانیان آغاز گردید که در دو مرحله با مقاومتهای مردمی مواجه شد. (- رحمانیان، داریوش (۱۳۹۱)، ایران بین دو کودتا، انتشارات سمت.)
قانون کشف حجاب یکباره صادر نشد. قبل از اعلام رسمی کشف حجاب، این مسئله دهانبهدهان میگشت تا با گسترش چنین شایعهای، هم زمینهی پذیرش این طرح سنجیده شود و هم مردم آمادگی لازم را برای اعمال چنین برنامهای پیدا کنند. (ساناساریان، ۱۳۸۴: ۱۰۰)
ازجمله تدابیر دوران کشف حجاب در ایران این بود که : در تبلیغات برای اجرای این سیاست ضدمذهبی، دولت بهشدت تلاش داشت که بیحجابی مترادف بیعفتی معنا نشود و سعی فراوانی داشت تا معنایی مثبت و مترادف با فرهیختگی، تمدن و همراه با نجابت را برای بیحجابی بار کند. در این جهت، به فرمان دولت، روسپیها از کشف حجاب منع شدند. در واقع دولت تلاش داشت تا عفت و نجابت را از حجاب جدا کند و بر بیحجابی بار کند. (صادقی، ۱۳۹۲: ۳۲) آنچنانکه در بخشی از بخشنامهی دولت آمده است: «اگر فواحش به کشف حجاب اقدام نمایند، باید قویاً جلوگیری شود که صدمه به این مقصود مقدس نزنند.» (واقعهی کشف حجاب، سند ۲۰: ۹۷)
و دیگر از اقدامات رضاخانی در جریان کشف حجاب؛ یافتن توجیه مذهبی برای سیاست کشف حجاب بوده است.
نکتهی قابل توجه در این طرح آن است که به منظور کنترل افکار عمومی و واکنشهای مذهبی مردم، نوعی توجیه مذهبی برای اقدامات بالا طرح شده است و لزوم ترویج آن گوشزد میشود. دولت در این جهت کوشید تا عدهای از علمای سرشناس را وادار کند که در مجالس و جشنهای بیحجابی حضور یابند یا با تأیید خود آن را مجاز بدانند.
بهطور مثال، آیتالله کاشانی در پاسخ به چنین پیشنهادی، بهشدت با مأموران برخورد کرد. (صحیفهی امام، ج ۱۳: ۱۵۱ و ۱۵۲) از دیگر علمای سرشناسی که از شرکت در مجالس جشن بیحجابی خودداری کردند، میتوان به شیخ علی مدرس تهرانی، شریعتمدار رشتی و امام جمعهی تهران حاج سید محمد اشاره کرد. (بصیرتمنش، ۱۳۷۴: ۷۶)
امام خمینی (ره) در رابطه با این موضوع میفرمایند: برای شرکت در مجالس جشن بیحجابی پیش علمای شهرها میرفتند و میگفتند شرکت کنید. هرکدام ضعیف بودند و ضعیف القلب بودند شرکت میکردند و هرکدام قوی بودند شرکت نمیکردند. (صحیفهی امام، ج ۱۳: ۱۵۲).
در پایان آرزوی عزت و عافیت برای همه مردمان این سرزمین مخصوصا مردم فهیم شهرم ” نکاء ” قهرمان و سربلند دارم.
با تقدیم احترام.
محمدصادق مطهری فرد
۲۳/۱۰/۹۳ برابر با ۲۱ ربیع الاول ۱۴۳۶
قم مقدسه
haji motahari Bia Neka delemon barat tang shood
به نام خدای مهربان
سلام دوست خوبم
ان شاالله در اولین فرصت خودم رو به شما می رسانم چراکه خودم هم دلتنگ شما و بچه های مسجد هستم.
khosh halemon mikonid haji
تشکر از اینکه به این مساله خیلی مهم پرداختید
به نام خدای مهربان
سلام
ممنون از توجه شما. هستند مسائلی بزرگ اما کم رنگ که قابل تأمل هستند.
حاجی اقا با احترام به دغدغه شما موضوعات مهمتری هم هست که شما کنکاش کنید الا ماشاالله شما که اهل مطالعه اید میدانید.مثلا پرداختن به موضوع ازدواج و طلاق و مخصوصا” طلاق که در نکا و حومه داره بیداد میکند فرهنگ سازی در خصوص تسهیل ازدواج جوانان نکا و خیلی از مسائل دیگه که اثرات و تبعات آن تا ده سال دیگه معلوم میشه شما هم میتوانید امروز حرفتان را بزنید چون تا ده سال دیگه خیلی دیره.ووقت گذاشتن و پرداختن به چهار تابلوعکس و بنر فکر نکنم دردی رو از جامعه دوا کنه.
به نام خدای مهربان
سلام
درود بر شما و سپاس از حسن توجه شما.
هر کدام از این موارد که اشاره کردید در جای خود بسیار مهم هستند و باید به آنان نیز پرداخته شود، اما از یک منظر همه این امور که من و شما بدان اشاره کردیم بازگشتشان به یک چیز است و آن عبارتست از “فرهنگ”.بله مقوله ای که با هویت این حکومت و نظام گره خورده و مدت مدیدیست با این پا و آن پاکردن ما مردم و مسئولین قدم به قدم در حال عقبگرد و پسرفت هست.
توصیه میکنم قسمت های پایانی این مقاله را دوباره با عنایت از نظر مبارکتان بگذارنید.
ان شاالله با مدیریت و هماهنگی مسئولین محترم این سایت و پایگاه اطلاع رسانی به این مقولات نیز می پردازیم.
واسه ۳۰۰۰ میلیاردهم یه جیزی بفرماحاجی
به نام خدای مهربان
سلام
در جامعه ای که حداقل ها هنوز جای بحث دارد و فرهنگ سازی در خصوص آن وجود ندارد، مشکلاتی از قبیل همین مورد که اشاره کردید به وفور رخ میدهد.
آقاجان اين عزيزان تقديركه نمي شوند اين بنرهاي خشك وخالي روهم مي خواهين حذف كنين
به نام خدای مهربان
سلام
باید تقدیر بشوند و باید از حقوق آنان دفاع بشود اما نباید به بهانه تقدیر از آنان سوءاستفاده های تبلیغاتی رخ بدهد.
آیا حقیقتا راهی در شأن این بزرگواران و هویت ما برای تقدیر وجود ندارد؟!!!
حاج اقا
برای بیان یک موضوع سیاست اقتصاد اجتماع حکومت و… را زیر سوال بردید.
لازم به این همه متن نبود اگه پشت حرفتون اصول و منطقی وجود دارد اون رو بیان فرمایید
ما که نفهمیدیم علت زیان این عکسها چیه
عوامل اجتماعی فرهنگی و مذهبی اون رو بیان کنید تا ما روشن بشیم
در ضمن موهاتون خیلی بلند و ملیح شده
به نام خدای مهربان
سلام
چیز پوشیده و مخفی وجود ندارد.
در همین نوشتار اشاره کردم که این موضوع بهانه ای برای بازخوانی و بیان حقایق موجود در سطح شهر و استان و کشور که یک نمونهآن که از حداقل های یک جامعه اسلامی هست را بیان کردم که همین حداقل را هنوز بعد از سی و خورده ای سال باید بارها و بارها تذکر داد.
خوب شما بفرمایید چرا نباید حداقل ها در یک جامعه دینی رعایت بشود؟
ما یا حاکمیت اسلام و حکمیت قانون را پذیرا هستیم یا نیستیم. اگر پذیرا هستیم پس چرا دلا دلا شتر سواری میکنند آقایان؟
اگر هم نپذیرفتیم که خوب این عناوین دینی را برداریم.
age dos darin axe dadashaye in khanomaro be niabat bezanid ro banner!
به نام خدای مهربان
سلام
ماشاالله به این همه ذوق و سلیقه
به نظر من بیشتر برای کلاس گذاشتن بین همسایها و فامیلها میان این بنرها رو میزنن ، یارو میره تو مسابقات استانی از چهار نفر سوم میشه میاد بنر میزنه ، بابا نکنید اینکارارو ، از بس تو شهر بنر زدین ، دیگه حالمونو بهم زدین
به نام خدای مهربان
سلام
سپاس از عنایت شما