ای عزیزان عید فرخنده ی نورانی قربان آمد
تاریخ انتشار خبر : ۹۳/۰۷/۱۲
عید قربان گرچه آیین خلیل آزر است
ملت اسلام را امروز زیب و زیور است
حبّذا عیدى که سرخ از خون قربانى او
گونه اسلام و روى ملت پیغمبر است
حبّذا روزى که ابراهیم را در کوى دوست
ذبح اسماعیل از یک گوسفند آسانتر است
حاجیان از جان چنان بوسند آن سنگ سیاه
خانه حق را که گویى خال روى دلبر است
سالى ار یک حج بود مر حاجیان را در حجاز
در خراسان خلق را هر روزه حجّ اکبر است
خانه حق را اگر خواهى بپو راه حجاز
ور بخواهى صاحب آن خانه در این کشور است
اندرین عیدى که ملت را همه فرّ و بها
از نو آیین سنّت پاک خلیل آزر است
سعى تو مشکور باد و حجّ تو مبرور باد
در حریمى کز شرافت کعبه را تاج سر است
”صبوری”
خلیل الرحمان
خلیل من که به رخ کعبه دل و جان است
به راه او دل و جان چون ذبیح قربان است
شگفت نیست دل و جان فداى جانانى
که قبله دل مشتاق و کعبه جان است
در آن منا که تمنّا و آرزوى دل است
به رسم قربان از جان گذشتن آسان است
غرض ز کعبه همان طواف خانه گل نیست
که خانه دل آرامگاه جانانست
میان کعبه حجّاج و کعبه عشّاق
هزار مرحله ره با دلیل و برهان است
به کعبه آنان بهر طواف خانه روند
ولیک خانه خدا خویش در خراسان است
مرو به مروه صفا جوى و سعى کویى کن
که جاى قوّه نسل خلیل رحمان است
امام ثامن ضامن علىّ بن موسى
که ذات پاکش مرآت نور یزدان است
به حجّ اکبرت ار آرزو بود دریاب
که در زیارت این کاخِ عرشْ بنیان است
ضریح اقدس او را شرف بود افزون
از آنچه بیت الله را به چار ارکان است
چنانکه رکن یمانى به کعبه اسلام
به رکن شرقى این کعبه یمن چندان است
“صبوری”
علی معروفی
سنت پا ک خلیل ا لله
نویسنده : نقاب
تاریخ : جمعه یازدهم مهر ۱۳۹۳
نظر بدهید
۱-عید قربان گشته قربانی کنیم
جان به راه دوست ارزانی کنیم
۲- سربه پا ازعشق ، جان نشناخته
خویشتن را دررهش فانی کنیم
۳-جشن وشادی رابیا برپاکنیم
خانه دل را چرا غانی کنیم
۴-درمنی دوست ازاخلاص گوی
دیوسرکش را چو زند ا نی کنیم
۵-دیده ازتربت نماییم سرمه ای
حمد نز د حی سبحانی کنیم
۶-کعبه حق بعدآن سازیم طواف
یا ر را د عو ت به مهما نی کنیم
۷-رجم شیطان کرده ای ابلیس دون
حج نموده ، فیض رحمانی کنیم
۸-سنت پا ک خلیل ا لله را
سینه ها را پاک ونورانی کنیم
۹- سنگ راباید زنیم برپای لنگ
ایمنی یابیم وا یمانی کنیم
۱۰-دل شود محکم ازاین حبل المتین
قله راپیموده عرفانی کنیم
۱۱-جام زمزم را چونوشی زعمق جان
غور هادربحر غفرانی کنیم
۱۲-جامه تقوا به قامت دوختیم
سیر اندر عرش ربانی کنیم
۱۳-تیغ اخلاصت گلوی نفس کش
تاذبیح آسا زفرقانی کنیم
۱۴-کن گذر آسان تو ازاین جان وتن
چون خلیل الله طوفانی کنیم
۱۵-آیه (بردا سلاما)خوانده ایم
مست گشته دست افشانی کنیم
۱۶- محفل انس ومودت کن بپا
بزم خود را بزم قرآنی کنیم
۱۷- گلشن عشق وصفا هم خرم است
وزشمیمش عطر افشانی کنیم
۱۸- همچو اسماعیل گشته آشنا
ای(نقاب)باید غزلخوانی کنیم