گذری برحمام های قدیمی نکا
تاریخ انتشار خبر : ۹۳/۰۳/۲۹
گزارش اختصاصی نیوز نکا، بناست دراین بخش به حمامهای قدیمی نکا سری بزنیم ویا اینکه برسرشان چه آمد؟
سابقاً در همه جای ایران حمام عمومی وجود داشت و اهالی محل اقلاً هفته ای یک بار به منظور نظافت به حمام می رفتند. با این تفاوت که مردان قبل از طلوع آفتاب تا ساعت هشت صبح حمام می گرفتند و از آن ساعت تا ظهر و حتی چند ساعت بعد از ظهر حمام دراختیار زنان بود. امروزه هم حمام عمومی در غالب نقاط ایران وجود دارد، منتها فرقش با حمامهای قدیم این است که در حمامهای قدیم از خزینه استفاده می شد؛ ولی در حمامهای عمومی جدید دوشهای متعدد جای خزینه را که به هیچ وجه منطبق بااصول بهداشتی نبود را گرفته است.
در شهرستان نکا حمامهای متعددی وجود داشت که چندین نفر از در آمد حاصله آن امرار معاش می نمودند ،اولین حمام، خزانه یی درخیابان انقلاب بین بانک صادرات و تجارت بوده است. دومین حمام خزانه یی حمام مختاری درپاساژ رودباری که بین سال های ۱۳۳۵تا ۱۳۴۵ تخریب و ازبین رفته است ودر مکان های دیگر حمام های جدیدتری ساخته شده است. سومین حمام در خیابان علمیه با نام حمام حاج آقامیر جنب کانون بازنشستگان تامین اجتماعی بوده است. چهارمین حمام درخیابان شهرداری درکنار مسجد شهید بهشتی و پنجمین حمام مقابل شورلت ومخابرات معروف به حمام نوری بوده است. متاسفانه ۵حمام قدیمی کاملا ازبین رفته و هیج آثاری از آن موجود نیست .البته این هم بنا به دلایل مختلف است که در آینده به بررسی بیشتری نیاز دارد که در آینده بدان خواهیم پرداخت ، درحال حاضراسکلت و سازه دو حمام از هفت حمام باقی مانده است که حمام جلالی در خیابان راه آهن محله نارنج باغ مدتی تبدیل به سفره خانه سنتی شده بود و در حال حاضر راکدو درب آن قفل بسته شده است .و تنها حمامی که همچنان بخار از آن بلند می شود ،حمام رودباری معروف به گرمابه مرمر درخیابان انقلاب است. این گرمابه با بیش از ۴۴ سال قدمت در سال ۱۳۴۳ تا ۱۳۴۶ تاسیس و با سوخت نفت سیاه کار میکرد.با آمدن گاز ازسال ۷۴ به سوخت گازی مجهز شده و همچنان سرپا است. این گرمابه دارای یک خزانه عمومی مردانه و یک خزانه عمومی زنانه با ۱۴ نمره ، دو کیسه کش و دلاک و چندین نفر زن و مرد در طی دوره های مختلف مشغول به کار و بازنشسته شده اند. که علی اکبر رودباری موسئس آن بوده در حال حاضر فرزندش علیرضا(محمد ) رودباری صاحب شیرینی سرای بزرگ شهر از آن نگهداری می کند.
آداب ورسوم در حمام های قدیمی
حمامهاي عمومي خزينه دار که امروزه در ايران کمتر وجود دارد سنن و آدابي را از قديم رعايت مي کردند که بعضاً جنبه ضرب المثل پيدا کرده است. يكي از آن آداب اين بود که هر کس وارد حمام مي شد، براي اظهار ادب و تواضع نسبت به افراد بزرگتر که در صحن حمام نشسته، مشغول کيسه کشي و صابون زدن بودند، يک سطل يا طاس بزرگ آب گرم از خزينه حمام بر ميداشت و بر سر آن بزرگتر مي ريخت. البته اين عمل به تعداد افراد بزرگ و قابل احترام که در صحن حمام نشسته بودند تکرار مي شد. و تازه وارد وظيفه خود مي دانست که بر سر يکايک آنان با رعايت تقدم و تأخر آب گرم بريزد. بسا اتفاق مي افتاد که يک يا چند نفر از آن اشخاص مورد احترام در حال کيسه کشيدن و يا صابون زدن بودند و احتياجي نبود که آب گرم به سر و بدن آنها ريخته شود، مع ذالک اين عوامل مانع از اداي احترام نمي شد و کوچکترها به محض ورود به صحن حمام خود را موظف مي دانستند که يک طاس آب گرم بر سر و بدن آنها بريزند و بدن وسيله عرض خلوص و ادب کنند. از آداب ديگر در حمام عمومي خزينه دار قديم اين بود که اگر تازه وارد کسي از آشنايان و بستگان نزديک و بزرگتر از خود را در صحن حمام مي ديد، فوراً به خدمتش مي رفت و به منظور اظهار ادب و احترام او را مشت و مال مي داد يا اينکه ليف صابون را به زور و اصرار از دستش مي گرفت و پشتش را صابون مي زد. سنت ديگر اين بود که هر کس وارد خزينه حمام مي شد به افرادي که شست و شو مي کردند سلام مي کرد و ضمناً در همان پله اول خزينه دو دست را زير آب کرده، کمي از آب خزينه بر مي داشت و به يکايک افراد حاضر از آن آب حمام تعارف مي کرد. براي تازه وارد مهم و مطرح نبود که افراد داخل خزينه از آشنايان هستند يا بيگانه، به همه از آب مفت و مجاني تعارف مي کرد و مخصوصاً نسبت به افراد بيگانه بيشتر اظهار علاقه و محبت مي کرد زيرا آشنا در هر حال آشناست، و دوست و آشنا احتياج به تعارف ندارند. در هر صورت اين رسم از قديمترين ايام يعني از زماني که حمام خزينه به جاي آب چشمه و رودخانه در امر نظافت و پاکيزگي مورد استفاده قرار گرفت، معمول گرديد. بي فايده نيست که اطلاعات زير درباره حمامهاي قديم و آداب حمام رفتن، از نوشته شادروان علي جواهر کلام نقل شود: (در عهد قاجاريه حمام رفتن در فصل زمستان کار دشواري بود و غالب مردم اواخر پاييز حمام مي رفتند و تا شب عيد رنگ حمام را نمي ديدند. اين وضع منحصر به ايران نبود، فرنگيها هم تا پيش از جنگهاي صليبي اصلاً اطلاعي از حمام نداشتند و همين که ايام جنگهاي صليبي به شرق آمدند با حمام آشنا شدند. مع ذالک باز هم تا مدتي بعد از آن حمام نرفتن در فرنگستان مد بود و مشهور است که يکي از ملکه هاي فرانسه هميشه افتخار مي کرد که پنجسال است به حمام نرفته است. حمامهاي قديم معمولاً چند متر از سطح کوچه و بازار پايينتر بود؛ چون اگر غير از اين مي بود آب به خزانه سوار نميشد.
جالب بود…
سلام خوب بود