« پسران وزیر ناقص عقل » به قلم استاد احمد خیرخواه
تاریخ انتشار خبر : ۹۸/۰۷/۱۱
خلاصه خبر : به نام خداوند زنده نگهدارنده با سلام و ارادت به شما خوانندگان اندیشمند و ارجمند حکیمان گفته اند برای رسیدن به یک هدف متعالی، باید همه علل و اسباب
به نام خداوند زنده نگهدارنده
با سلام و ارادت به شما خوانندگان اندیشمند و ارجمند
حکیمان گفته اند برای رسیدن به یک هدف متعالی، باید همه علل و اسباب
آن فراهم و موجود باشد و بعلاوه نباید هیچ مانعی برای نرسیدن و دست نیافتن آن
در میان باشد .
این سخن حکما صرفاً به دستیابی اهداف متعالی اختصاص ندارد بلکه علاوه بر آن
در باره نگهداری و برخورداری از سرمایه های مادی و معنوی انسان نیز صادق و
قابل تعمیم است.
طبق سخن مذکور لازمه عقلی و منطقی دست یافتن و بهرمند شدن از خواسته های
گرانبها پرداخت هزینه های بسیار و پر بها است .
اما برای باز ماندن از موقعیتی گرانبها و یا از دست دادن سرمایه ای با ارزش
بسا به هیچ هزینه ای نیاز نیست بلکه کافیست در اثر یک سهل انگاری مانعی پیدا شود
تا مانند ویروسی علاج ناپذیر آدمی را ضعیف و نحیف و سپس ناکار و ناکام سازد .
هدف های متعالی گاهی فردی و گاهی اجتماعی اند.
و آنها با تحمل سختی ها و صرف هزینه های مادی و معنوی به دست میآید .
اهداف توحیدی و الهی اهدافی متعالی نزد همه موحدان جهان است .
برآیند جهانبینی توحیدی، استقرار عدالت جهانی است، این هدف هدفی متعالی
نزد همه امم توحیدی است.
این هدف متعالی و بزرگ ، منشأ اعتقاد امت های توحیدی به مهدویت است.
اساسا فطرت بشر تشنه عدالت است به همین خاطر چشم انتظار فرمانروای
عدالت گستر جهان است .
می بینید که فطرت، دلیل انتظار فرج است و درخت انتظار ریشه در دل فطرت دارد .
بشر از جهت آنکه بشر است چشم به راه منجی موعود است، امامی که
با صلاح و سلاح عدالت ظهور می کند، و پرچم پیروزی عدالت را باهتزاز
در می آورد و چشم منتظران عدالت را روشن و قلب آنها را شاد می کند .
حکومت و سیاست امام زمان دو ویژگی ممتاز دارد:
نخست آنکه جهانی است دوم آنکه عدالت محور می باشد .
اساسا همه انبیاء و مصلحان الهی به دنبال تحقق و اجرای عدالت بودند و هستند.
عدالت اصل محوری اسلام و مسلمانان و اصل توحیدی همه ادیان الهی است .
بر طبق این اصل خداوند متعال عادل است و همانگونه
که خدا عادل است انسان نیز ( که آفریده او هست) باید عادل باشد
و انسان عادل انسانی است که صاحب قوه و ملکه عدالت می باشد و در
تمام شئوون زندگیش صبغه و سائقه عدالت دارد و بر اساس عدالت رفتار می کند .
بنابراین انسان عادل کسی است که خلق و خوی و رفتاری عادلانه و مبتنی بر عدالت دارد.
عدالت انسان عادل عدالتی خواهشی یا سلیقه ای نیست ، به این معنی
که در بعضی امور عادل باشد اما در اموری دیگر عدالت را لازم نشمارد !
شعاع عدالت شعاعی ارجمند و گرامی است .
تمام افکار و عقائد و اخلاق و رفتار بشر با شعاع عدالت روشن هستند .
هر انسانی هم حق دارد در باره عدالت سخن بگوید و عدالت خواهی کند
و هم مکلف به عدالت پذیری است. است.
اکنون با توجه به سخنان مزبور در باره میراث گرانبهای
حضرت امام خمینی (ره) و شهدای گرانقدر و جانبازان گرامی ،
مطالبی را از منظر اصل عدالت مطرح و مرور می نماییم :
بی تردید هدف امام خمینی (ره) و خلف صالح او مقام معظم رهبری و نیز
شهیدان و ایثارگرانی که دعوت الهی او را لبیک گفتند و در امتحان الهی
سر بلند و پیروز شدند ، استقرار نظام جمهوری اسلامی با محوریت عدالت بوده است.
«عدالت محوری» جمهوری اسلامی ، مشخصه برجسته و ذاتی آن است
ضمن آنکه باید توجه نماییم که عدالت رمز بقای جمهوری اسلامی است .
مهمترین دلیل این سخن وجود سنت حتمی و تغییر ناپذیر الهی
در باره حکومت ها و سرنوشت آنهاست است که مورد تاکید پروردگار متعال
در قرآن کریم قرار گرفت.
بر اساس این سنت حتمی و تغییر ناپذیر الهی عدالت رمز بقا و ماندگاری
حکومتهاست و موریانه ناعدالتی آفت حاکمیت و سیاست است .
عدالت گوهر گرانبهایی است که قریب به هزار آیه قرآنی
تصریحا یا تلویحا در باره آن سخن گفتند ، علاوه پشتبند آن بسیاری
از احادیث و روایات و آموزه های تاریخی و تجربه بشری می باشد،
در کنار اینها عقل و فطرت نیز میزبان های شایسته اصل عدالت هستند .
نتیجه آنکه در جمهوری اسلامی همه آحاد شهروندان، مخصوصا مسئولان
که در جایگاه نمایندگی و وکالت از ناحیه مردم امانت داران مسند ها و منصب ها هستند،
می بایستی از یک طرف «همواره » کام مردم را با عدالت شیرین کنند
و بطور خستگیناپذیر ناپذیر در بسط و گسترش عدالت بکوشند و از طرفی
در مقابله و ریشه کن نمودن ظلم قد علم کنند .
از امام خمینی(ره) آموختیم که بهترین داور
درباره مدیران و زمامداران خود مردم هستند.
امام خمینی با صراحت در باره هوش و ذکاوت ملت ایران
سخن گفته است و آن را ستود
چنانکه ایمان و اعتقاد و ایثار و تعهد این ملت را بارها به بزرگی ستایش نمود ،
بنابر این اگر مدیران و مسئولان وظایف مربوط به خود را متعهدانه و شرافتمندانه
انجام دهند حتما مورد قدردانی خود مردم قرار میگیرند و بعلاوه نزد وجدان خود
احساس شیرینی از شرافت دارند .
اما اگر مسئولان مسئولیت و مدیریت را جایگاهی برای سوءاستفاده های خودخواهانه خود
قرار دهند و دست طمع و زیاده خواهی در امانتی که مردم به آنها سپرده اند
دراز کنند و آهنگ تعدی در بیت المال را ساز نمایند
و خود را با چرب و شیرین سفره ها و سفرهای حرام بپرورانند
و در سرای دینار و دلار ساکن شوند و شراب شادانه بنوشند
و خود را با پوششی از تدلیس و تلبیس بپوشانند، (چنین سیاستمدارانی)
از چشم رحمت خدا می شوند و مورد خشم مردم قرار میگیرند .
بدیهی است که هر کسی منفعت و مصلحت شخصی خود و خانواده و حزب و
جناح خود را بر مصلحت کلی کشور و نظام اسلامی و مردم ترجیح دهد او یا خائن است یا احمق .
منشور امنیت و عدالت در کشور ما قانون اساسی است و همه ( همه یعنی همه )
بدون تبعیض ملزم به تبعیت و اطاعت از آن هستند و همانگونه که در این قانون
با صراحت آمده است همه ملت ایران در برابر حقوق و الزامات ناشی از قانون اساسی برابرند .
ایستادگی در برابر قانون اساسی اگر ناشی از غرض ورزی نباشد
قطعا نشانه بی خردی است ، در هر صورت مخالفت با قانون اساسی اگر
موجب تضییع حقوق دیگران و یا تحصیل هرگونه مال یا منافع نامشروع شود
موجب مجازات است که قانون آنرا بیان می کند و یا قاضی در باره
آن تصمیمی عادلانه می گیرد.
چشمه شیرین عدالت چشمه ای جاری و جاودانی است ، این همان چشمه آب حیات است ،
با عدالت است که زندگی جاریست و بدون عدالت نه شخص و نه جامعه حیات حقیقی ندارد .
انسان ستمکار انسانی مرده است جامعه ستمکار جامعه ای مرده است.
جهان ستمکار نیز جهانی مرده است.
ستمکاران کسانی اند که در کنار و جوار عدالت نیستند، آنها با عدالت و عدالت
خواهان میانه خوبی ندارند.
از منظر آسیب شناسی« عدالت محوری » در باره کشور و نظام و
مردم ، (به مقتضای فطانت و فراست مومنانه) ، باید گفت :
یکی از خطرات و تهدید های جدی در آینده خطری است که
جناب شیخ اجل سعدی شیرازی از آن به «پسران وزیر ناقص عقل» نام می برد ,
اما در عرف جامعه امروزی کشور ما از آن به « آقا زاده ها » نام برده می شود.
دلایل کافی درباره خطر بالقوه آقازادگان وجود دارد ، که البته اگر این موضوع به
درستی تدبیر و مدیریت شود, این تهدید بالقوه می تواند به فرصتی مطلوب و نیکو تبدیل گردد.
آقازادهها نه شرعا و نه قانونا و نه اخلاقا حق هیچگونه
امتیاز و زیاده خواهی و ویژه خواری ندارند
آنها در برخورداری از حقوق اجتماعی و حقوق انسانی و مدنی
مانند همه شهروندان دیگر این کشورند چنانکه در ارتباط با تکالیف فردی و اجتماعی
در برابر قانون با همه شهروندان تکالیف یکسانی دارند .
جز آنکه همه آنها همواره به شکلی مناسب باید مورد رصد سازمان های
مربوطه امنیتی قرار داشته باشند تا از وقوع هرگونه آسیبی در حیطه فعالیت آنها
و پدرانشان پیشگیری و جلوگیری گردد.
بطور کلی مسئولان ارشد سیاسی و نظامی و امنیتی حق رها شدن خود
و رها کردن فرزندانشان را ندارند.
اگرچه وظیفه حساس نیروهای امنیتی در این خصوص هیچگاه
نمی تواند نادیده گرفته شود.
دشمنان بدسگال از بروز هر گونه نقطه ضعفی در جای جای این کشورعزیز
خشنود می شوند و حدوث هر گونه ناگواری طبیعی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی
موجب خوشحالی آنان می شود .
اساسا دشمنان ما خوی ددمنشی و موضع دشمنی نسبت به کشور و ملت و نظام ما
را کتمان و پنهان نمی کنند .
دشمنان ما بطور علنی و آشکار با تمام قوا هم اصالت و هویت و هم هستی
و موجودیت ملت ما را مورد هدف استکباری خود قرار داده اند .
اکنون دشمنان چکمه اهریمنی خود را روی گلوی ملت ایران گذاشته اند
تا به شکلی نا جوانمردانه او را به تسلیم وادار کنند ، اما استقامت خیره کننده
این ملت مکر و خدعه دشمنان مکار و خداع را باطل و بی اثر ساخت
و استکبار جهانی را مأیوس و ناکام نمود. « ومکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین » .
اما امروز وظیفه دینی و ملی و انسانی ما حفظ وحدت و همدلی و هم افزایی
همه مردم و مسئولان در همه عرصه ها و سطوح و لایه های جامعه و نظام است.
امروز رعایت عدالت و اجرای آن در حوزه های اجتماعی و اقتصادی
و سیاسی و … ضرورت نخستین است .
مسئولان عزیز و ارجمند اگر بر ممشای عدالت و اعتدال باشند
می توانند کشور و ملت و نظام را از آسیب ها مصون نمایند .
لابد مسئولان و مدیران ارشد کشور مواظب آقازاده های نازنین خود هستند
تا مبادا روزی فرزندانشان نزد این مردم ، مانند « پسران وزیر ناقص عقل» باشند ،
چرا که سلیقه مردم اینگونه تحفه ها را نمی پسندد !
سخن را با دو بیت حکیمانه از جناب حکیم سنایی غزنوی
در « فضیلت عدالت » به انتهاء می رسانیم :
هر کجا عدل روی بنمودست
نعمت اندر جهان بیفزودست
عدل بازوی شه قوی دارد
قامت ملک مستوی دارد
با سپاس و احترام مجدد به شما خوانندگان ارجمند .
احمد خیرخواه
وقتی افتاد فتنهای در شام
هر کس از گوشهای فرا رفتند
روستا زادگان دانشمند
به وزیری پادشا رفتند
پسران وزیر ناقص عقل
به گدایی به روستا رفتند…
قلمتان همواره نویسا باد استاد ارجمند!?
جهان استوار است به سرهای فکور و دل های روشن و البته عمل گرایی. امید است شاهد تابیدن آن شاهد عدالت پرور باشیم تا دست بدخواهان عدالت ستیز را کوتاه کند
درود بر شما و فکر روشنتان