مبحث اعتدال درمیزگردسیاسی صاحبان نظران نکایی

به گزارش نیوز نکا و به نقل از ونگ نیوز براي آشنايي بيشتر با مفهوم اعتدال و اهميت آن در چارچوب انقلاب اسلامي هفته نامه بهنگر ميز گردي را با سه تن از دانشگاهيان منطقه كه تحصيلات انها در رشته سياسي و اجتماعي است ترتيب داده  است  كه مي خوانيد.
ضمن تشکر از شما که در این برنامه میز گرد حضور یافتید در اولین سوال خواهش می کنم تعریفی از اعتدال ارائه دهید؟

– باقری: با عرض تبریک دهه فجر، به لحاظ تعریف نظری اعتدال از عدالت و عدل و میانه روی و … را در لغت بهمراه دارد. اما بعضی وقت ها معنای لغوی و معنای مفهومی با هم همخوانی دارد یعنی افراط و تفریط نداشته باشیم – آن حدیث معروف که نه افراط و نه تفریط و اعتدال و میانه روی ، مفهوم واژه اقتصاد هم در لغت یکنوع اعتدال و میانه روی در دخل و خرج است. بطور کلی اعتدال یعنی هر چیزی جای خودش باشد در همه مسائل. انقلاب هم خودش اصلاح بزرگ است برای رسیدن به اعتدال. در دوره طاغوت خیلی چیزها در کشور سرجایش نبود بنابراین انقلاب شد.

– رحمانپرست: تبریک ایام دهه فجر، اعتدال رفتاری توأم با مدارا و عدل را می گویند. فردی که در رفتار میانه رو باشد این میانه روی در کارها، فرد از هرگونه رفتار، تصمیم و حتی تفکر افراطی و تفریطی خودداری می کند. اعتدال با واژه های دیگری هم می تواند هم معنی باشد. مثل تساحل، رواداری، مدارا (همان نرمش رفتار و گفتار در معامله با دیگران و تحمل حرف مخالف دیگران) یک شعر است که می تواند تعریف اعتدال باشد.

درشتی و نرمی به هم در بهد/  چو رگزن، جراح و ملحم نهد.

– مبینی: اعتدال همانطور که دوستان اشاره کردند مخرج مشترک میانه روی دارد به طور خاص می تواند توام باشد با عقلانیت، تدبیر، مدارا و مدیریت کردن رفتار قانونی و خروج از نافرمانی مدنی، اعتدال گرایی در چارچوب مذهبی و ملی درست به یک نظام اجتماعی و تربیتی متعادل بوجود می آید. اگر چه معتقدم اعتدال در قیاس با مفاهیم مصطلح دیگر در فرهنگ سیاسی، با ابهام و ایهام روبروست یعنی در قابوس فرهنگ سیاسی ما، میانه روی مفهوم بیگانه تلقی می شود و فاعلان سیاسی نسبت به میانه روی قدری بی توجهی را نشان می دهند. بنابراین میانه روی در رفتار سیاسی سیاسیون ما، جنبه تصنعی و نمایشی به خود گرفته است. ما می¬بینیم گاهاً از دایره اعتدال هم بعضا خارج می شوند. بنابراین نیاز فعلی جامعه ما ورود به اعتدال است.

*آیا اعتدال می تواند نسبتی باانقلاب اسلامی داشته باشد؟

– باقری: انقلاب را اگر یک دگرگونی و اصلاح بزرگ بدانیم در واقع رسیدن یک سری افراط و تفریط در جامعه تلقی می شد ، هدف انقلاب برپایی اعتدال است اگر چه انقلاب در ابتدا یکسری افراط و تفریط همراه است. ولی در عمل هدفش تعادل است. اگر به انقلاب اسلامی ایران نگاه کنیم عملکرد حاکمان طاغوت بنوعی عدم اعتدال بود. وابستگی به بیگانگان فساد اداری و تبعیض و … غیر اعتدال بود به هر حال، برای رسیدن به اعتدال انقلاب کردیم. پس رابطه انقلاب و اعتدال یک رابطه معنادار و ریشه ای است. هر زمانی که از اعتدال خروج کردیم نیاز به اصلاحات بود. الان هم ممکن است گاهی در عملکرد برخی مسئولان نیاز به اصلاحات باشد تا در نهایت به اعتدال برسیم. ما نمی خواهیم انقلابی دیگر کنیم ولی گاهی اصلاحات لازم بنظر می رسد تا به اعتدال برسیم.

– رحمانپرست: بدلیل اینکه انقلاب اسلامی ایران در اصل یک ایدئولوژی آلترناتیوی را در مقابل رژیم گذشته پا به میدان عرضه کردکه اساسش دین اسلام بود. یعنی قصد داشت حکومت اسلامی راتشکیل دهد.  مشیل فوکو فرانسوی در کتاب ایرانیها چه رویایی در سر دارند که مصاحبه هایش با مردم در زمان انقلاب ۵۷ انجام شد. در جایی عنوان می کند که بیشتر مردم در سوالم که شما دنبال چی هستید معتقدند ما دنبال حکومت اسلامی هستیم. وقتی ایدئولوژی جانشین رژیم گذشته حکومت اسلامی است، حکومت اسلامی از عدالت تعاریف خاص خودش را دارد و عدل همان ریشه اعتدال است جزء اصول دین اسلام است. جامعه ای بدون تبعیض از سفارشات اسلام است. خداوند هر پاداش و بلا و کیفرش بر پایه عدل است. عدالت ملکه تقوا و پرهیزگاری است. مولوی شعر زیبایی دارد: عدل چو بود آب در اشجار را- ظلم چو بود آب دادن خار را.

انصاف و عدالت جزء اهداف پیامبران الهی هم بوده اند. زیربنای حکومت اسلامی عدالت است. در اصول قانون اساسی هم به موارد عدالت اشاره مختلفی دارد.

– مبینی: بطور کلی مفاهیم انقلاب و اعتدال همگام و همراه هم است. حکومت در مرحله تغییر دست به انقلاب می زند و در مرحله تثبیت دست به اعتدال می زند. طبیعی است جریان اعتدال می تواند به پویایی جامعه کمک کند. اگر چه انقلاب به تغییرات ساختاری نظر دارد اما اصلاحات به تغییرات تدریجی در درون ساختار توجه دارد. اعتدال برای انقلاب حکم بالانس را دارد. و در نهایت اعتدال در پی افزایش راندمان نظام سیاسی منجر می شود. در تکمیل فرمایشات دوستان اگر بخواهیم نسبت اعتدال و انقلاب را عرض کنم برای تحقق اعتدال یکی از شاخص ها تحقق اهداف انقلاب که یکی از آنها عدالت اجتماعی است داوری درباره نسبت اعتدال و انقلاب را می توانیم در رفتار عملکرد نظام در طول ۳۵ سال توجه کرد که بنظرم در بسیاری از موارد نظام سعی کرده اعتدال را سرلوحه کارش قرار دهد. هر نسلی یکبار انقلاب می کند و چندین بار اصلاحات کلا پروسه اعتدال در ایران باید آهسته و پیوسته باشد.

* بنظر شما آیا می توان دولت فعلی را دولت اعتدال گرا دانست؟

رحمانپرست: برای تشخیص و معیار قراردادن این موارد می توان به چند سنجه توجه کرد. یک شعارهای انتخاباتی- دوم انتصاب ها پس از پیروزی سوم رفتارها و گفتارهای مدیران پس از انتصاب.

بنظرم شعارهایی که جناب دکتر روحانی مطرح می کردند شعار اعتدال را بیشتر از دیگران به زبان می اوردهمچنین دولت تدبیر و امید و پرهیز از خشونت که در دنیا مطرح شده است. و در زمینه انتصاباتش هم احساس می شود این رویه اعتدال گرایی را داشته در گفتارهای رئیس جمهور و دولتمردان هم به دور از افراط و تفریط بوده است. بنظرم این دولت اعتدال گراست

مبینی: سرمایه اجتماعی دولت فعلی اعتدال است و به ما می آموزد اعتدال به معنی حذف دیگران نیست. اشتباهی که دولت سابق انجام داد و حتی سیاست های پوپولیستی در پرداخت یارانه و … که عمدتاً هدف اقناع طبقه متوسط و پایین جامعه بوده در انتخابات ۹۲ دیدیم آن سیاستها نتیجه معکوس داده دیدیم سبد آراء دکتر روحانی در مناطق حاشیه ای و شهرهای کوچک به مراتب قوی تر بوده و یکی از دلایلش همین می تواند باشد که دولت سابق از دایره اعتدال خارج شد و همین فرصتی برای دکتر روحانی ایجاد کرد تا با شعار اعتدال به باز تولید سرمایه های اجتماعی خودشان بپردازند. همینطور توانست جنبش اصلاحات را باز تولید کند. اصلاحاتی که آموخته که در درون همین نظام باید به قواعد سیاسی تن بدهد.

و لذا دولت روحانی را در مجموع موفق می دانم چون شعارش اعتدال بود و کابینه اش را هم معتدل می بینم. جهت گیری دولت هم بر اساس اعتدال است.

این دولت با هجمه ای از فشارهای داخلی و خارجی مواجه است و تدابیر این دولت برای رهایی از این هجمه ها مناسب است.این دولت توانست در همین مدت دایره بسته تندروی را باز کند.

– باقری: همانطور که دوستان گفتند، شعار این دولت تدبیر و امید است. در این مدت هم بنظر می رسد دولت توانسته به شعارهایش جامه عمل بپوشاند. خوشبین هستم که این رویه ادامه پیدا کند. انشاء ا… ثمره خوبی برای مردم به همراه داشته باشد. اما نمی توان قضاوت نهایی کرد. همیشه افرادی در هر دوره هستند که منافع شخصی را به منافع عمومی ترجیح می دهند که این آفت است. همیشه در عمل مشکل است. باید اعتدال را قانونمند کرد تا هیچ کس نتواند به سمت افراط گرایی و خودمحوری برود.

* بنظر شما اعتدال چه نسبتی می تواند با اصلاحات داشته باشد؟ چرا که در مقاطعی در کشور شعار اصلاحات هم مطرح بود.

رحمانپرست: اول از همه ما دیدیم در ایام انتخابات تنها کاندیدایی که به نفع دکتر روحانی با دخالت سران اصلاحات کناره گیری کرد دکتر عارف بودند که بنوعی می توان آن را کاندیدای منتخب اصلاح طلبی دانست. در واقع اعتلاف آشکاری بین جریان اعتدال گرایی و اصلاح طلبان در ایام انتخابات ۹۲ را شاهد بودیم. دکتر روحانی قبل از هر چیز مدیون کناره گیری دکتر عارف و نیز اصلاح طلبان هستند. مطلب دوم اینکه دولت اعتدال را می توان دولت گذار از محافظه کاری پوپولیستی دولت قبل به اصلاح طلبی عالمانه و عاقلانه دانست.یعنی این دولت اعتدال می تواند معبر و کانال خوب و مطمئن را برای اصلاح واقعی و انقلابی جریان اصلاحات بوجود بیاورد. مطلب دیگر که می توان افزود، ما در گذشته اصلاح طلبان دیدیم، دولت های دوره جنگ با کوپنی کردن اقتصاد سعی در پیاده کردن عدالت داشتند و یا در دولت خاتمی با روی آوردن گفتگوی تمدن ها، شعار زنده باد مخالف من و شعار آزادی بیان، آزادی احزاب و حتی تقویت جامعه مدنی سعی بر این داشت اعتدال را به صحنه انقلاب برگرداند. مورد دیگر اینکه ما مشاهده می کنیم در دوره امام خمینی هم مسئولان سعی می کردند اعتدالی برخورد کنند و در انتصاب از جریانهای مختلف استفاده می کردند و رهبر معظم هم اصولگرای اصلاح طلب را در زمینه رفتارهای خوب سیاسی را ترویج می کنند. انتخاب دکتر روحانی بازتاب عطش در جامعه بود به نیازمندی به اعتدال و اصلاحات.

مبینی: دکتر روحانی برای اصلاح طلبان یک دولت انتقالی در دوران گذار تعریف می شود. اصلاح طلبان با درج شرایط داخلی و خارجی با اعتدال با موضوعات برخورد می کنند و کف آرزوهای خود را بنوعی قانع هستند. در نکته ای که باید دوستان اصلاح طلب به آن توجه کنند قرار نیست همه اصلاح طلبان در دولت مسئولیت بگیرند. اشتباهی که جریان اصولگرا مرتکب آن شدند. جامعه مدنی و تحزب را خوب درک نکردند. البته البته احزابی همچون مؤتلفه سعی داشتند ارتباطی با دولت سابق برقرار کنند که موفق نشدند. اصلاحات می تواند از فرصت اعتدال استفاده کند. ما معتقدیم جریان اصلاحات با درک معذورات و محدودیت ها به این جمع بندی برسد که در فضای سیاسی فعلی آهسته و پیوسته اهداف خودشان را در چارچوب همین نظام پیگیری کند. امیدوارم همه فعالان سیاسی به توسعه و تکامل نظام سیاسی کمک کنند.

باقری:در این خصوص سخنان دوستان کامل بود. رابطه اعتدال با جریان اصلاحات یک رابطه متقابل است. –  مطمئناً فرهنگ دینی ما هم بحث اعتدال و اصلاحات وجود دارد. امام حسین(ع) می فرماید: من برای اصلاح دین جدم قیام کردم. ما در جریان انقلاب اسلامی که انقلاب فرهنگی و ارزشی بود یعنی تغییر در باورها راه هایی را به جامعه نشان می دهد. ما اصلاحات می کنیم تا همواره اعتدال را حفظ کنیم. به عبارتی اعتدال بعنوان اصلاحات و اصلاحات بدون اعتدال به بن بست می رسد.

*شما چه راهکاری را به دولت اعتدال برای موفقیت بیشتر در این راه پیشنهاد می کنید؟

رحمانپرست: اگر بخواهم تیتروار بیان کنم. بنظرم: ۱- دولت باید کابینه و اطرافیان خود را از افراد افراطی دور کند. ۲- – اعتدال را برای همه ایرانیان بخواهیم نه بری خودی ها. یعنی در رفتار با دگر اندیشان باید تامل عقلی و ژرف نگری داشته باشیم. یعنی برای هر اندیشه در بیانی حتی اگر مخالف عرف باشد اولا اجازه گفتن بدهیم و در ثانی تفکری در آن داشته باشیم. ۳- از نگاه افراطی به مولفه های سیاسی، فرهنگی و اعتقادی پرهیز کنند. ۴- اجرای بدون تنازل قانون اساسی یعنی اجرای کامل بند بند قانون اساسی نه اجرای گزینشی با نگاه سلیقه ای

مبینی: بنظرم موتور توسعه کشور در حال حاضر بی جان شده اصلاً دولت روحانی باید این موتور را از این حالت خارج کند تا بتواند برنامه های فوری و آنی مردم را در چارچوب برنامه های نظام را اجرا کنند. سیاست داخلی ادامه سیاست خارجی است. لذا دولت روحانی برای موفقیت ضمن اعتماد سازی با جامعه بین الملل اعتماد سازی داخلی با احزاب و گروههای مختلف سیاسی را در دستور کارش قرار دهد. این کمک می کند که سرمایه اجتماعی کشور همراهی کند با برنامه های دولت که در تحقق اهداف کلان در چارچوب همه نظام اجرا شود.

– باقری: باآموزش صحیح و فرهنگ سازی می توان تمام نهادهای درگیر در آموزش را بکار گرفت تا فرهنگ سازی صحیح انجام ندهیم می توانم به برخی از اهداف دست یابیم – برای این منظور بکارگیری مدیران شایسته خیلی می تواند به دولت کمک کند. مدیرانی که در عمل اعتقاد به اعتدال داشته باشند. باید با توجه به فرهنگ خودمان باید اخلاق مدار بود. انصاف سیاسی را مد نظر قرار داد. نقد پذیری را رواج دهد – هم انتقاد کردن و هم انتقادپذیری را دولت آموزش دهد. با توجه به عملکرد دولت روحانی معاونت که به اقشار و اقوام ایرانی تشکیل دادند لایحه حقوق شهروندی را هم ارائه دادند. این نشان می دهد که به این بخش اهمیت می دهند.  یکی دیگر ضابطه به جای رابطه در فعالیت ها مد نظر باشد. خیلی از تندروها اعتدال را نمی پذیرند. بنابراین پیشرفت همراه با اعتدال کار سخت است. خیلی از کسانی که منافع آنها در خطر می افتذ نمی پذیرند در مقابل اعتدال مقاومت می کنند.

اعتدال عقلانیت را به همراه دارد و نخبگان نقش مهمی را در ایجاد فرهنگ عقلانیت و اعتدال در درون جامعه دارند. برای تحقق اعتدال نمایندگان مجلس در قانونگذاری هم باید این موضوعات را مد نظر قرار دهند تا ما بعد از سالها همچنان دوباره کاری نکنیم.

کد خبر: ۴۲۲۱
ارسال توسط: اکبر مقدسی
دسته: گفتگو
پرينت    ايميل
ذخیره در قالب Microsoft Office Word ذخیره
در میز گرد سیاسی ونگ نيوزبا صاحبنظران مطرح شد:

بحث اعتدال را اين روزها بيشتر مي شنويم. چرا كه دولت يازدهم با همين شعار كارش را اغاز كرده است براي آشنايي بيشتر با مفهوم اعتدال و اهميت آن در چارچوب انقلاب اسلامي هفته نامه بهنگر ميز گردي را با سه تن از دانشگاهيان منطقه كه تحصيلات انها در رشته سياسي و اجتماعي است ترتيب داده  است  كه مي خوانيد. افراد تشكيل دهنه ميز گرد عبارتند از: احمد علي باقري ( دانش پزوه دكتري در رشته جامعه شناسي، مدرس انشگاه، مدير گروه رشته روابط عمومي در دانشگاه جامع علمي كاربردي فرهنگ و هنر شماره ۱ مازندران داراي چندين مقاله در مجلات خارجي) غلامحسن مبيني ( دكتراي علوم سياسي، مدرس دانشگاه فعال سياسي، مشاور سياسي خانه احزاب وزارت كشور در دولت اصلاحات، دبير كميته  اساتيد و دانشگاهيان در ستاد دكتر روحاني استان گلستان )علي رحمانپرست (كارشناس ارشد علوم سياسي، مدرس دانشگاه، نويسنده كتب و مقالات سياسي و اجتماعي، مدير انتشارات مهربان نيكا)

ضمن تشکر از شما که در این برنامه میز گرد حضور یافتید در اولین سوال خواهش می کنم تعریفی از اعتدال ارائه دهید؟

– باقری: با عرض تبریک دهه فجر، به لحاظ تعریف نظری اعتدال از عدالت و عدل و میانه روی و … را در لغت بهمراه دارد. اما بعضی وقت ها معنای لغوی و معنای مفهومی با هم همخوانی دارد یعنی افراط و تفریط نداشته باشیم – آن حدیث معروف که نه افراط و نه تفریط و اعتدال و میانه روی ، مفهوم واژه اقتصاد هم در لغت یکنوع اعتدال و میانه روی در دخل و خرج است. بطور کلی اعتدال یعنی هر چیزی جای خودش باشد در همه مسائل. انقلاب هم خودش اصلاح بزرگ است برای رسیدن به اعتدال. در دوره طاغوت خیلی چیزها در کشور سرجایش نبود بنابراین انقلاب شد.

– رحمانپرست: تبریک ایام دهه فجر، اعتدال رفتاری توأم با مدارا و عدل را می گویند. فردی که در رفتار میانه رو باشد این میانه روی در کارها، فرد از هرگونه رفتار، تصمیم و حتی تفکر افراطی و تفریطی خودداری می کند. اعتدال با واژه های دیگری هم می تواند هم معنی باشد. مثل تساحل، رواداری، مدارا (همان نرمش رفتار و گفتار در معامله با دیگران و تحمل حرف مخالف دیگران) یک شعر است که می تواند تعریف اعتدال باشد.

درشتی و نرمی به هم در بهد/  چو رگزن، جراح و ملحم نهد.

– مبینی: اعتدال همانطور که دوستان اشاره کردند مخرج مشترک میانه روی دارد به طور خاص می تواند توام باشد با عقلانیت، تدبیر، مدارا و مدیریت کردن رفتار قانونی و خروج از نافرمانی مدنی، اعتدال گرایی در چارچوب مذهبی و ملی درست به یک نظام اجتماعی و تربیتی متعادل بوجود می آید. اگر چه معتقدم اعتدال در قیاس با مفاهیم مصطلح دیگر در فرهنگ سیاسی، با ابهام و ایهام روبروست یعنی در قابوس فرهنگ سیاسی ما، میانه روی مفهوم بیگانه تلقی می شود و فاعلان سیاسی نسبت به میانه روی قدری بی توجهی را نشان می دهند. بنابراین میانه روی در رفتار سیاسی سیاسیون ما، جنبه تصنعی و نمایشی به خود گرفته است. ما می¬بینیم گاهاً از دایره اعتدال هم بعضا خارج می شوند. بنابراین نیاز فعلی جامعه ما ورود به اعتدال است.

*آیا اعتدال می تواند نسبتی باانقلاب اسلامی داشته باشد؟

– باقری: انقلاب را اگر یک دگرگونی و اصلاح بزرگ بدانیم در واقع رسیدن یک سری افراط و تفریط در جامعه تلقی می شد ، هدف انقلاب برپایی اعتدال است اگر چه انقلاب در ابتدا یکسری افراط و تفریط همراه است. ولی در عمل هدفش تعادل است. اگر به انقلاب اسلامی ایران نگاه کنیم عملکرد حاکمان طاغوت بنوعی عدم اعتدال بود. وابستگی به بیگانگان فساد اداری و تبعیض و … غیر اعتدال بود به هر حال، برای رسیدن به اعتدال انقلاب کردیم. پس رابطه انقلاب و اعتدال یک رابطه معنادار و ریشه ای است. هر زمانی که از اعتدال خروج کردیم نیاز به اصلاحات بود. الان هم ممکن است گاهی در عملکرد برخی مسئولان نیاز به اصلاحات باشد تا در نهایت به اعتدال برسیم. ما نمی خواهیم انقلابی دیگر کنیم ولی گاهی اصلاحات لازم بنظر می رسد تا به اعتدال برسیم.

– رحمانپرست: بدلیل اینکه انقلاب اسلامی ایران در اصل یک ایدئولوژی آلترناتیوی را در مقابل رژیم گذشته پا به میدان عرضه کردکه اساسش دین اسلام بود. یعنی قصد داشت حکومت اسلامی راتشکیل دهد.  مشیل فوکو فرانسوی در کتاب ایرانیها چه رویایی در سر دارند که مصاحبه هایش با مردم در زمان انقلاب ۵۷ انجام شد. در جایی عنوان می کند که بیشتر مردم در سوالم که شما دنبال چی هستید معتقدند ما دنبال حکومت اسلامی هستیم. وقتی ایدئولوژی جانشین رژیم گذشته حکومت اسلامی است، حکومت اسلامی از عدالت تعاریف خاص خودش را دارد و عدل همان ریشه اعتدال است جزء اصول دین اسلام است. جامعه ای بدون تبعیض از سفارشات اسلام است. خداوند هر پاداش و بلا و کیفرش بر پایه عدل است. عدالت ملکه تقوا و پرهیزگاری است. مولوی شعر زیبایی دارد: عدل چو بود آب در اشجار را- ظلم چو بود آب دادن خار را.

انصاف و عدالت جزء اهداف پیامبران الهی هم بوده اند. زیربنای حکومت اسلامی عدالت است. در اصول قانون اساسی هم به موارد عدالت اشاره مختلفی دارد.

– مبینی: بطور کلی مفاهیم انقلاب و اعتدال همگام و همراه هم است. حکومت در مرحله تغییر دست به انقلاب می زند و در مرحله تثبیت دست به اعتدال می زند. طبیعی است جریان اعتدال می تواند به پویایی جامعه کمک کند. اگر چه انقلاب به تغییرات ساختاری نظر دارد اما اصلاحات به تغییرات تدریجی در درون ساختار توجه دارد. اعتدال برای انقلاب حکم بالانس را دارد. و در نهایت اعتدال در پی افزایش راندمان نظام سیاسی منجر می شود. در تکمیل فرمایشات دوستان اگر بخواهیم نسبت اعتدال و انقلاب را عرض کنم برای تحقق اعتدال یکی از شاخص ها تحقق اهداف انقلاب که یکی از آنها عدالت اجتماعی است داوری درباره نسبت اعتدال و انقلاب را می توانیم در رفتار عملکرد نظام در طول ۳۵ سال توجه کرد که بنظرم در بسیاری از موارد نظام سعی کرده اعتدال را سرلوحه کارش قرار دهد. هر نسلی یکبار انقلاب می کند و چندین بار اصلاحات کلا پروسه اعتدال در ایران باید آهسته و پیوسته باشد.

* بنظر شما آیا می توان دولت فعلی را دولت اعتدال گرا دانست؟

رحمانپرست: برای تشخیص و معیار قراردادن این موارد می توان به چند سنجه توجه کرد. یک شعارهای انتخاباتی- دوم انتصاب ها پس از پیروزی سوم رفتارها و گفتارهای مدیران پس از انتصاب.

بنظرم شعارهایی که جناب دکتر روحانی مطرح می کردند شعار اعتدال را بیشتر از دیگران به زبان می اوردهمچنین دولت تدبیر و امید و پرهیز از خشونت که در دنیا مطرح شده است. و در زمینه انتصاباتش هم احساس می شود این رویه اعتدال گرایی را داشته در گفتارهای رئیس جمهور و دولتمردان هم به دور از افراط و تفریط بوده است. بنظرم این دولت اعتدال گراست

مبینی: سرمایه اجتماعی دولت فعلی اعتدال است و به ما می آموزد اعتدال به معنی حذف دیگران نیست. اشتباهی که دولت سابق انجام داد و حتی سیاست های پوپولیستی در پرداخت یارانه و … که عمدتاً هدف اقناع طبقه متوسط و پایین جامعه بوده در انتخابات ۹۲ دیدیم آن سیاستها نتیجه معکوس داده دیدیم سبد آراء دکتر روحانی در مناطق حاشیه ای و شهرهای کوچک به مراتب قوی تر بوده و یکی از دلایلش همین می تواند باشد که دولت سابق از دایره اعتدال خارج شد و همین فرصتی برای دکتر روحانی ایجاد کرد تا با شعار اعتدال به باز تولید سرمایه های اجتماعی خودشان بپردازند. همینطور توانست جنبش اصلاحات را باز تولید کند. اصلاحاتی که آموخته که در درون همین نظام باید به قواعد سیاسی تن بدهد.

و لذا دولت روحانی را در مجموع موفق می دانم چون شعارش اعتدال بود و کابینه اش را هم معتدل می بینم. جهت گیری دولت هم بر اساس اعتدال است.

این دولت با هجمه ای از فشارهای داخلی و خارجی مواجه است و تدابیر این دولت برای رهایی از این هجمه ها مناسب است.این دولت توانست در همین مدت دایره بسته تندروی را باز کند.

– باقری: همانطور که دوستان گفتند، شعار این دولت تدبیر و امید است. در این مدت هم بنظر می رسد دولت توانسته به شعارهایش جامه عمل بپوشاند. خوشبین هستم که این رویه ادامه پیدا کند. انشاء ا… ثمره خوبی برای مردم به همراه داشته باشد. اما نمی توان قضاوت نهایی کرد. همیشه افرادی در هر دوره هستند که منافع شخصی را به منافع عمومی ترجیح می دهند که این آفت است. همیشه در عمل مشکل است. باید اعتدال را قانونمند کرد تا هیچ کس نتواند به سمت افراط گرایی و خودمحوری برود.

* بنظر شما اعتدال چه نسبتی می تواند با اصلاحات داشته باشد؟ چرا که در مقاطعی در کشور شعار اصلاحات هم مطرح بود.

رحمانپرست: اول از همه ما دیدیم در ایام انتخابات تنها کاندیدایی که به نفع دکتر روحانی با دخالت سران اصلاحات کناره گیری کرد دکتر عارف بودند که بنوعی می توان آن را کاندیدای منتخب اصلاح طلبی دانست. در واقع اعتلاف آشکاری بین جریان اعتدال گرایی و اصلاح طلبان در ایام انتخابات ۹۲ را شاهد بودیم. دکتر روحانی قبل از هر چیز مدیون کناره گیری دکتر عارف و نیز اصلاح طلبان هستند. مطلب دوم اینکه دولت اعتدال را می توان دولت گذار از محافظه کاری پوپولیستی دولت قبل به اصلاح طلبی عالمانه و عاقلانه دانست.یعنی این دولت اعتدال می تواند معبر و کانال خوب و مطمئن را برای اصلاح واقعی و انقلابی جریان اصلاحات بوجود بیاورد. مطلب دیگر که می توان افزود، ما در گذشته اصلاح طلبان دیدیم، دولت های دوره جنگ با کوپنی کردن اقتصاد سعی در پیاده کردن عدالت داشتند و یا در دولت خاتمی با روی آوردن گفتگوی تمدن ها، شعار زنده باد مخالف من و شعار آزادی بیان، آزادی احزاب و حتی تقویت جامعه مدنی سعی بر این داشت اعتدال را به صحنه انقلاب برگرداند. مورد دیگر اینکه ما مشاهده می کنیم در دوره امام خمینی هم مسئولان سعی می کردند اعتدالی برخورد کنند و در انتصاب از جریانهای مختلف استفاده می کردند و رهبر معظم هم اصولگرای اصلاح طلب را در زمینه رفتارهای خوب سیاسی را ترویج می کنند. انتخاب دکتر روحانی بازتاب عطش در جامعه بود به نیازمندی به اعتدال و اصلاحات.

مبینی: دکتر روحانی برای اصلاح طلبان یک دولت انتقالی در دوران گذار تعریف می شود. اصلاح طلبان با درج شرایط داخلی و خارجی با اعتدال با موضوعات برخورد می کنند و کف آرزوهای خود را بنوعی قانع هستند. در نکته ای که باید دوستان اصلاح طلب به آن توجه کنند قرار نیست همه اصلاح طلبان در دولت مسئولیت بگیرند. اشتباهی که جریان اصولگرا مرتکب آن شدند. جامعه مدنی و تحزب را خوب درک نکردند. البته البته احزابی همچون مؤتلفه سعی داشتند ارتباطی با دولت سابق برقرار کنند که موفق نشدند. اصلاحات می تواند از فرصت اعتدال استفاده کند. ما معتقدیم جریان اصلاحات با درک معذورات و محدودیت ها به این جمع بندی برسد که در فضای سیاسی فعلی آهسته و پیوسته اهداف خودشان را در چارچوب همین نظام پیگیری کند. امیدوارم همه فعالان سیاسی به توسعه و تکامل نظام سیاسی کمک کنند.

باقری:در این خصوص سخنان دوستان کامل بود. رابطه اعتدال با جریان اصلاحات یک رابطه متقابل است. –  مطمئناً فرهنگ دینی ما هم بحث اعتدال و اصلاحات وجود دارد. امام حسین(ع) می فرماید: من برای اصلاح دین جدم قیام کردم. ما در جریان انقلاب اسلامی که انقلاب فرهنگی و ارزشی بود یعنی تغییر در باورها راه هایی را به جامعه نشان می دهد. ما اصلاحات می کنیم تا همواره اعتدال را حفظ کنیم. به عبارتی اعتدال بعنوان اصلاحات و اصلاحات بدون اعتدال به بن بست می رسد.

*شما چه راهکاری را به دولت اعتدال برای موفقیت بیشتر در این راه پیشنهاد می کنید؟

رحمانپرست: اگر بخواهم تیتروار بیان کنم. بنظرم: ۱- دولت باید کابینه و اطرافیان خود را از افراد افراطی دور کند. ۲- – اعتدال را برای همه ایرانیان بخواهیم نه بری خودی ها. یعنی در رفتار با دگر اندیشان باید تامل عقلی و ژرف نگری داشته باشیم. یعنی برای هر اندیشه در بیانی حتی اگر مخالف عرف باشد اولا اجازه گفتن بدهیم و در ثانی تفکری در آن داشته باشیم. ۳- از نگاه افراطی به مولفه های سیاسی، فرهنگی و اعتقادی پرهیز کنند. ۴- اجرای بدون تنازل قانون اساسی یعنی اجرای کامل بند بند قانون اساسی نه اجرای گزینشی با نگاه سلیقه ای

مبینی: بنظرم موتور توسعه کشور در حال حاضر بی جان شده اصلاً دولت روحانی باید این موتور را از این حالت خارج کند تا بتواند برنامه های فوری و آنی مردم را در چارچوب برنامه های نظام را اجرا کنند. سیاست داخلی ادامه سیاست خارجی است. لذا دولت روحانی برای موفقیت ضمن اعتماد سازی با جامعه بین الملل اعتماد سازی داخلی با احزاب و گروههای مختلف سیاسی را در دستور کارش قرار دهد. این کمک می کند که سرمایه اجتماعی کشور همراهی کند با برنامه های دولت که در تحقق اهداف کلان در چارچوب همه نظام اجرا شود.

– باقری: باآموزش صحیح و فرهنگ سازی می توان تمام نهادهای درگیر در آموزش را بکار گرفت تا فرهنگ سازی صحیح انجام ندهیم می توانم به برخی از اهداف دست یابیم – برای این منظور بکارگیری مدیران شایسته خیلی می تواند به دولت کمک کند. مدیرانی که در عمل اعتقاد به اعتدال داشته باشند. باید با توجه به فرهنگ خودمان باید اخلاق مدار بود. انصاف سیاسی را مد نظر قرار داد. نقد پذیری را رواج دهد – هم انتقاد کردن و هم انتقادپذیری را دولت آموزش دهد. با توجه به عملکرد دولت روحانی معاونت که به اقشار و اقوام ایرانی تشکیل دادند لایحه حقوق شهروندی را هم ارائه دادند. این نشان می دهد که به این بخش اهمیت می دهند.  یکی دیگر ضابطه به جای رابطه در فعالیت ها مد نظر باشد. خیلی از تندروها اعتدال را نمی پذیرند. بنابراین پیشرفت همراه با اعتدال کار سخت است. خیلی از کسانی که منافع آنها در خطر می افتذ نمی پذیرند در مقابل اعتدال مقاومت می کنند.

اعتدال عقلانیت را به همراه دارد و نخبگان نقش مهمی را در ایجاد فرهنگ عقلانیت و اعتدال در درون جامعه دارند. برای تحقق اعتدال نمایندگان مجلس در قانونگذاری هم باید این موضوعات را مد نظر قرار دهند تا ما بعد از سالها همچنان دوباره کاری نکنیم.

.