مروری بر زندگي نامه شهيد “سردار ملی ” محمد حسن قاسمي طوسي/ تصویر
تاریخ انتشار خبر : ۹۸/۰۱/۱۶
خلاصه خبر : سردار طوسي قبل از شهادت چهار بار مجروح شد. سال 60 در پاكسازي جنگل در اثر برخورد تركش نارنجك به چشم، سال 61 در خرمشهر و در اثر برخورد موج انفجار، سال 64 اصابت تركش به دست راست در منطقه فاو، سال 65 اصابت تركش به پشت ودست وسرانجام در 18/1/66در منطقه شلمچه مجروحيت شديد منجر به شهادت ايشان گشت اما پيكر مقدسش بعد از 8 سال در سال 74 تشييع و در روستاي طوسكلا (زادگاهش) به خاک سپرده شد.
سردار طوسي قبل از شهادت چهار بار مجروح شد. سال ۶۰ در پاكسازي جنگل در اثر برخورد تركش نارنجك به چشم، سال ۶۱ در خرمشهر و در اثر برخورد موج انفجار، سال ۶۴ اصابت تركش به دست راست در منطقه فاو، سال ۶۵ اصابت تركش به پشت ودست وسرانجام در ۱۸/۱/۶۶در منطقه شلمچه مجروحيت شديد منجر به شهادت ايشان گشت
شهيد محمد حسن قاسمي طوسي به سال ۱۳۳۷در خانواده اي مذهبي و متدين و كشاورز ديده به جهان گشود.. او دوره ابتديي را در زادگاهش روستاي «طوسكلا» از توابع شهرستان نكاء پشت سر گذاشت.
دوره راهنمايي را در مدرسه فردوسي نكا به اتمام رسانيده و پس از پايان دوره راهنمايي بدليل مشكلاتي از تحصيل در مقطع دبيرستان بازمانده در اين زمان آستين همت بالا زده و در مساعدت به خانواده به عنوان بازوئي پر توان ياروياور پدر گشت و به كار كشاورزي پرداخت تا اينكه جهت اتمام وظيفه سربازي فرخوانده شد. او تمايلي براي خدمت در رژيم محنوس طاغوتي نداشت.
پس از فشار زياد از سوي ژاندارمري وقت، به ناچا خود را معرفي نمود كه خوشبختانه دست حق به ياري وي شتافت واز سربازي در دستگاه ظلم پهلوي معاف گرديد .
فعاليتهاي سياسي و مذهبي:
شهيد طوسي از همان آغاز دوران جواني در كنار فراگيري تعليم اسلامي و مذهبي علاقه فراواني به بالا بردن سطح بينش سياسي خود داشت و به همين جهت در هئيت هاي مذهبي پيش از انقلاب حضوري فعال و تعيين كننده داشت با آغاز نهضت خونبار اسلامي ايران به رهبري امام راحل (ره) ايشان به اتفاق تني چند از وفاداران به انقلاب فعاليت سياسي گسترده اي را در سطح منطقه آغاز نمود كه تا سقوط حكومت ننگين شاهنشاهي ادامه داشت. بلافاصله پس از پيروزي براي حفظ دستاوردهاي انقلاب، ابتدا در كميته انقلاب اسلامي شهرستان نكاء مشغول به كار شد سپس در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي شهرستان ساري به انجام وظيفه پرداخت.
ازدواج و معيشت:
در سال ۱۳۵۷ با خانم «حليمه عرب زاده طوسي» ازدواج نمود كه ثمره اين ازدواج يك دختر به نام «سميه» مي باشد كه بعد از شهادت پدر با برادر پاسدار جانباز رمداني ازدواج نموده و در معيت مادر بزرگوارش زندگي مي كند. شهيد قبل از ورود به سپاه به امر كشاورزي در كنار پدر ارجمندش اشتغال داشت واز اين راه امرار معاش مي كرد.
مبارزه با ضد انقلاب :
با شروع توطئه ضد انقلاب در غرب كشور در راس گروهي از پاسداران به منطقه كامياران عزيمت نمودند و ضمن آشنائي با سردار سپاه اسلام جاويد الاثر «حاج احمد متوسليان» خدمات شايان از خود به يادگار گذاشت.
سردار طوسي در سال ۵۹ با شروع جنگ تحميلي لحظه اي در انجام تكليف درنگ نكرد و به عنوان فرمانده نيروهاي اعزامي از استان مازندران در منطقه سر پل ذهاب حضور يافته و با رشادت و شهامت بي نظير خود و ديگر همرزمانش در كنار ساير نيروها هجوم دشمن بعثي را سد نموده و ضربات مهلكي بر پيكر آنان وارد آوردند وبه همين خاطر ايشان از سوي فرماندهي وقت منطقه مورد تشويق قرار گرفت پس از اين ماموريت سردار طوسي به دليل شجاعت ولياقتي كه از خود در ميدان عمل نشان داده بود به فرماندهي عمليات سپاه ساري منصوب گرديد وي در اين مقطع از عمر پر بركت خويش به درهم كوبيدن لانه هاي فساد منافقين كوردل ، چريك هاي فدائي ، توده اي ها و ساير گروهكها ي چپ و راست پرداخت و طومار فعاليتهاي مذبوحانه آنان را در هم پيچيد و آنگاه كه روباه صفتان منافق تاب و مقاومت را در مقابل جان بركفان سپاه اسلام از دست دادند و به جنگل پناه بردند باز هم سردار طوسي با مسئوليت فرماندهي قرارگاه عملياتي ناحيه ۲ جنگلهاي شمال و فرماندهي عمليات سپاه منطقه ۳ گيلان و مازندران با سازماندهي نيروهاي گردان هاي رزمي واجرا طرح شهيد كلانتري (ره) به تعقيب باقيمانده ضد انقلاب در جنگل پرداخت و ظرف مدت ۳ سال تلاش شبانه روزي ايشان و ساير برادران جان بركف سپاه ، شمال كشور از لوت وجود عناصر سر سپرده بيگانه به طور كامل پاكسازي شد.
در عمليات بيت المقدس و آزادي خرمشهر در محور پل نو مسئوليت يكي از محورها و هدايت چند گردان را به سمت پل نو به عهده داشت ودر همين عمليات بود كه شديداً مجروح شد.
در سال ۱۳۶۲ به شوق جهاد في سبيل الله در منطقه عملياتي والفجر ۶ (دهلران) حضور يافت و به عنوان جانشين قرارگاه طرح لبيك، مسئوليت بكارگيري گردانهاي طرح لبيك يا خميني از استانهاي گيلان و مازندران را عهده دار گرديد و با استقرار گردانهاي و تلاش شبانه روزي در منطقه لياقت و شايستگي خودش را از پيش نمايان ساخت و در سايه همين درخشش بود كه سال ۶۳ به عنوان مسئول اطلاعات و عمليات لشكر ۲۵ كربلا منصوب گشت و در اين مسئوليت خطير با برنامه ريزي دقيق، سازماندهي و جذب نيروهاي توانمند، مخلص و كاملاً مورد اعتماد معاونت اطلاعات و قوي و كارآمد را به وجود آورد در سال ۱۳۶۴ بر اساس تدبير و فرماندهي كل سپاه مبني بر شناسايي همزمان او ۶ منطقه مرزي شناسايي بخشي از مناطق عملياتي را به عهده گرفت و در اين راستا شخصاً مشكلترين ماموريتها را انجام داده و گاهاً تا چند روز در پشت خطوط مقدم دشمن حضور يافته و با شجاعت و ايثار تمام كه خصيصه بارز اين موحد سالك در راه حق بود به انجام وظيفه و تكليف الهي خويش مي پرداخت.
حماسه تاريخي و الفجر ۸ كه جهانيان را به حيرت واداشت و بستر محمل و نبوغ حماسه سازان دفاع مقدس بود كه بي شك نقش سردار طوسي در اين عمليات به همراه لشكر ۲۵ كربلا حائز اهميت است قبل از عمليات والفجر ۸ بيشترين معابر دسترسي به دشمن روي رود خانه اروند توسط اين سردار بزرگ و نيروهاي تحت امرش شناسايي گرديد ايشان در چندين نوبت به لحاظ حساسيت عمليات شخصاً لباس غواصي پوشيد و ساحل وخط دشمن را دقيقاً شناسايي و براي عبور لشكر وديگر نيروهاي اسلام كه قرار بود از خط لشكر ۲۵ كربلا عبور نمايند علامت گذاري نمود. در مرحله گرفتن پل در اين عمليات تاريخي با شجاعت و شهامت خاص به همراه تعدادي از رزمندگان لشكر از رودخانه وحشي اروند عبور كرد و غواصان موج اول توانستند تحت فرماندهي مستقيم ايشان در نبرد قهرمانانه اي مقر حزب بعث عراق در شهر فاو و همچنين مقر فرماندهي تيپ ۱۱ را تصرف نمايند كه با اين اقدام شجاعانه و مهم موجبات شكست مزدوران عراقي در شهر فاو فراهم گرديد در ادامه با حضور رزمندگان اسلام در شهر و پيشروي آنها پرچم متبرك بارگاه ملكوتي ثامن الائمه علي بن موسي الرضا(ع) بر روي مناره مسجد شهر فاو به نشانه اين پيروزي بزرگ و امدادهاي الهي به اهتزاز در آمد.
پس از آن در طول هفتاد روز نبرد بي امان و شبانه روزي و سينه به سينه با دشمن سردار طوسي از خيل سينه سرخاني بود كه با چنگ ودندان از اين دستاورد عظيم جنگ و پيروزي بزرگ، پاسداري مي نمود و در ادامه همين رسالت خطير عليرغم اينكه چندين بار شيميائي گشته واز ناحيه دست نيز مجروح گرديد اما حاضر به ترك صحنه نبود ونهايتاً با اصرار تكليف و فرماندهي لشكر چند روزي به پشت جبهه جهت مداوا انتقال يافت اما ديري نپائيد در حالي كه بهبود نيافته بود با دستي گچ گرفته در خط مقدم جبهه حاضر گرديد.
تلاش شبانه روزي او در راستاي شناسايي دقيق دشمن و آماده سازي لشكر جهت انجام عمليات كربلاي يک بر كسي پوشيده نبود و آن روزها چهره مردانه و مصمم اين شهيد بزرگوار حكايت از عزم و جزم رزمندگان لشكر ۲۵ كربلا در تحقق فرمان مطاع فرماندهي معظم كل قوا مبني بر بيرون راندن دشمن بعثي از خاك مقدس جمهوري اسلامي داشتند سهم شهيد طوسي در آزادي مهران بسيار قابل توجه بوده و به حق كه او و يارانش مزد اين ماموريت خطير را در رضايت رهبر و سرور قلبي پيرو مرادشان امام عزيز (ره ) يافت نمودند. سردار بزرگ اسلام اينك با كوله باري عظيم از تجارب جنگ ماموريت خود را در جبهه اي ديگر آغاز و در عمليات كربالاي ۴ و ۵ رسالت خويش را تكميل نموده و چه قبل از شروع و چه در ادامه آن و تثبيت موقعيت نيروهاي اسلام شب و روز نمي شناخت و بطور مرتب به گردانها و يگانهاي تحت امر لشكرسركشي نموده و لحظه اي از دشمن غافل نبود در عمليات كربلاي ۵ بود كه در مدتي كمتر از چند روز لشكر را از مناطق ديگر به حركت در آورده و بدون آنكه دشمن متوجه اوضاع گردد در خطوط مقدم مستقر نموده و در نهايت در عمليات كربلاي ۸ كه ادامه عمليات كربلاي ۵ بود. به همراه تني چند از همرزمانش بر خصم حمله نمود و در همين زمان بود كه مزد ايمان و جهاد خويش را با نداي يا ايتها النفس المطمئنه ارجعي الي ربك دريافت نمود و با وفاي به ميثاق از زمره رهيافتگان وصال گشت و به آرزوي ديرينه خويش نائل آمد.
ورود به صحنه دفاع مقدس:
سردار طوسي در تاريخ ۸/۶/۵۸به عضويت رسمي سپاه در آمد و با سمت جانشين عمليات سپاه ساري مسئوليت پاكسازي جنگل هاي شمال را به عهده ايشان بود.
شهيد بزرگوار با موفقيت اين امر را به انجام رساند و پس از پاكسازي جنگل از لوس عوامل بيگانه وارد صحنه دفاع مقدس شد كه سراسر مرز مشترك ايران و عراق شاهد رشادتها و دلاوريهاي سردار طوسي بود. اولين ماموريت ايشان در آغاز جنگ تحميلي اعزام به شهر كامياران براي درهم كوبيدن ضدانقلابيون بود كه در آنجا با سرلشكر پاسدار «احمد متوسليان» آشنا شد سپس در منطقه بانه كردستان به عنوان مسئول گروهان و در منطقه مهاباد به عنوان جانشين عمليات انجام وظيفه نمودند.
در اسفند ماه سال ۶۰ به منطقه جنوب اعزام شد و در عمليات قرار گاه خاتم الانبيا به عنوان نيروي گشت شناسايي مشغول خدمت شد پس از مراجعت از جبهه مدتي مسئول عمليات گيلان و مازندران شد اما پس از حدود ۴ ماه مجدداً به جبهه عزيمت نمود و در اطلاعت عمليات لشكر ۲۵ و پس از مدتي به دليل شايستگي هايش مسئول عمليات لشكر ۲۵ كربلا شد اما عملكرد شهيد و رشادتها و توان مديريتي او موجب شد كه شهيد بزرگوار به عنوان جانشين فرماندهي لشكر ۲۵ كربلا برگزيده شد كه تا زمان شهادت ايشان به طول انجاميد در طول جنگ سردار طوسي در عملياتهاي مختلفي شركت داشت.
در عمليات والفجر ۶ كه برادرش «محمد ابراهيم» در آن به شهادت رسيد و عملياتهاي بدر ، بيت المقدس، قدس ۱و ۲ ، مهران، والفجر ۸ وكربلاي ۴ و۵ و۸ رشادتهاي زيادي از خود نشان داد و سرانجام ۱۹/۱/۶۶ در عمليات كربلاي ۸ زماني كه مسئوليت جانشيني لشكر ۲۵كربلا را در منطقه اروند بر عهده داشت به فيض شهادت نائل آمد.
ويژگي هاي فردي:
شهيد داراي محاسن و سجاياي نيكويي اخلاقي، در معاشرت متين و مودب و با زيردستان مهربان و رئوف بود، در بعد نظامي شجاع و بي باك كه شجاعتش مثال زدني است و به واقع مصداق آيه «اسداء علي الكفار رحماء بينهم» بود و دقيق و حساس در عمل بود يکي از سرداران نقل مي کرد: طوري بود اگر هر كجا سردار طوسي به عنوان شناسايي اقدام مي كرد خيال ما راحت بود يا درشجاعت و تاثيرگذارش فرماندهان نقل مي كنند كه ۸۰ درصد عمليات والفجر ۸ مديون آن شهيد است.
شيوه هاي مديريتي
عملكرد شهيد در امر مديريتي نمونه و الگو بود ، مديري كه قانون را ولو عليه خود اجرا مي نمود به استادي سندي موجود كه به علت دير رسيدن به مراسم صحبگاه براي خودشان غيبت محسوب واز امور مالي تقاضاي كسر حقوق مي نمايد در احوالات آن شهيد نقل شده عليرغم آنكه فرمانده بود خود پيشاپيش رزمندگان حركت و وارد عمل مي شد. به راستي شهيد خود را وقف جنگ نموده بود طوري كه در مراجعات از جبهه در پشت جبهه با شركت در مراسم مذهبي و نماز جماعت وانجام سخنرانيهاي حماسي در جذب و تشويق نيروهاي بسيجي شركت در جبهه و همچنين جذب كمكهاي مردمي براي رزمندگان فعاليت مي نمود.
نحوه شهادت:
سردار طوسي قبل از شهادت چهار بار مجروح شد. سال ۶۰ در پاكسازي جنگل در اثر برخورد تركش نارنجك به چشم، سال ۶۱ در خرمشهر و در اثر برخورد موج انفجار، سال ۶۴ اصابت تركش به دست راست در منطقه فاو، سال ۶۵ اصابت تركش به پشت ودست وسرانجام در ۱۸/۱/۶۶در منطقه شلمچه مجروحيت شديد منجر به شهادت ايشان گشت اما پيكر مقدسش بعد از ۸ سال در سال ۷۴ تشييع و در روستاي طوسكلا (زادگاهش) به خاک سپرده شد.
از خانواده محترم طوسي سه شهيد والامقام تقديم آرمانهاي مقدس انقلاب اسلامي شد به نامهاي «محمد ابراهيم» ، «محمد حسين» و «سردار حسن قاسمي طوسي.»
پيام مسئولين:
حضور گسترده همرزمان شهيد و مردم شهيد پرور نكا در تشييع جنازه پرشكوه آن شهيد كه پيكر پاكش را تا زادگاهش با پاي پياده تشييع نمودند شاهدي بر عظمت روحي آن بزرگوار مي باشد .
آيت الله طبرسي نماينده ولي فقيه و نماينده مجلس خبرگان «شهيد طوسي را ابوالفضل مازندران مي ناميدند.»
سردار مرتضي قرباني فرماندهي وقت لشكر ۲۵ كربلا پيرامون شخصيت شهيد طوسي مي گويد : «با توجه به اعتماد بالايي كه وي در لشكر برخوردار بود لياقت و مسئوليت شناسايي را به عهده داشت و همين شايستگي ها سبب شد كه بچه هاي لشكر در عملياتها خصوصاً فاو به پيروزي برسند.»
«سرلشكر سيد يحيي رحيم صفوي» فرماندهي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي نيز مي گويد: «سردار طوسي بر اثر رشادتهاي بي مانند كه از خود در لشكر ۲۵ به جا گذاشت مي توان او را مالك اشتر لشكر ۲۵ كربلا ناميد.»
«سردار سوداگر» فرمانده اسبق لشکر۲۵، پيروزي در عمليات والفجر ۸ را مديون شهيد طوسي مي دانست. همچنين به پاس فداركاري ورشادتهاي شهيد كه شجاعت و فعاليت وي به كسب فتوحات مهم در صحنه جنگ كمك كرده و سلب اعتلاي كلمه اسلام و پايداري انقلاب وحفظ ميهن اسلامي مي گرديد نشان فتح از دستان مبارك حضرت آيت االعظمي خامنه اي فرماندهي معظم كل قوا به ايشان اعطا شد.