لطفا گوشی را کنار بگذارید،بیاییدچند دقیقه کتاب بخوانیم/ آزاده بابایی نژاد
تاریخ انتشار خبر : ۰۱/۰۸/۲۵
گوشیهای لمسی برای خود دنیایی هستند؛ بهویژه وقتی که متصل به اینترنت باشند. دلکندن از آنها گاهی سخت میشود. بیایید به یکدیگر قول بدهیم که کمی از این مجازی دوستداشتنی فاصله بگیریم. بیایید چند دقیقه با هم کتاب بخوانیم.
سرها در گوشی و تبلت است، در دنیای مجازی تسخیر شدهایم، آنقدر که از اطراف بیخبریم؛ صدای مادر را نمیشنویم که مدام میگوید: “غذا حاضر است”، صدای پدر را نمیشنویم که میگوید: “بچه بیا غذاتو بخور”، صدای خواهر را نمیشنویم که میگوید: “داداش غذات سرد شد”؛ و صدای زنگ در را، سر و صدای بازی بچههای همسایه را، شادی بازی گلکوچیک در کوچه را نمیشنویم، و عطر یاس را، ترانهی باران را، زیبایی شکوفه را، برگریزان پاییز را و لذت برف را نمیفهمیم.
صدای مادر، پدر و خواهر همچنان میآید، اما او میخواهد تا آخرین پیامها را بخواند، عکسها و فیلمها را ببیند، کمی بخندد. از واتساپ به تلگرام، از آنجا به توئیتر و اینستاگرام سری میزند، یک سفر چند دقیقهای که گاه از ساعت و ساعتها میگذرد، چند گروه فک و فامیل و دوستان را هم چک میکند. چند پیام هم میگذارد. یک گردش مجازی.
میآید که ناهارش را بخورد، گویی دیگر جانی برایش نمانده است. بیحوصله است، لذتی نمیبرد. مزه ماست و مرغ برایش فرقی ندارد. برای جویدن غذا وقت ندارد، پارچ آب باید کنار دستش باشد. میخواهد زودتر ظرف غذا را خالی کند، به اتاقش برود و باز به سمت گوشی خیز بردارد.
این شرح حال بیشتر خانوادههاست. بچهها با همین گوشی لمسی بزرگ میشوند، ادبیات ضعیفی دارند، نمیتوانند با چند کلمه جمله بسازند. نمیتوانند خوب از روی متن بخوانند، حتی چند بیت شعر بلد نیستند، اغلب گوشهگیرند، انگار مغزشان هنگ کرده است و اگر از آنها بپرسید آخرین کتابی که خواندهای چه بود؛ تا ویندوز ذهنشان بالا بیاید خیلی طول میکشد و حتما شما هنگ میکنید!
دنیای مجازی خوب است و در دهکده جهانی نیاز به ابزار جدید و بهروز ارتباطی داریم تا اطلاعات در کسری از ثانیه دریافت و منتقل شود. با این حال کتاب هم به عنوان یک رسانه مزیتهای خاص خود را دارد. چه اینکه حتی کتاب “دنیای مجازی” هم به چاپ رسیده است تا کاربران با قوانین و روشها و امکانات این دنیای ناتمام آشنا شوند.
شاید کتاب “لذت متن” را خوانده باشید. در واقع مطالعه کتاب به معنای واقعی لذتبخش است و تو را با دنیای بیشتری از واژگان آشنا میسازد، آگاهی میآفریند، صبر و سکوت و آرامش را میآموزی، تو را با بینهایت جمله و واژه در دنیایی که دلخواه توست، همراهی میکند، به تو قدرت تخیل و تصمیم و نتیجهگیری میدهد.
یار مهربان، همراهان خود را افرادی باوقار تربیت میکند، افرادی که شتابزده عمل نمیکنند، اهل گفتگو هستند و نقدپذیر. یادداشتبرداری و درباره موضوعات روز تجزیه و تحلیل میکنند. خوب گوش میدهند و حافظه قوی و خلاق دارند. کتابخوانها معمولا در دام تبلیغات نمیافتند و اصلا زودباور نیستند.
بچهها، کتابخوانی را از پدر و مادر میآموزند. پدر که روزنامه، مجله و کتاب را مطالعه کند، بچهها نیز مشتاق میشوند. دنیای بچهها را والدین میسازند، با خواندن قصه و شعر در کودکیها، و در ادامه با قراردادن کتاب در سبد خرید. مهم نیست یک کتابخانه در خانه باشد، مهم این است که در خانه کتابخوان باشد.
کتابخوانی یکی از بزرگترین سرمایههایی است که هر پدر و مادری میتواند به فرزندانش هدیه کند، این هدیه جاودانه و ارزشمند است. گرچه جامعه و برنامهریزان نیز باید در ترویج فرهنگ کتابخوانی بکوشند. دوستی نوشته بود: “چرا تلویزیون چیپس و پفک تبلیغ میکند اما کتاب نه”، و من آرزو دارم که ای کاش برای زیرساختهای فرهنگی به اندازه تبلیغات چیپس و پفک، ایده و طرح روی میز بود. شاید دیگر کسی سمت این خوراکیها هم نرود!
بیایید به یکدیگر قول بدهیم که در مهمانیها، در کنار دوستان، هنگام غذا خوردن، وقت صحبت با بزرگترها، و زمان بازی، گوشیها را کنار بگذاریم. بیایید به یکدیگر قول بدهیم که کمی هم برای کتاب وقت بگذاریم، کتاب بخوانیم تا خوب حرف بزنیم، خوب تحلیل کنیم، پاسخ خیلی از سوالات و ابهامات را دریافت کنیم، و خوب تشخیص بدهیم.
به سمت قفسه کتاب میروم، “خداوند الموت” مرا به سمت خود میکشاند، نوشتهها و ترجمههای ذبیحالله منصوری بینظیر است، یک بار این کتاب ۷۷۶ صفحهای البته برای سال ۱۳۶۲ از انتشارات جاویدان را خوب خواندهام؛ میگویند “پل آمیر” نویسنده فرانسوی آن را نوشته است، اما باز هم میگویند اصلا این شخصیت وجود خارجی ندارد!
بگذریم؛ بیایید گوشیها را کنار بگذاریم و دقایقی با هم کتاب بخوانیم. بیایید سهمی در افزایش سرانه مطالعه داشته باشیم. راستی! کتاب مورد نظرتان چیست؟
یادداشت از : آزاده بابانژاد