ارزش قلم
تاریخ انتشار خبر : ۹۳/۰۷/۲۲
خلاصه خبر : قلم زبان خداست قلم امانت آدم است قلم ودیعه عشق است هرکسی را توتمی است و قلم توتم من است و قلم توتم ما...
چشم هایم را کور می کنم گوش هایم را کر می کنم پاهایم را می شکنم انگشتانم را بندبند می برم سینه ام را می شکافم قلبم را می کشم حتی زبانم را می برم ولبم را می دوزم اما قلمم را به بیگانه نمی دهم.
دکترشریعتی
ارزش قلم: «الَّذي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ»
مربوط به موضوع » پيامهاي قرآني
در سوره مباركه علق، «تعليم به وسيله قلم» از اوصاف پروردگار كريم دانسته شده است؛ «اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْأَكْرَمُ. الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَم». (۱) اگر ميخواهيم قلمي سازنده و بالنده پيدا كنيم، بايسته است كه با ارزش قلم و رسالت والاي آن آشنا شويم. اسلام آمده است تا بشر را از جنگ و نزاع به صلح و دوستي رهنمون گردد تا آدمي به جاي آنكه در انديشه تهيه سلاح جنگي باشد، قلم متعهدانه را در دست گيرد و طريق كمال را بپيمايد و در پرتو كشف حقايق هستي و تبيين علوم و معارف الهي، امور دين و دنياي خويش را سامان بخشد.
. قلم ميكوشد تا علم و معرفت را از اسارت نسيان و فراموشي رها كند و نهر زلال دانش را حياتي جاودانه بخشد. اين خلق مبارك، از بهترين موهبتهاي الهي است كه از آب حيات ازلي سيراب گشته(۲) و آن را ولايتي است ربوبي كه دانايي و آگاهي را در سلطه خود مصون ميدارد و از گزند غلفت صيانت ميبخشد.
قلم، جوهره علم را در خود نهفته دارد؛ آن زمان كه در دست انسان بصير قرار گيرد، نور هدايت را برافروزد و چون در دست دنياپيشهاي افتد، ظلمت ضلالت را عيان سازد. آري، قلمِ انسانساز، در دستان با كفايت بنده مقربي است كه با نور «عين الله» مينگرد و به الهام «سمع الله» ميشنود، به زيور «لسان الله» آراسته و از نيروي معنوي «يد الله» حظّي وافر برده.(۳)
۳. انسان به گونههاي مختلفي همچون زبان و اشاره مقاصد قلبي و دروني خويش را آشكار ميكند و اين مهم، اختصاصي به قلم ندارد. اما تفاوت قلم با زبان در آن است كه اظهار مقاصد قلبي و آگاهيهاي فردي از طريق قلم، بسي ماندگارتر و حيطه اثرش گستردهتر مينُمايد.
۴. قلم از آن جهت كه بيانگر عقايد و معارف انسان و درك او از عالم هستي است، وسيله پرورش عقل و مايه شكوفايي آن نيز هست. آدمي ميكوشد تا براي نگارش يافتههاي علمي و دروني خويش، نيروي عقل خود را به كار گيرد و در نظام آفرينش تدبر و تأمل بيشتري نمايد تا اثري تأثيرگذار و يادگاري ماندگار پديد آورد. از اين رو، قلم را بايد ترجمان عقل و دل انسان و مايه شكوفايي و مانايي آن دانست. (۴)
۵. قلم، لباس زرين الفاظ را بر قامت بلند معاني ميپوشاند و نقاب از سيماي علوم عقلاني و معارف وحياني بر ميگيرد. نظر به همين منزلت و اهميت دلگشاي قلم و كتابت است كه خداوند رحيم در قرآن كريم به قلم و آنچه مينويسد، سوگند ياد نموده است؛ «ن وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُون».(۵)
اما والاترين رسالت قلم را بايد در تحرير و تقرير «كلمات الهي» دانست كه در زبان روايات اسلامي از آن به ائمه عصمت و اهل ولايت(ع) تعبير شده است؛ كلمات مطهر و كمالپروري كه اگر تمام درختها قلم شوند و همه درياها مركب گردند،(۶) از بيان فضايل و عظايم آن ناتواناند؛ «نَحْنُ الْكَلِمَاتُ الَّتِي لَا تُدْرَكُ فَضَائِلُنَا وَ لَا تُسْتَقْصَى؛(۷) ماييم آن كلمات خدا كه فضايلمان درك نگردد و پايان نپذيريم».
۶. دست تواناي «قلم»، علوم و معارف را بر صحيفه تاريخ مينگارد و فرزندان زمان را ميراثبر ارزشمندترين آثار دوران ميسازد؛ چنانكه احاديث نوراني اهل بيت معصومين(ع) و آيات آسماني قرآن كريم، به بركت نعمت عظماي «قلم» به دست ما رسيده و اين گونه، آثار گرانبهاي بزرگان و دانشوران در معرض استفاده همگان قرار گرفته است؛ «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّه».
(۸)
۷. و اين سان، پروردگاري كه انسان را توان بيان داد و از خوني بسته پديد آورد و او را مشمول كرامت خويش نمود، قلم را رمز جاودانگي او ساخت و آن را وسيله كتابت اسرار و حقايق و حفظ و تعليم علوم و دقايق قرار داد.(۹) پس با قدم صدق از خطوات شيطان دوري گزينيم و قلم خويش را به نهر توفيق سپاريم باشد كه به لطف رحماني، شايستگي كفالت طهارت مريمي و بهرهمندي از انفاس قدس مسيحايي شامل حالمان گردد.(۱۰)
زيرنويس:
۱ . علق/۳-۴.
۲ . مواهب عليه، ص ۱۳۶۸.
۳ . اشاره به روايت قدسي است كه به حديث «قرب نوافل» معروف است: « «و كنت سمعه الّذى يسمع به، و بصره الّذى يبصر به، و لسانه الذى ينطق به، و يده التى يبطش بها». (توحيد مفضل، ص ۱۰۰)
۴ . انوار درخشان، ج ۱۸، ص ۲۱۰-۲۱۱؛ مخزن العرفان در تفسير قرآن، ج ۱۵، ص ۱۹۳.
۵ . قلم/۱.
۶ . لقمان/۲۷: «وَ لَوْ أَنَّ ما فِي الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ كَلِماتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزيزٌ حَكيمٌ».
۷ . الاحتجاج، ج ۲، ص ۴۵۴، امام كاظم(ع).
۸ . اعراف/۴۳.
۹ . الامثل في تفسير كتاب الله المنزل، ج ۲۰، ص ۳۲۱.
۱۰ . آل عمران/۴۴: «ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحيهِ إِلَيْكَ وَ ما كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُونَ أَقْلامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَ ما كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُون».
قرآن پژو