جمعه اي ديگر بايگاني شد ميان دفتر انتظارم و تو باز نيامدي

جمعه اي ديگر بايگاني شد ميان دفتر انتظارم و تو باز نيامدي.

ومن دوباره روزهاي تقويم رنگ و رو رفته ي زندگي ام را خط مي زنم به بهانه ي رسيدن به جمعه اي ديگر و به اميد ظهورت در سپيده دمان جمعه ي موعود.

باز هم جمعه شد و غصّه ی من تازه شده
درد این بی خبری بی حد و اندازه شده
باز هم جمعه شد و چشم به ره مانده شدم
باز از دوری تو خسته و درمانده شدم
باز هم جمعه شد و از تو خبر نشنیدم
باز از بی خبری های دلــــم نالــیدم
باز هم درد فراقـت کـمرم را خم کرد
باز دوری تو چشمان مرا پر نم کرد
باز هم جمعه شد و چشم به در منتظرم
شاید آورد صبا از مه رویت خبرم

emam-hossein-11

لعجل يا مولاي يا صاحب الزمان(روحي فداه)

دیدگاه های این مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *