سبک زندگی آیتالله روحانی شیوه ائمه بود
تاریخ انتشار خبر : ۹۳/۰۲/۱۴
امام جمعه بابل با اشاره به اینکه سبک زندگی آیتالله روحانی شیوه ائمه معصوم بود گفت: وی خود پیگیر عرصههای خدمت به مردم بود.
حجتالاسلام حسن روحانی شنبه شب در مراسم پانزدهمین سالگرد ارتحال آیتالله روحانی نماینده فقید رهبری در مازندران در مدرسه خاتمالانبیاء بابل اظهار داشت: مرحوم آیتالله هادی روحانی شخصیتی بود که از ابتدای زندگی با سختیها و مشکلات زیادی مواجه بود، دردها و رنجهای درون جامعه را با تمام وجودش لمس کرده و به شخصیتی درد آشنا و دردشناس مردم تبدیل شده بود.
وی افزود: آیتالله روحانی در هر موقعیتی در زندگیش درصدد بود از آلام و رنجهای مردم بکاهد و در این راستا نام خدمتگزار بهترین نامی است که میتوان بر وی نهاد.
روحانی بیان داشت: آیتالله روحانی از سال ۱۳۲۰ تا ۲۳ مهر سال ۱۳۷۸ در حوزه علمیه و در عرصههای تبلیغی و فرهنگی چه در محراب و منبر و خطبههای نماز جمعه سعی کرد انجام وظیفه کند.
وی اذعان داشت: آیتالله روحانی خدمات گستردهای در ساخت و ساز ابنیه فرهنگی، مسجد، بیمارستانها و مراکز درمانی و دیگر بخشها انجام داده تا مشکلات جامعه را کم کند که در این رابطه شاهد بودیم وی در حیات خودش در عرصههای مختلف انقلاب، دلدادگی و علاقهاش به امام و آرمانهای انقلاب را به منصه ظهور رساند.
امام جمعه بابل گفت: آیتالله روحانی در دوران دفاع مقدس حضور جدی و چشمگیری در رابطه با خدمترسانی به رزمندگان اسلام داشت و بعد از جنگ نیز ساخت و ساز سوسنگرد به همراه ائمه جمعه این شهرستان را به عهده گرفت و قدمهای موثری برداشت.
وی بیان داشت: مهمترین جلوه مرحوم آیتالله روحانی تبعیت محض از ولایت فقیه و حمایت بیچون و چرا از دستورات مقام رهبری بوده و در این راستا تلاشهای گستردهای برای تثبیت جایگاه رهبری و مرجعیت ایشان در استان مازندران انجام داده است.
روحانی تصریح کرد: زهد و سادهزیستی و اهتمام به نماز اول وقت یکی دیگر از ویژگیهای بارز آیتالله روحانی بوده است، زمانی که در مجالس، جلسات اداری و غیر اداری، در همایشها و سمینارها حضور پیدا میکرد به محض شنیدن صدای اذان، جلسه را تعطیل کرده و بعد از نماز به ادامه جلسه میپرداخت.
زندگی نامه آیت الله شیخ هادی روحانی نماینده فقید مجلس خبرگان رهبری و نماینده ولی فقیه در استان مازندران و امام جمعه سابق شهرستان بابل
تولد ودوران کودکی
ایشان متولد ۱۳۰۲ هجری شمسی درخانه با صفای آقای دوست محمد دوست محمدتبار به دنیا آمد ونام ایشان را به دلیل محبت به خاندان عصمت و طهارت «هادی» نهادند .
پدر ایشان معمم خوشنام ، اهل منبر ،واعظ و ذاکر اهل بیت بود و علاوه برآن به شغل کشاورزی اشتغال داشت متاسفانه ایشان پدرشان رادر سن ۵ سالگی از دست داد.
ایشان در سن ۷ سالگی به مکتب وهمچنین مدرسه کلاسیک رفت ولی به دلیل فشار زندگی بیشتر از کلاس سوم را نتوانست ادامه دهد ولی همین سختی های زندگی ایشان را برای آینده آماده می کرد.
ایشان در سال ۱۳۲۰ به سبب علاقه وافری که به تحصیل علوم دینی و نیز رضایت مادر و توصیه ایشان درسن ۱۸ سالگی مشغول به تحصیل علوم دینیه دربابل شد ولی چندی بعد ایشان که تشنه معارف بود بابل را ترک وبه قم آمدند از اهم اساتید ایشان می توان به ادیب نیشابور امام موسی صدر،آیت الله حاج میرزا احمد مدرس،استاد میرزا جواد آقا تهرانی ،شهاب الدین مرعشی نجفی و ایت الله العظمی بروجردی و حضرت امام خمینی را می توان نام برد.
زندگی و اندیشه سیاسی
آیت الله روحانی موضع گیری سیاسیش برمبنای ایمان بود برای گوشه ایی از مبارزات ایشان کافی است به گزارشات سواک اشاره شود.
آیت الله ایازی در مورد ایشان می فرماید آیت الله روحانی به مسائل سیاسی واقف بود ،شرق وغرب را مطالعه می کرد منحرفین را می شناخت ایشان و خانواده محترمشان بسیار فشار وسختی از جانب ساواک تحمل کردند از تهدید تا بازررسی سرزده گرفته تا زندانی شدن ایشان در زندان تهران.
مرحوم آیت الله میرزا هاشم آملی در مورد ایشان می فرماید:
«آقای شیخ هادی روحانی اکسیر و کیمیاست او آزاد است و می خواهد آزاد زندگی کند»
همچنان که ایشان با اخلاص مبارزه می کردند مردم نیز بسیار مشتاق ایشان بودن چنانکه در جریان زندانی شدن ایشان بازار بابل ،امیرکلا و بابلسر را تعطیل کردند و نیز علماء در مسجد کاظم بیک بابل تحصن کردند.
شیوه های مبارزاتی ایشان به صورت تیتر وار :
*ترویج مرجعیت امام خمینی(ره)
*توزیع گسترده رساله امام خمینی (این کار به شدت ممنوع و خطرناک بود)
* وعظ وخطابه های آتشین برعلیه دسستگاه پهلوی (سر انجام ایشان ممنوع منبر و ممنوع الخروج شدند) *مبارزه حتی در زندان
خدمات
خدمات ایشان نه در محدوده زمانی خاص می گنجد و نه در محدوده مکانی خاص، هم به قبل انقلاب برمی گردد و هم به بعد از آن ،هم درداخل استان و هم به خارج از آن مربوط می شود که به نمونه هایی از آن اشاره می شود.
نگرانی در توسعه استان و تلاش ایشان برای توسعه استان از اهم نگرانی ایشان بود ایشان به فکر مشکلات مردم بودند آقای اکبری در همین خصوص(فرماندار وقت بابل) می گوید: معظم له در مورد خدمات عمرانی بسیار حساس بودند ودر زمانی که بنده در خدمت مردم بابل بودم ایشان با وجود جایگاه رفیع، با بنده تماس می گرفتند و رهنمود می دادند . بارها پشت خط تلفن منتظر می ماندند تا درجهت ایجاد رفاه مردم تذکرات و رهنمودهایی رابدهند . در صورتی که رسم نیست مقام مافوق پشت خط مقام مادون بایستد و اینجانب بسیار شرمنده می شدم، دلسوزانه و باجگر ی سوخته و دردمندانه دنبال کار مردم بودند . شب و روز برای او فرق نمی کرد ،زمان نمی شناخت . با همه گرفتاریهایی که داشت در خدمت مردم و انقلاب و نهضت بود و براستی خستگی را خسته کرده بود.
برخی از خدمات ایشان که با پیگیری و توجه ویژه ایشان انجام شد:
*پل کله بست
*باز سازی مدرسه صدر
*خدمات فرهنگی بسیار مثل احداث مسجد در روستای سوته
* کمک به زلزله زدگان طبس قبل انقلاب
*مبارزه با مفاسد اجتماعی
*بازسازی سوسنگرد بعد از جنگ
* کمک به سیل زده گان نکا
* تفقد از معلولین و بیماران
* پروژه کشتار گاه صنعتی
* احداث پل موزیرج درمدخل ورودی شهر بابل بر روی بابل رود
* توجه به نسل جوان ( ایشان توجه خاصی به جوانان داشتن)
علاوه بر اقدامات ذکر شده آیت الله روحانی آن پیر بی ادعا اما پر تلاش ، نسبت به مسائل مختلف جامعه از جمله اشتغال جوانان نگرانی خاصی داشتند و برای رفع دغدغه ، جلساتی را با حضور استاندار و مدیران عامل بانک های ملی ،صادرات ،ملت و کشاورزی تشکیل می داد تا مشکلات ومعضلات حاکم برجامعه و به خصوص اشتغال زایی جوانان مورد پیگیری قرار گیرد .
ولایت ورهبری
عشق به اهل بیت
ایشان ذکر مصیبت اهل بیت را بالحن خاصی که داشتند چنان از روی اعتقاد و باور قلبی بیان می کردند که تاثیر خاصی بر روی شنونده می گذاشتند .حجت الاسلام و المسلمین علیرضا سلیمانی مدرس حوزه علمیه در همین مورد می گوید:
وقتی در آخر منبر ذکر مصیبت اهل بیت (ع)را شروع می فرمود احساس را می کردیم که از خود منقطع شدیم ودر روح ما تصرف شده است . روضه ایشان با لحن خاصی که داشت هر شنونده ایی را سخت تحت تاثیر قرار می داد .وبه شدت منقلب می کرد به طوری که ما منتظر بودیم تا مصیبت شروع شود و وقتی به اوج مصیبت می رسید احساس می کردیم که از خودمان جدا شدیم»
ایشان به شدت با خرافات مبارزه می کردند و نیز اجازه نمی دادند که کسی از اتصال خویش به اهل بیت سوء استفاده نماید.
ارادت مرید نسبت به مراد
آیت الله روحانی به حسب گرایشات قلبی به ارزشهای الهی به جایگاه رفیع تولی و تبری دست یافته و آن را از درون درک کرده بود او که امام (ره)را مروج راستین اعتقادات دینی و گسترش دهنده حدود واحکام فقه جعفری می یافت به او عمیقا عشق می ورزید .
آیت الله طاهری گرگانی نماینده خبرگان رهبری در این می فرماید:
«ارادت او به امام جدی و قلبی وعملی بود و بعد از امام راحل به مقام معظم رهبری ارادت و اشتیاق ویژه داشت و جزء اولین علمای منقد مازندران بود که مرجحیت آیت الله العظمی خامنه ایی را مطرح نمود وبا شجاعت وبه طور صریح وشفاف نظر خویش را ابراز کرد »
وهمچنین حجت السلام شیخ جعفر شامخی می فرماید:
«ایشان پرچمدار ترویج مرجعیت بودند واز کسانی بودند که در دوران ستم شاهی در لابلای منبر اسم امام خمینی (ره) ارجاع می داد و در این خصوص توصیه های موکد داشت»
آیت الله سید صابر جباری عضو خبرگان رهبری و امام جمعه بهشهر می فر ماید:
«ایشان از مدافعان اسلام ناب بودند و از حکومت اسلامی با جدیت دفاع میکردنند و به همین خاطر بارها دستگیر شده و به زندان رفتند .یکی از سنگرداران امین اسلام فقاهتی در منطقه بودند در مقابل افراط و تفریط های ناشی از عدم شناخت صحیح از اسلام مقاومت می کردند که مقاومتشان خصوصا قبل از انقلاب بسیارموثر و راهگشاه بود.
وی تمام عمر خویش را در راه تقویت دین و حمایت از امام و نهضت و هدایت جوانان صرف کرد. قبل از انقلاب در جلسه ای شاهد بودم عده ای نسبت به امام خیلی کم لطفی کردند اما او مردانه از امام دفاع کرد و عشق خود را به امام به اثبات رسانید و پس ازانقلاب نیز به مراتب بیشتر از امام خمینی حمایت می کرد.»
«خضوع ایشان در مقابل ولایت فقیه چشم گیر بوده ، و او در معرفی مرجعیت مقام معظم رهبری از پیشگامان بودند یادم می آید روزی جمعی از علما در منزل ما بودند و هر کسی در خصوص مرجعیت بعد از آیت الله اراکی پیشنهاد و نظری می داد ولی ایشان با اشاره به قدرت سیاسی و فقهی ایت العظمی خامنه ایی، وی را فردی مقتدر به عنوان مرجع و رهبر بیان می کرد و می گفت جهان شمولی اسلام زمانی تامین می شود که رهبریت اسلامی جهانی شود.»
آقای جواد قائمی می گوید:
«روزی حاج آقا روحانی به محضر امام (ره) در قم رسیدند.یکی از علماء نقل می کرد که من در آن روز خدمت امام بودم ومسئول دفتر حضرت امام خدمتشان عرض کرد: آقای روحانی آمدند و می خواهند خدمت شما برسند ، با توجه به اینکه حضرت امام جلسه ای هم داشتند فرمودند : کدام روحانی ؟ مسئول دفتر عرض کردند:روحانی مازندران ، امام با لحن خاصی فرمودند :(شیخ هادی خودمان بگویید بیاید داخل ومعطلش نکنید.)»
پذیرش ولایت مقام معظم رهبری از ناحیه ایشان با اعتقادی راسخ صورت پذیرفت و در این امر تردیدی و تعللی روا نمی داشت و بدون کمترین درنگی در هر فرصت مناسب اعلام وفادار می نمود.
حضرت آیت الله روحانی در صیانت از حریم ولایت فقیه بسیار هوشیار بود و در این خصوص هرگز مماشات نمی کرد و هیچ عذری را نمی پذیرفت و با بد اندیشان و مفسده جویان برخورد جدی داشت . او که محور و رکن جامعه اسلامی را ولایت می دانست بر این باور پا فشاری و استقامت داشت و اهانت و هتاکی را تحمل نمی کردو آن را بی پاسخ نمی گذاشت »
در جریان ۱۸ تیرماه ۷۸ عوامل ایشان عکس العمل قاطع نشان داد و خواستار راهپیمایی در سراسر استان مازندران شد و مرم نیز راهپیمایی وسیع و پر شوری را در سراسر استان برگزار کردند.
ایشان دو دوره نماینده مجلس خبرگان رهبری بودند .
دفاع مقدس
پیر پارسا وزنده دل مازندران آرام و قرار نداشت و دائم به فکر جبهه وجنگ بود،با افزایش نیازهای رزمندگان ستاد پشتیبانی جبهه وجنگ زیر نظر ایشان و همت جهاد سازندگی وسپاه پاسداران انقلاب اسلامی و سایر نهاد ها تشکیل گردید که حاصل تلاش این ستاد کمکی بالغ بر ۴ میلیارد تومان وبیش از بیست کیلو طلاجات ونقره و صدها کامیون اجناس و کالاهای اهدایی مورد نیاز جبهه و تهیه حمام ، نانوایی ، و اتاق عمل سیار و…که هرکس به میزان ایمان وارادت خود به جبهه ها کمک و یاری می رساند.ایشان حتی با آن سن بر خود تکلیف دانست که آموزش نظامی را یاد بگیرد.طالب شهادت بود و گاه بیگاه به خط مقدم جبهه می رفت.
نماز جمعه
اولین نماز جمعه در استان بعد از انقلاب در ۱۸ آبان ۱۳۵۸ به امامت ایشان برگزار و آخرین نماز جمعه ایشان هم در تاریخ ۷۸/۲/۷ برگزار گردید ایشان نمازجمعه را بسیار جدی می گرفت الزام ایشان به این بود که همیشه به نماز جمعه برسد مسافرت های خود را طوری برنامه ریزی می کرد که به جمعه نخورد حتی در زمانی که بیمار بود حتی المقدور نماز جمعه را از دست نمی داد
در پایان
ایشان انسانی متواضع ساده زیست و به بیت المال حساس بود در زندگی مادی نیز به پیشوایان دینی اش اقتدا می کرد در یکی از روزهای سرد زمستان سائلی به خانه ایشان آمده بود ایشان مقداری کمک مالی کرد آن سائل در خواست کرد اگر لباس کهنه ایی در خانه دارید به من بدهید که هوا خیلی سرد است ایشان لباسی را که تازه دخترش به درخواست او برایش بافته بود را به آن سائل داد.
حضرت آیت الله هادی روحانی در سالروز شهادت امام هادی در مورخه ۷۸/۷/۲۱ دار فانی را وداع گفت وبه معشوق الهی پیوست.زندگی نامه آیت الله شیخ هادی روحانی
< < زندگی نامه آیت الله شیخ هادی روحانی >>
نماینده فقید مجلس خبرگان رهبری و نماینده ولی فقیه در استان مازندران و امام جمعه سابق شهرستان بابل
تولد ودوران کودکی
ایشان متولد ۱۳۰۲ هجری شمسی درخانه با صفای آقای دوست محمد دوست محمدتبار به دنیا آمد ونام ایشان را به دلیل محبت به خاندان عصمت و طهارت «هادی» نهادند .
پدر ایشان معمم خوشنام ، اهل منبر ،واعظ و ذاکر اهل بیت بود و علاوه برآن به شغل کشاورزی اشتغال داشت متاسفانه ایشان پدرشان رادر سن ۵ سالگی از دست داد.
ایشان در سن ۷ سالگی به مکتب وهمچنین مدرسه کلاسیک رفت ولی به دلیل فشار زندگی بیشتر از کلاس سوم را نتوانست ادامه دهد ولی همین سختی های زندگی ایشان را برای آینده آماده می کرد.
ایشان در سال ۱۳۲۰ به سبب علاقه وافری که به تحصیل علوم دینی و نیز رضایت مادر و توصیه ایشان درسن ۱۸ سالگی مشغول به تحصیل علوم دینیه دربابل شد ولی چندی بعد ایشان که تشنه معارف بود بابل را ترک وبه قم آمدند از اهم اساتید ایشان می توان به ادیب نیشابور امام موسی صدر،آیت الله حاج میرزا احمد مدرس،استاد میرزا جواد آقا تهرانی ،شهاب الدین مرعشی نجفی و ایت الله العظمی بروجردی و حضرت امام خمینی را می توان نام برد.
زندگی و اندیشه سیاسی
آیت الله روحانی موضع گیری سیاسیش برمبنای ایمان بود برای گوشه ایی از مبارزات ایشان کافی است به گزارشات سواک اشاره شود.
آیت الله ایازی در مورد ایشان می فرماید آیت الله روحانی به مسائل سیاسی واقف بود ،شرق وغرب را مطالعه می کرد منحرفین را می شناخت ایشان و خانواده محترمشان بسیار فشار وسختی از جانب ساواک تحمل کردند از تهدید تا بازررسی سرزده گرفته تا زندانی شدن ایشان در زندان تهران.
مرحوم آیت الله میرزا هاشم آملی در مورد ایشان می فرماید:
«آقای شیخ هادی روحانی اکسیر و کیمیاست او آزاد است و می خواهد آزاد زندگی کند»
همچنان که ایشان با اخلاص مبارزه می کردند مردم نیز بسیار مشتاق ایشان بودن چنانکه در جریان زندانی شدن ایشان بازار بابل ،امیرکلا و بابلسر را تعطیل کردند و نیز علماء در مسجد کاظم بیک بابل تحصن کردند.
شیوه های مبارزاتی ایشان به صورت تیتر وار :
*ترویج مرجعیت امام خمینی(ره)
*توزیع گسترده رساله امام خمینی (این کار به شدت ممنوع و خطرناک بود)
* وعظ وخطابه های آتشین برعلیه دسستگاه پهلوی (سر انجام ایشان ممنوع منبر و ممنوع الخروج شدند) *مبارزه حتی در زندان
خدمات
خدمات ایشان نه در محدوده زمانی خاص می گنجد و نه در محدوده مکانی خاص، هم به قبل انقلاب برمی گردد و هم به بعد از آن ،هم درداخل استان و هم به خارج از آن مربوط می شود که به نمونه هایی از آن اشاره می شود.
نگرانی در توسعه استان و تلاش ایشان برای توسعه استان از اهم نگرانی ایشان بود ایشان به فکر مشکلات مردم بودند آقای اکبری در همین خصوص(فرماندار وقت بابل) می گوید: معظم له در مورد خدمات عمرانی بسیار حساس بودند ودر زمانی که بنده در خدمت مردم بابل بودم ایشان با وجود جایگاه رفیع، با بنده تماس می گرفتند و رهنمود می دادند . بارها پشت خط تلفن منتظر می ماندند تا درجهت ایجاد رفاه مردم تذکرات و رهنمودهایی رابدهند . در صورتی که رسم نیست مقام مافوق پشت خط مقام مادون بایستد و اینجانب بسیار شرمنده می شدم، دلسوزانه و باجگر ی سوخته و دردمندانه دنبال کار مردم بودند . شب و روز برای او فرق نمی کرد ،زمان نمی شناخت . با همه گرفتاریهایی که داشت در خدمت مردم و انقلاب و نهضت بود و براستی خستگی را خسته کرده بود.
برخی از خدمات ایشان که با پیگیری و توجه ویژه ایشان انجام شد:
*پل کله بست
*باز سازی مدرسه صدر
*خدمات فرهنگی بسیار مثل احداث مسجد در روستای سوته
* کمک به زلزله زدگان طبس قبل انقلاب
*مبارزه با مفاسد اجتماعی
*بازسازی سوسنگرد بعد از جنگ
* کمک به سیل زده گان نکاء
* تفقد از معلولین و بیماران
* پروژه کشتار گاه صنعتی
* احداث پل موزیرج درمدخل ورودی شهر بابل بر روی بابل رود
* توجه به نسل جوان ( ایشان توجه خاصی به جوانان داشتن)
علاوه بر اقدامات ذکر شده آیت الله روحانی آن پیر بی ادعا اما پر تلاش ، نسبت به مسائل مختلف جامعه از جمله اشتغال جوانان نگرانی خاصی داشتند و برای رفع دغدغه ، جلساتی را با حضور استاندار و مدیران عامل بانک های ملی ،صادرات ،ملت و کشاورزی تشکیل می داد تا مشکلات ومعضلات حاکم برجامعه و به خصوص اشتغال زایی جوانان مورد پیگیری قرار گیرد .
ولایت ورهبری
عشق به اهل بیت
ایشان ذکر مصیبت اهل بیت را بالحن خاصی که داشتند چنان از روی اعتقاد و باور قلبی بیان می کردند که تاثیر خاصی بر روی شنونده می گذاشتند .حجت الاسلام و المسلمین علیرضا سلیمانی مدرس حوزه علمیه در همین مورد می گوید:
وقتی در آخر منبر ذکر مصیبت اهل بیت (ع)را شروع می فرمود احساس را می کردیم که از خود منقطع شدیم ودر روح ما تصرف شده است . روضه ایشان با لحن خاصی که داشت هر شنونده ایی را سخت تحت تاثیر قرار می داد .وبه شدت منقلب می کرد به طوری که ما منتظر بودیم تا مصیبت شروع شود و وقتی به اوج مصیبت می رسید احساس می کردیم که از خودمان جدا شدیم»
ایشان به شدت با خرافات مبارزه می کردند و نیز اجازه نمی دادند که کسی از اتصال خویش به اهل بیت سوء استفاده نماید.
ارادت مرید نسبت به مراد
آیت الله روحانی به حسب گرایشات قلبی به ارزشهای الهی به جایگاه رفیع تولی و تبری دست یافته و آن را از درون درک کرده بود او که امام (ره)را مروج راستین اعتقادات دینی و گسترش دهنده حدود واحکام فقه جعفری می یافت به او عمیقا عشق می ورزید .
آیت الله طاهری گرگانی نماینده خبرگان رهبری در این می فرماید:
«ارادت او به امام جدی و قلبی وعملی بود و بعد از امام راحل به مقام معظم رهبری ارادت و اشتیاق ویژه داشت و جزء اولین علمای منقد مازندران بود که مرجحیت آیت الله العظمی خامنه ایی را مطرح نمود وبا شجاعت وبه طور صریح وشفاف نظر خویش را ابراز کرد »
وهمچنین حجت السلام شیخ جعفر شامخی می فرماید:
«ایشان پرچمدار ترویج مرجعیت بودند واز کسانی بودند که در دوران ستم شاهی در لابلای منبر اسم امام خمینی (ره) ارجاع می داد و در این خصوص توصیه های موکد داشت»
آیت الله سید صابر جباری عضو خبرگان رهبری و امام جمعه بهشهر می فر ماید:
«ایشان از مدافعان اسلام ناب بودند و از حکومت اسلامی با جدیت دفاع میکردنند و به همین خاطر بارها دستگیر شده و به زندان رفتند .یکی از سنگرداران امین اسلام فقاهتی در منطقه بودند در مقابل افراط و تفریط های ناشی از عدم شناخت صحیح از اسلام مقاومت می کردند که مقاومتشان خصوصا قبل از انقلاب بسیارموثر و راهگشاه بود.
وی تمام عمر خویش را در راه تقویت دین و حمایت از امام و نهضت و هدایت جوانان صرف کرد. قبل از انقلاب در جلسه ای شاهد بودم عده ای نسبت به امام خیلی کم لطفی کردند اما او مردانه از امام دفاع کرد و عشق خود را به امام به اثبات رسانید و پس ازانقلاب نیز به مراتب بیشتر از امام خمینی حمایت می کرد.»
«خضوع ایشان در مقابل ولایت فقیه چشم گیر بوده ، و او در معرفی مرجعیت مقام معظم رهبری از پیشگامان بودند یادم می آید روزی جمعی از علما در منزل ما بودند و هر کسی در خصوص مرجعیت بعد از آیت الله اراکی پیشنهاد و نظری می داد ولی ایشان با اشاره به قدرت سیاسی و فقهی ایت العظمی خامنه ایی، وی را فردی مقتدر به عنوان مرجع و رهبر بیان می کرد و می گفت جهان شمولی اسلام زمانی تامین می شود که رهبریت اسلامی جهانی شود.»
آقای جواد قائمی می گوید:
«روزی حاج آقا روحانی به محضر امام (ره) در قم رسیدند.یکی از علماء نقل می کرد که من در آن روز خدمت امام بودم ومسئول دفتر حضرت امام خدمتشان عرض کرد: آقای روحانی آمدند و می خواهند خدمت شما برسند ، با توجه به اینکه حضرت امام جلسه ای هم داشتند فرمودند : کدام روحانی ؟ مسئول دفتر عرض کردند:روحانی مازندران ، امام با لحن خاصی فرمودند :(شیخ هادی خودمان بگویید بیاید داخل ومعطلش نکنید.)»
پذیرش ولایت مقام معظم رهبری از ناحیه ایشان با اعتقادی راسخ صورت پذیرفت و در این امر تردیدی و تعللی روا نمی داشت و بدون کمترین درنگی در هر فرصت مناسب اعلام وفادار می نمود.
حضرت آیت الله روحانی در صیانت از حریم ولایت فقیه بسیار هوشیار بود و در این خصوص هرگز مماشات نمی کرد و هیچ عذری را نمی پذیرفت و با بد اندیشان و مفسده جویان برخورد جدی داشت . او که محور و رکن جامعه اسلامی را ولایت می دانست بر این باور پا فشاری و استقامت داشت و اهانت و هتاکی را تحمل نمی کردو آن را بی پاسخ نمی گذاشت »
در جریان ۱۸ تیرماه ۷۸ عوامل ایشان عکس العمل قاطع نشان داد و خواستار راهپیمایی در سراسر استان مازندران شد و مرم نیز راهپیمایی وسیع و پر شوری را در سراسر استان برگزار کردند.
ایشان دو دوره نماینده مجلس خبرگان رهبری بودند .
دفاع مقدس
پیر پارسا وزنده دل مازندران آرام و قرار نداشت و دائم به فکر جبهه وجنگ بود،با افزایش نیازهای رزمندگان ستاد پشتیبانی جبهه وجنگ زیر نظر ایشان و همت جهاد سازندگی وسپاه پاسداران انقلاب اسلامی و سایر نهاد ها تشکیل گردید که حاصل تلاش این ستاد کمکی بالغ بر ۴ میلیارد تومان وبیش از بیست کیلو طلاجات ونقره و صدها کامیون اجناس و کالاهای اهدایی مورد نیاز جبهه و تهیه حمام ، نانوایی ، و اتاق عمل سیار و…که هرکس به میزان ایمان وارادت خود به جبهه ها کمک و یاری می رساند.ایشان حتی با آن سن بر خود تکلیف دانست که آموزش نظامی را یاد بگیرد.طالب شهادت بود و گاه بیگاه به خط مقدم جبهه می رفت.
نماز جمعه
اولین نماز جمعه در استان بعد از انقلاب در ۱۸ آبان ۱۳۵۸ به امامت ایشان برگزار و آخرین نماز جمعه ایشان هم در تاریخ ۷۸/۲/۷ برگزار گردید ایشان نمازجمعه را بسیار جدی می گرفت الزام ایشان به این بود که همیشه به نماز جمعه برسد مسافرت های خود را طوری برنامه ریزی می کرد که به جمعه نخورد حتی در زمانی که بیمار بود حتی المقدور نماز جمعه را از دست نمی داد
در پایان
ایشان انسانی متواضع ساده زیست و به بیت المال حساس بود در زندگی مادی نیز به پیشوایان دینی اش اقتدا می کرد در یکی از روزهای سرد زمستان سائلی به خانه ایشان آمده بود ایشان مقداری کمک مالی کرد آن سائل در خواست کرد اگر لباس کهنه ایی در خانه دارید به من بدهید که هوا خیلی سرد است ایشان لباسی را که تازه دخترش به درخواست او برایش بافته بود را به آن سائل داد.
حضرت آیت الله هادی روحانی در سالروز شهادت امام هادی در مورخه ۷۸/۷/۲۱ دار فانی را وداع گفت وبه معشوق الهی پیوست.
خداوند انشاء اله روحش را با ائمه طاهرین محشور نماید.
خداوند همه علمای مازندران را رحمت کنه،بخصوص علمای بزرگ شهرمان نکا
درود ورحمت حق برروانش
شهبدان ره حق پیروانش
شدند مسند نشین کوی جانان
به روزحشربینم درجنانش