جمعه یعنى یک غزل دلواپسى جمعه یعنى گریه هاى بى کسى جمعه یعنى روح سبز انتظار جمعه یعنى لحظه هاى بى قرار

هنوزم انتظارو انتظار است

هنوزم دل به سینه بی قرار است

هنوزم خواب میبینم به شبها همان مردی که بر اسبی سوار است

همان مردی که جمعه آید روزی …

و این پایان خوب انتظار است

کاش می شد در میان لحظه ها …..

لحظه ی دیدار را نزدیک کرد

کاش می شد …. واژه ها را شست و انتظار را تفسیر کرد

ولی افسوس …..افسوس … افسوس…. از این همه منیتی که در وجود ما نهفته….

و این منیت ما شده دجال وجودی ما…

اللهم عجل لولیک الفرج

گردآورنده:زهره

دیدگاه های این مطلب

3 نفر دیدگاه خود را در مورد این خبر بیان کردند. شما نفر بعدی باشید

  1. ۱.کجا آید غریب این زمانه
    دلم ازدوریش گیردبهانه
    ۲.زدست دوستان دلگیر وغمگین
    برای دعوتش نبود نشانه

  2. ۱.کجا آید غریب این زمانه
    دل ازهجر رخش گیرد بهانه
    ۲.زدست دوستان دل تنگ باشد
    برایش دعوتش داری نشانه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *