۲۶مرداد،سرانجام شیرین دفاع مقدس/ به قلم حبیب آدینه نیا
تاریخ انتشار خبر : ۹۳/۰۵/۲۷
هنگامی که رزمندگان اسلام در زمستان سال ۶۵ پشت دیوارهای بصره رسیدند قطعنامه ۵۹۸ مطرح و در سال ۱۳۶۶ به تصویب سازمان ملل متحد گردید.ایران در محتوای قطعنامه نکات مثبت و منفی آن را مورد تأمل قرار داد بنابراین در اولین موضعگیری نه آن را رد کرد، نه پذیرفت.
در ۲۷ تیرماه سال ۱۳۶۷ پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از طرف امام راحل اعلام گردید. عراق پذیرش قطعنامه را به منزله ضعف ایران تلقی کرد و با همدستی منافقین بار دیگر اقدام به تجاوزگری نمود. مرصاد عملیاتی بود که در پاسخ به تجاوزگری منافقین در عملیات فروغ جاویدان آنان طراحی شده و فروغ دشمن به افول انجامید.
رزمندگان اسلام به تعرضات عراق و منافقین در اوائل مرداد ۶۷ پاسخ محکمی دادند و آنها را به کام مرگ فرو بردند.
عراق دریافت که در تحلیل دچار خطا شده است. صدام در ۱۷ مرداد ۶۷ به ناگزیر آتشبس را پذیرفت و اعلام آمادگی کرد که وارد مذاکره شود.
شورای امنیت سازمان ملل متحد در ۱۸ مرداد ۶۷ قطعنامه ۶۱۹ را تصویب کرد و به موجب آن گروه ناظران نظامی ایران و عراق و سازمان ملل (یونیماک) که حدود ۴۰۰ نفر از ۲۵ ملیت مختلف تشکیل شده بود در مرزهای دو کشور ایران و عراق مستقر شدند.
پیگیریها و مذاکرات فیمابین دو کشور دنبال میشد تا اینکه در ۲۶ رمضان ۱۴۱۰ برابر اوائل اردیهبشت ۶۹ صدام رئیس جمهور وقت عراق طی نامهای خطاب به رهبر معظم انقلاب اسلامی و هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت خواستار مذاکرات در راستای صلح شده و پیشنهاد کرد که روز عید مبارک فطر ملاقات مستقیم در یک کشور ثالث مثل عربستان انجام گیرد. هاشمی رفسنجانی در پاسخ نوشت «ما مصممیم که در راه صلح همانند دوران دفاع، اعتماد مردم را به همراه داشته باشیم» و پیشنهاد داد قبل از تماس رؤسای دو کشور نمایندهای از سوی طرفین در کشوری ثالث وارد مذاکره شوند و درباره آنچه باید انجام گیرد گفتوگو کرده تا زمینه تصمیمنهایی را فراهم سازد.
باب مکاتبات باز شد و ادامه یافت تا اینکه در تاریخ ۶۹٫۵٫۱۷ ایران طی نامهای بر معاهده ۱۹۷۵ تأکید کرد.
عراق در پاسخ طی نامهای در ۲۳ مرداد ۶۹ آنرا پذیرفت و نوشت:
«مبادله فوری و همه جانبه اسرای جنگ به هر تعدادی که در عراق و ایران به سر میبرند و این را از طریق مرزهای زمینی و از راه خانقین – قصرشیرین و راههای دیگری که مورد توافق قرار میگیرد صورت خواهد گرفت و ما آغازگر این اقدام خواهیم بود و از روز جمعه ۱۹۹۰٫۸٫۱۷ [برابر ۲۶ مرداد ۱۳۶۹] به آن مبادرت خواهیم کرد.»
در ۲۶مردادماه اولین گروه اسرای جنگی که در واقع آزادگان در اسارت ما بودند آزاد شده و به آغوش ملت بازگشتند. تمامی مردم ایران این پیروزی را جشن گرفته و شور و هیجانی در خانوادهها و محلهها ایجاد شده بود.
در تاریخ ۲۷ مرداد ۶۹ رئیس جمهور ایران خطاب به صدام نوشت:
«اعلام پذیرش مجدد معاهده ۱۹۷۵ از سوی شما تبدیل آتشبس موجود به صلح دائم و پایدار را هموار ساخت»
در این ایام آزادگان به آغوش خانوادهها باز گشته و ملت ایران با استقبال گرم آنان را تا در منزلشان همراهی کرده و به یکدیگر تبریک میگفتند.
در عین حال آزادگان از دو موضوع، غمزده بودند یکی رحلت امام راحل (ره) و دیگری شهادت و مفقود بودن برخی یاران خود به خصوص برخی از آزادگانی که به شهادت رسیده بودند. آنان در اولین دیدار با رهبر معظم انقلاب اسلامی در شعاری پرمفهوم و احساسی ضمن اعلام بیعت با ایشان از غیبت پیر سفر کرده زبان به شکوه گشوده و فریاد برآوردند که: «ای سید حسینی کو رهبرم خمینی». این سخن اشک را بر چشمان همگان جاری میساخت، آنان همچنین شعار «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد، سقای حسین سرور سالار نیامد علمدار نیامد.» را در این دیدار سر دادند .مقام معظم رهبرى دراین دیدار چنین فرمودهاند: «یکى از چیزهایى که شما را، دلهایتان را زنده نگه مىداشت، پر امید نگه مىداشت، یاد آن چهره و روحیه پرصلابت امام. عزیزمان بود. آن بزرگوار هم خیلى به یاد اسرا بودند. حال پدرى را که فرزندانش به این شکل از او دور شده باشند، راحت مىشود فهمید…. مسأله اسارت طولانى فرزندان این ملت بهنوبه خود امتحان دیگرى بود که ملت ما با موفقیت آنرا به انجام رسانده و اسراى ما همانند ملت ایران، از خود آزادمردى نشان دادند و سرانجام با موفقیت و سرافرازى به وطن بازگشتند…. شما در دوران اسارت، شرایط سختى را گذراندید، اما در عین حال با حفظ دین و اعتقادات و دلبستگى خود به اسلام، امام و انقلاب، موجب افتخار و آبرومندى ملت خود در برابردشمن شدید»
پیر فرزانه جماران با عشق پدرى به نامه یکی ازفرزندان اسیرش فرمود: «فرزند بسیار عزیزم! از نامه دلسوزانه شما بسیار متأثر گردیدم. من ناراحتى شما عزیزان در بند را احساس مىکنم، شما هم ناراحتى پدرتان را که فرزندان عزیزش دور از وطن هستند، احساس کنید. عزیزان من! سیّد و مولاى همه ما حضرت موسىبن جعفر(ع), بیش از همه شماها و ماها در رنج و گوشه زندان به سر بردند. براى اسلام عزیز صبر کنید . من ازدعای خیر، فراموشتان نمی کنم.خداوندفرج را انشاءالله نزدیک می نماید.وپدرپیرشمارا ازدیدن شما شادمی فرماید به همه عزیزان در بند اسلام سلام مرا برسانید.خداوندحافظ همه ی شما باشد.»
تجربیات آزادگان، گنجینههاى ارزشمندى است که در درون آن، فرهنگ انسانساز دوران اسارت نهفته است. ثبت وقایع اسارت، پلى است براى انتقال فرهنگ اسارت از درون اردوگاهها به شهرهاى میهن اسلامىمان، ایران ..
بر حاملان این فرهنگ است که ضمن حفظ آن، چارهاى نیز براى ترویج آن بیندیشند. در زمینه بیان این فرهنگ، از سه ابزار خط، تصویر و انتقال بهصورت سینه به سینه مىتوان بهره گرفت، امّا مهم این است که بیان فرهنگ اسارت، امرى حیاتى و کارى بس سترگ براى جامعه جوان ماست. بنابراین، نظام اسلامى باید از همه امکانات موجود در این حرکت ارزشى فرهنگى بهرهبردارى کند، تا اثر مجاهدت و مقاومت وصفناپذیر این رسولان انقلاب، بهصورت فرهنگ مصوّر و مکتوب و بهمثابه کلید راه هدایت براى نسل آینده و همه بیداردلان و آزادگان جهان محفوظ بماند.
ایام رهایی از اسارت بر آزادگان سرافراز مبارک و گرامی باد.
حبیب آدینه نیا