توسعه اجتماعي مقدم بر توسعه سياسي/ بقلم علی قلی تبار
تاریخ انتشار خبر : ۹۶/۱۰/۷
انقلاب ايران در مسير مقدم داشتن توسعه فرهنگي بر توسعه فعاليت هاي مباراتي خويش پيروز شد .
اگر سياست بيدار سازي جامعه از جهل خويش مقدم بر سياست فعاليت هاي انقلابي تعريف نمي گرديد انقلاب ايران هر گز پيروز نمي گرديد . جالب است حتي انتخاب راهبرد ها و روش ها و الگوهاي مبارزاتي ايران خادم توسعه فعاليت هاي فرهنگي براي بيدار سازي بيشتر مردم بود .
انقلاب ايران در اتخاذ دو روش تظاهرات آرام و اعتصابات كنترل شده فضاي مناسب براي امكان ترويج آرمان هاي انقلاب را تدارك كرد .
نقد كارنامه نظام شاهنشاهي در متن افكار عمومي به ارام سازي فضاي مبارزاتي و فاصله گرفتن از اتخاذ حركت هاي تند چريكي و انواع خشونت هاي اعمال شده عليه ارتش و نيروهاي امنيتي شاه نياز داشت .
شعار ما بت شكنيم شيشه شكن نيستيم نقدي بر كارنامه جنبش هاي چريكي بود . جنبش هايي كه امروز در مقياس جهان اسلام خادم برنامه استعمارعمل مي كند .
راهبرد انبياء الهي سياست هدايت و نجات است .بسيار طبيعي است كه
پرهيز از مبارزه خشن باطاغوت لازمه ذاتي سياست هدايت و نجات فرعوني است . رهبري عرفاني انقلاب ايران فضاي مبارزاتي حاكم بر انقلاب ايران را از بام باند چنين سياست هوشمندانه اي ارام و در خدمت بيداري بيشتر افكار عمومي قرار داد
الهيات ازاديب خش انقلاب ايران اشكارا شكل گيري انسان ايده ال و جامعه ايدآل را مقدم برشكل گيري نظام سياسي ايدآل تعريف كرد . الگوي دعوت ديني اخرين پيامبر خدا الگوي مبارزاتي مردم ايران بود . نياز به چهل سال براي شكل گيري فرايند شخصيتي انسان كامل براي بعثت نبي و سيزده سال براي ترويج فرهنگ رسالت در جامعه جاهلي به موازات مبارزه ارام مثبت و منفي با نظام جاهلي با رويكرد هدايت نجات جامعه و حاكميت و حكومت نظام جاهلي و ده سال براي استقرار نظام اجتماعي و نظام سياسي ايده ال مبتني بر نظربه ولايت و نظريه امامت مندرج در فلسفه بعثت .
ساختار الهيات ازاديبخش انقلاب با بازگشت به الگوي دعوت ديني اخرين پيامبر خدا طرح ربزي شد منطق چهار اسلام عرفاني معرفت بنياد و معنويت مدار و اخلاق محور و اسلام مبارزاتي ضد جهل و ضد ظلم و ضد فقر و ضد استبداد و استعمار و اسلام اجتماعي مستقر كننده قسط يعني چهار نوع عدالت عيني شده بموازات تلاش براي استقرار نظام سياسس توسعه يافته متناسب جامعه توسعه يافته ديني . انقلاب ايران توسعه اجتماعي را مقدم بر توسعه سياسي تعريف كرد .
عدالت در مفهوم مساوات و عدالت در مفهوم انصاف و عدالت در مفهوم سرمايه تلقي كردن همه سرمايه هاي مردم با رويكرد امانت دارانه و سرمايه ساز و عدالت توزيعي خون رسان به قوام جامعه مشاركت بنيان (ليقوموا الناس بالقسط )را در استقرا حامعه ايده ال اسلام عدالت محور را جدي گرفت .
گزاره هاي كتاب نهج البلاغه به عنوان قران در مسير عمل دشواري هاي استقرار ابعاد اجتماعي چنين اسلامي را بر فراز منابر نور و تريبونهاي روشنفكري ديني افتابي مي كرد . الهيات ازاديب خش انقلاب ايران بروشني نشان مي داد كه توسعه اجتماعي بدون مشاركت فعال جامعه امكان پذير نيست . اثار متفكرين انقلاب ايران در دو موضوع اجماع دارد
راهبرد توسعه اجتماعي در فلسفه بعثت عبارت قراني ليقوموا الناس بالقسط بود . همه متفكرين انقلاب ايران مردم را فاعل مشاركت ضروي در توسعه اجتماعي مي ديدند
همانطور كه عبارت ليضع عنهم اصرهم ريول خدا را ارمان دولت نبوي تلقي مبكردند .
راهبرد اجتناب از طاغوت موخر از راهبرد ان اعبدوا الله انبيا بود كه دو عبارت ليزكيهم و ليعلمهم الكتاب و الحكمه فلسفه بعثت را در تقدم توسعه فرهنگي بر توسعه راهبرد هدايت بخشي و اتمام حجت با نظام طاغوت را افتابي ميكرد
شكل گيري چهار ركن سياست تويسعه فرهنگي و توسعه فعاليتهاي مبارزاتي براي تحقق زير ساختهاي مورد نياز توسعه اجتماعي مقدمه و خادم اسلام سياسي ازادي محور (ليضع عنهم اصرهم ) بود