سی حدیث نامدار حدیث هفتم : « حدیثِ تعقل امیرالمومنین » پژوهش و نگارش : استاد احمد خیرخواه

اين حديث و مضمون آن را علماي شيعه و سني در كتب خویش آوردند.
رشيد الدين ميبدي در «تفسير كشف الاسرار» نقل نموده كه پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ به امير المومنين ـ عليه السلام ـ فرمودند: «يا علي اذا تقرب الناس الي خالقهم بالصلاه و الصوم، فتقرب اليه بانواع العقل، تسبقهم بالدرجات»،(۱)
استاد محمد تقي جعفري در « ترجمه و تفسير نهج البلاغه، ج۱۳، صفحه ۲۱۰» مي نويسد: ابن سينا در كتاب «معراج نامه» در بحثِ ترجيح معقول بر محسوس مي گويد: (… و براي اين بود كه شريفترين انسان و عزيزترين انبياء و خاتم رسولان ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ با مركز حكمت و فلك حقيقت و خزانه عقل، امير المومنين ـ عليه السلام ـ چنين گفت كه: «يا علي إذا رأيت الناس يتقربون إلي خالقهم بأنواع البر تقرب أنت إليه بأنواع العقل تسبقهم. اي علي! هنگامي كه مي بيني مردم به وسيله عبادت نيكو به آفريننده خود تقرب مي جويند، تو به وسيله انواع تعقل به بارگاه خداوندي تقرب پيدا كن تا بر همه سبقت بگيري)، و این چنین خطاب را جز چون او بزرگی راست نیامدی، كه او را در میان خلق چنان بود كه معقول در میان محسوس.( كتاب «معراج نامه»).
اين روايت هر چند مرسله است ولي بزرگاني مانند: مير داماد، ملا صالح مازندراني و غيره به مضمونش عمل كرده اند و قائل به صحت متن هستند.
و در بين علماي اهل سنت هم افرادي مانند ذهبي در كتاب «ميزان الاعتدال» و متقي هندي در كتاب «كنز العمال» این حدیث نبوی را آورده اند .
جناب جلال الدین رومی نیز در مثنوی معنوی خود، این حدیث را تضمین می کند و بیان می دارد:
گفت پیغمبر علی را كای علی شیر حقی پهلوانی پر دلی
لیك بر شیری مكن هم اعتمید اندرآ در سایه‌ی نخل امید
هر كسی گر طاعتی پیش آورند بهر قرب حضرت بی چون و چند
تو تقرب جو به عقل و سر خویش نی چو ایشان بر كمال و بر خویش
اندرآ در سایه‌ی آن عاقلی كش نتابد برد از ره ناقلی
یا علی از جمله‌ی طاعات راه برگزین تو سایه‌ی خاص اله
هر كسی در طاعتی بگریختند خویشتن را مخلصی انگیختند
تو برو در سایه‌ی عاقل گریز تا رهی زان دشمن پنهان ستیز
از همه طاعات اینت لایق است سبق یابی بر هر آن كاو سابق است

نیز این ابیات می‌تواند اشاره‌ای به آن حدیث گرامی باشد كه یك ساعت تفكر و تعقل از هفتاد سال عبادت بهتر است و یك عالم از هفتاد زاهد و عابد برتر و مفیدتر است، چه عابد و زاهد در نهایت خود را به ساحل
می‌رسانند ولیكن یك عالم؛ كثیری از آدمیان را می‌تواند به ساحل نجات برساند .
شرحی مختصر از علامه محمد تقی جعفری در باره این حدیث :
ایشان می‌نویسد: ما این روایت را مطابق نقل ابن سینا در كتاب «معراج نامه» ثبت می‌كنیم:
چند نکته پیرامون سخن ابن سینا:
نکته اول: علی خزانه عقل است
ابن سینا در توصیف امیر المومنین‌(ع)، ایشان را با سه عنوان مرکز حکمت، فلک حقیقت و خزانه عقل مورد خطاب قرار داده است.
از آنجا که هر اندیشمندی به اندازه افق دید و به اندازه شعاع اندیشه خود سخن می‌گوید، ابن سینا هم وقتی راجع به امیرالمومنین(ع) به اندازه افق دید خودش سخن می گوید، او به عنوان یک انسان متفکر و اندیشمند تاریخ بشری که نه در تشیع محدود شده، نه در اسلام و نه در ادیان دیگر، به اندازه افق دید خویش درباره امیرالمومنین(ع) می‌گوید: علی مرکز حکمت و فلک حقیقت و خزینه عقل است.
حکمتی که از منظر قرآن کریم خیر کثیر است – اشاره به آیه شریفه ۲۶۹ سوره بقره ُ وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثیراً – از منظر ابن سینا ؛ علی علیه السلام مرکز، اصل و معدن آن است و اگر بناست که این خیر کثیر به کسی برسد، الا و لابد باید از مرکز آن به او برسد؛ چرا که علی‌(ع) مرکز حکمت است، در ادامه می‌گوید: علی ” فلک حقیقت است” « فلک» در اصطلاح به آن چیزی گفته می شود که بر چیز دیگری احاطه دارد، فلک حقیقت یعنی “حق” و “حقیقت” چیزی است که علی(ع) بر او محیط است، این کلام بوعلی ناظر به فرمایش پیامبر اکرم(ص) است که می فرمود ” علی مع الحق و الحق مع علی؛الفصول المختارة، ص: ۹۷ ” .
در تعبیر برخی از علما عقل غیر از معنای مصطلحی است که در ذهن مردم است ” عقل در اصطلاح ایشان همان تعبیری است که امام صادق علیه السلام فرمود:«مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اکْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ ؛ کافی (ط – الإسلامیة)، ج‏۱، ص: ۱۱» عقل چیزی است که خدا به واسطه او عبادت می شود.
ابن سینا می‌گوید اگر عبادت حق متعال بدون عقل میسر نیست، خزانه این عقل علی علیه السلام است و اگر بهشت بدون عقل کسب نمی شود، خزانه این عقل «علی» است.
نکته دوم: عبادت واقعی تفکر در امر الهی است
اینکه بو‌علی در ادامه کلام خود به حدیث نبوی تمسک کرده و گفته است «یا علی: اذا رأیت الناس یتقربون الی خالقهم بانواع البر تقرب الیه بانواع العقل تسبقهم» وقتی می‌بینی مردم برای تقرب به خدای سبحان به انواع نیکی ها متمسک می شوند؛ تو با انواع عقل به خدایت تقرب بجوی.
مرحوم کلینی در باب تفکر اصول کافی حدیثی از امام علی بن موسی الرضا علیه السلام نقل می‌کند « لَیْسَ الْعِبَادَةُ کَثْرَةَ الصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ إِنَّمَا الْعِبَادَةُ التَّفَکُّرُ فِی أَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؛کافی (ط – الإسلامیة)، ج‏۲، ص: ۵۵»در این نقل وجود مبارک امام هشتم می فرماید: عبادت به کثرت صوم و صلاه نیست، نه اینکه صوم و صلوه عبادت نیست، بلکه عبادت واقعی تفکر در امر الهی است و این حدیث شرح آن کلام نورانی پیامبراکرم(ص) است که حضرت فرمود” تقرب الیه بانواع العقل” با انواع عقل به سوی خدا تقرب بجوی.
عقل کشتى، آرزو گرداب و دانش بادبان حق تعالى ساحل و عالم همه دریاستى‏
نکته سوم: علی به راه آسمان آگاه تر است.
اینکه بو علی در ذیل کلامش فرمود : ” او در میان خلق آن چنان بود که معقول در میان محسوس”، منظور ایشان در اینجا از معقول و محسوس فرق بین مجرد و مادی است اینکه فرمود:” او در میان خلق آن چنان بود که معقول در میان محسوس ” یعنی امر مجرد در مقابل امر مادی، چون بوعلی با تفکر فلسفی خودش حرف می‌زند، لذا این‌گونه تعبیر کرده است؛ فرق بین معقول و محسوس یعنی فرق بین مجرد و مادی؛ نظیر این کلام در خطبه های امیر المومنین است که فرمود: « أَیُّهَا النَّاسُ سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی فَلَأَنَا بِطُرُقِ السَّمَاءِ أَعْلَمُ مِنِّی بِطُرُقِ الْأَرْض‏؛ نهج البلاغة(صبحی صالح)، ص: ۲۸۰» مردم تا من را از دست نداده اید هر چه خواستید از من سوال کنید، اگر از راه های آسمانها بپرسید من عالم‌ترم از راه های زمین ؛ در اینجا “آسمان” به معنی “امور مجرد” است و مراد از “زمین” امور مادی است. حضرت می فرماید ” أَنَا بِطُرُقِ السَّمَاءِ أَعْلَمُ مِنِّی بِطُرُقِ الْأَرْض ” یعنی به طرق مجردات و مرسلات اعلم هستم.
آري، علي (ع) در بين صحابه و مردم ديگر «کالمعقول بين المحسوس» بود، او عقل است و ديگران حس. حواس، نيازمند به عقل اند و عقل، رهبر حواس است(رساله معراجيه، ابن سينا، نقل از توفيق التطبيق، علي بن فضل الله الجيلاني، ص۵۶ ).
نکات و پیام های حدیث:
این حدیث در شمار احادیث حِکمی و فلسفی است.
این حدیث تبیین کننده فضیلت و منقبت امام علی (ع) در بهره جستن از تعقل برای تقرب به خداوند متعال است.
این حدیث صراحت دارد که راه تفکر و معرفت الهی راهی برتر برای تقرب به پروردگار است.
این حدیث به دو موضوع اساسی در جهان بینی توحیدی اشاره دارد : ۱. تعقل توحیدی ۲. تقرب به خداوند.
در جهان بینی الهی تعقل شایسته تعقلی است که وسیله تقرب به حضرت پروردگار باشد.
آرزومند سلامت و سرافرازی
روز هفتم ماه میهمانی خدا سال ۱۴۴۰ ق
۲۳ / ۲ / ۱۳۹۸ ش

دیدگاه های این مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *