بازتولیدداستان حکمیت:اعتماد روحانی به آمریکا و پشت پای کدخدا به برجام

تاریخ تکرار می شود
بازتولید داستان حکمیت:اعتماد روحانی به امریکا و پشت پای کدخدا به برجام/ ابوموسی اشعری چگونه امام را عزل کرد و در برابر عمروعاص فریب خورد؟
آنگاه عمروعاص به منبر رفت و گفت:«مردم! سخنان ابوموسی را شنیدید،او امامش را عزل کرد من نیز با او موافق هستم و امامش را عزل می‌کنم.اما برخلاف او،معاویه را برخلافت ابقا می‌نمایم.او خونخواه عثمان است و شایسته‌ترین مردم برای خلافت.» حالا شده است ماجرای خروج ترامپ از برجام و باقی ماندن روحانی!
گروه معارف – رجانیوز: آن چیزی که سرنوشت هر جامعه را رقم میزند تنها رفتار مسئولان آن جامعه نیست بلکه مثلث مسئولان، خواص و مردم باهم، عامل رقم خوردن سرنوشت یک جامعه اند. در این میان آنچه که مهم است، بینش و سطح تحلیل مردم جامعه نسبت به وقایع آن و رفتار و نفوذ خواص و مسئولان آن جامعه است و یکی از مولفه های مهم به دست آمدن این بینش و تحلیل صحیح از مناسبات و اتفاقات روز جامعه ، مطالعه تاریخ و برهه های مختلفی است که در تاریخ گذشته است. تاریخ تکرار می شود و ملتی که از تاریخ عبرت نگیرد، قهرا باید بارها و بارها آن را تجربه نماید.مشابه تمامی اتفاقاتی که طی این چند سال بر سر مذاکره با آمریکا، امضای برجام و ایضا بدعهدی و خروج آمریکا از این توافق گذشته است، در تاریخ صدر اسلام و در ماجرای تلخ حکمیت تجربه کرده بودیم.

وقتی معاویه در بحبوحه ی جنگ صفین احساس کرد قافیه را باخته و به شکست نزدیک شده است با مشاورت زیرکانه ی عمر و عاص طرحی نو برانداخت و قرآن های برسر نیزه را علم کرد تا بدین واسطه به مذاکره و در نتیجه خروج از شکست قطعی از سپاه امیرالمومنین(ع) نائل شود.

در این میان امیرالمومنین(ع) به عنوان رهبر و امام جامعه اسلامی از اساس با قبول این مسئله مخالفت کرد و با قرآن ناطق خواندن خود، همه سپاه به خصوص خواص سپاه خود را از استفاده ابزاری عمروعاص و سپاه معاویه از قرآن کریم بر حذر داشت اما معرفت نداشتن سپاهیان به امیرالمومنین(ع) ، نقش قابل توجه خواص در رقم زدن ماجرای حکمیت و تحت تاثیر قرار گرفتن سپاهیان نسبت به سخنان منافقانه عمر و عاص سه عاملی بود تا مردم قبول ماجرای حکمیت را به امیرالمومنین(ع) تحمیل نمایند تا جایی که علی (ع) را تهدید به قتل نمودند.
حال و پس از تحمیل ماجرای حکمیت به امیرالمومنین(ع) نوبت به کیفیت مذاکره و توافق رسید که امیرالمومنین(ع) افراد با درایتی چون ابن عباس و مالک اشتر را برای حکمیت انتخاب نمود، باز هم عده ای از خواص چون اشعث بن قیس و یارانش این انتخاب را نپذیرفتند و برای تحقق خواسته ی خود به مالک اشتر برچسب جنگ طلبی چسباندند و به ابن عباس ایراد قبیله ای گرفتند تا فردی ساده لوح و بی درایت چون ابوموسی اشعری را برای حکمیت به جامعه اسلامی تحمیل نمایند.

در این میان امام علی (ع) به عنوان امام جامعه بارها و بارها ساده لوحی و بی درایتی ابوموسی اشعری را متذکر شده و از عاقبت امر ابراز نگرانی کرده بودند اما ماجرا به این جاهم ختم نشد، از طرف دیگر این تذکر ها از طرف دلسوزان جامعه اسلامی دائما مطرح می شد اما نقش خواص و عدم بصیرت و بینش عوام تا جایی پر رنگ بود تا فردی چون ابوموسی اشعری را برای حکمیت تحمیل نمودند.

نتیجه این بی توجهی ها به امر ولی و از طرف دیگر نقش مخرب خواص و عدم بینش و بصیرت عوام باعث شد تا ماجرای حکمیت، جنگ پیروز شده را به شکست سیاسی سپاه امیرالمومنین(ع) تبدیل نماید.

ابوموسی اشعری به عنوان نماینده سپاه امیرالمومنین(ع) با عمر و عاص مذاکره کرد و نتیجه به این توافق منجر شد تا هر دوی آنها امیر خود یعنی امام علی (ع) و معاویه(لعنه الله) را از خلافت عزل نمایند و انتخاب خلیفه را بعد از آن به شورای مسلمین واگذارند. عمر و عاص با تمام زیرکی این پیشنهاد را پذیرفت اما ابوموسی اشعری ساده لوح را ابتدائا فرستاد تا به مفاد مذاکرات و توافقنامه عمل نماید. ابوموسی بالای منبر رفت و پس از شرح مفاد توافق گفت : من به نمایندگی از طرف مردم کوفه و سپاهیان امیرالمومنین(ع)، علی را همانند این انگشتری که از دست در می آورم عزل نمودم.

نتیجه این توافق سبک و ساده لوحانه پس از آنکه ابوموسی اشعری تمام مفاد توافقنامه را اجرا کرده بود آن شد که عمر و عاص بالای منبر رفت و گفت: «مردم! سخنان ابوموسی را شنیدید،او امامش را عزل کرد من نیز با او موافق هستم و امامش را عزل می‌کنم.اما برخلاف او،معاویه را برخلافت ابقا می‌نمایم.او خونخواه عثمان است و شایسته‌ترین مردم برای خلافت.»

در این جا مجلس آشفته شد و ابوموسی ساده لوح خطاب به عمر و عاص گفت: ای حیله گر فاسق، تو چون سگی هستی که چه آن را چوب بزنند یا رهایش سازند پارس می کند و از طرف دیگر عمر و عاص خطاب به ابوموسی جمله قابل تاملی ایراد کرده و گفت: تو همچون خری هستی که مشتی کتاب به آن بار کرده باشند.

نکته جالب تر این جاست که همان خواصی که ماجرای حکمیت و ابوموسی اشعری را بر امیرالمومنین(ع) تحمیل نمودند پس از شکست ابوموسی در توافق و مذاکره با عمر و عاص ، امام را مقصر خواندند و گفتند که امام علی (ع) باید توبه کند.

در ماجرای تلخ حکمیت عبرت های فراوانی وجود دارد. در کنار بی توجهی سپاه به سخنان امیر المومنین و اصرار بر حکمیت و انتخاب فرد ساده لوحی مانند ابوموسی اشعری، شاید عدم تناظر در اجرای توافق مهمترین علت شکست حکمیت بود. مساله ای که توسط ابن عباس هشدار داده شده بود. ابن عباس خطاب به ابوموسی اشعری گفته بود: «بهتر است اول عمر عاص معاویه را عزل کند. زیرا بعید نیست او خلاف توافق مطلبی را بیان کند». با این حال ابوموسی اشعری به هشدار های ابن عباس توجه ای نکرد و گفت : «رها کن ابن عباس! ما هر دو در مساله خلافت اتفاق نظر داریم». حالا شده ماجرای خروج ترامپ از برجام و باقی ماندن روحانی در آن. روحانی همانند ابوموسی اشعری که امام خود را از ولایت عزل کرد، تمام تعهدات خود در نابودی صنعت هسته ای را انجام داد، اما در مقابل، ترامپ گفت: «ایران تعهدات خود را انجام داده است، اما ما خارج می شویم»! جالب تر آن که حسن روحانی نه تنها هیچ اقدامی برای بازگشتن به پیش از توافق انجام نمی دهد، بلکه قصد دارد که همچنان در برجام باقی بماند!

رجانیوز

دیدگاه های این مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *