چند بیت شعر سپید از سید جواد حسینی تیرتاشی

تاریخ انتشار خبر : ۹۶/۰۳/۷

سیدجوادحسینی متولد روستای تیرتاش،ساکن شهرستان نکا لیسانس حسابداری و کارمند شرکت گاز این شهرستان می باشند او چندسالیست به سبک سپید و آزادشعر می گوید .
وی عضو انجمن ادبی نیمای نکا شهرستان نکا هم هست .
چند بیت شعر از این شاعر جوان ……..

پشت دروازه ها
اسلحه ها به صف،
گلوله ها خاک را زیرو و رو
می کردند.
دختران شهر،
شاید فکر نمی کردند
عاقبت
فرار از زنده به گوری
رودخانه ای ست گریان
که آنها را در خود فرو می برد
پل ایستاده مقابل ماشین های جنگی،
کوچه ها سنگر بسته بودند
تا گلوله ای به حریم اتاق نرسد
در هیاهوی باران گلوله ها
لاله هایی زخمی
کشان
کشان
شهیدان شهر را
به زیر پل می بردند
در آنسو تر
پنج ستونی بودند که
به شهرمانده بود ننگ فریادهاشان
شکستند سیم های خاردار را
گلهای رونده و نماند چیزی
برای دست های سیاه آن جوخه
که اعدام می کردند
تمام دیوارها را.

——————————————-

سطری از شعر تنم
باقی نخواهد ماند!
در خلسه ی باد…

من اما
دیکته می کنم توفانِ نگاه تو را
شاید پیکانی!
از ادبیاتِ چشمت
جاودانه ام کند…
—————————————————
عود در دست،
می آیی از افسانه ی رستم،
یا
پشتِ دروازه ی بهشت،
فرشته ای!؟

شاید،
از عبادت کودکی لبنانی
در خرابه های معبد خورشید…!
همزادِ باکره ای،
که از لب هایش پری وار،
بوسه ای مانا می چینی و
تقسیمِ بخت می کنی
میراییِ دنیا را…!!!

شیفته ی سرانگشتِ بهار
عبور می کنی
از خرافه های
جان بخش سربازان زخمی،
جا مانده از جنگ های صلیبی…
که پیراهنشان
پرچم،
در اهتزاز عاشقی بود!

و حالا
تو آمده ای…
نامیــــــــرا…!
در هزاره ی اندوه…!
————————————————————————
مومن بودم به بودنت
نبودنت دلتنگی شیرینی ست
باشد
تمام عشق
تمام احساس
تمام قلبم مال تو
سهم من دختری ست
که چشمهایش شبیه توست
—————————————————-
در دفعات بعدی نیز از شعرهای دیگر او نیز خواهیم خواند