میان مهدتا گهواره ی گور/نقاب/

۱.چرا درباغ احمر پرنگیریم چراماباغبان را برنگیریم ۲.چه سودی دارداین اصلاح وسازش به پایش خم شده تاحدکرنش ۳.به دشمن مفت گشته شاخ هم بوق میان جمع شد منها ومفروق ۴.برای ماهواره ها بلنگو دهیدآوازیک مرغ سخنگو ۵.چراآسوده دربستربمیریم ویاحق خود ازکافرنگیریم ۶.(اگرخاموش بنشینیم گناه است) چرا بی ریشه وابتر بمیریم ۷.همه چشم ضعیفان سوی ماشد چراما مسجدالاقصی نگیریم ۸.مگرنادم به کرداریم ورفتار نخواندی نخل ومیثم برسردار ۹.بصیرت پیشه گان آن امیریم مگرازکرده های خویش سیریم ۱۰.میان مهد تا گهواره ی گور که دست ازدامن مولا نگیریم ۱۱.به رگهای جوانان مهر حیدر یل دلدل سوار بدر وخیبر ۱۲.بسیجی های رزم وخطه نور رود آوای تان تانفخه صور ۱۳.به غریدیه غرید وبه غرید پی ابلیس ازریشه ببرید ۱۴.محرم باردگر گشت نزدیک ره صبروبصیرت سخت وباریک ۱۵. کجایی آفتاب عالم آرا جهان ازشرک شد اینگونه تاریک ۱۶. بیادر معرفت کوشیم باهم شراب معرفت نوشیم باهم ۱۷.کنار هم وصیت نامه خوانیم ره ورسم شهیدان را بدانیم ۱۸.مگرما مردم روم قدیمیم ویا اسپانیاو اورشلیمیم ۱۹.زنورشمس یثرب ملک آباد هزاران گلشن این باغ شمشاد ۲۰.همه مردان مرد انجلسیم اگردرطرح ونقش اندلسیم ۲۱.نه مظلومیم هم ظلمت ستیزیم همه فاتح امیرپشت میزیم ۲۲.میان دوستان داریم مروت به قلب دشمنان چون تیغ تیزیم ۲۳.مدارا می کنیم درسازش وصلح دهدتا هرتفنگ ازلوله اش گل ۲۴.بسان مجتبی کی زهر نوشیم حسین مسلکان سرخ پوشیم ۲۵.گمانم قطعنامه گشته تکرار کشدازسینه ها آه شرربار ۲۶.خدایاحق جانباز رشیدت علی عصرما یارب نگهدار ۲۷.یقین گویند نه اهل گفتگوییم بوقت فتنه ها سنگ وسبوییم ۲۸.بدان دشمن که مرد رزم وبزمیم درون سنگرومیدان برزمیم ۲۹.نه ازراه فریب وچاپلوسی ویامیدان بزم ودیپلماسی ۳۰.گشادستت به روی ماسرصدق اگربرسرنداری نقشه فسق ۳۱.بودچنگال توناپاک خون ریز هنوزدرپشت داری دشنه تیز ۳۲.توآن گرگی نمی فهمی ترحم توآن دیوی کنی دایم تکلم ۳۳.اگر مخمل به دستی روی دستکش نشانی دهدرونت نده کش ۳۴.ززخمی بردلت داری زایران به افکار همه گردد نمایان ۳۵.همه دانند رسوای جهانی دسیسه های پیدا ونهانی ۳۶.عجب دارم من ازیک عده پست شدند ازنعره ی شومت چنین مست ۳۷.به شوق دوغ داغ غرب دارند شبیه مشت بازان ضرب دارند ۳۸.گمانم باعثش این ماه ومهر است ویا این مثنوی بی قاف وشعراست ۳۹.ویا خوردن یک فالوده ی سرد گرفتند تخت گازومی دهند گرد ۴۰.نیویورگ یاکمی آلوده بوده ویاموشی درآن فالوده بوده ۴۱.نمی دانم چه شد گشتند بی هوش همه حرف پدر گشته فراموش ۴۲.بگفتایک به یک راپرترانه میان جمع گاهی مخفیانه ۴۳.گه رفتن همه گشتند خاموش نشستن درکناردپوستین فروش ۴۵.سروش آن دوره گردمست ناشی گرفته کله هریک درآغوش ۴۶.بوقتش شه سخن آغاز بنمود کبوتربرسرش پرواز بنمود ۴۷.رسیده وقت تشویق وکف وسوت همه زین نطق کیش ومات ومبهوت ۴۸.ماشالله چشنخوری تو ایشالله بخوانیم جمله بهرش قل هوالله ۴۹.همه عاقل زگفتارش بخندید بسان بمب اندر غرب ترکید ۵۰.یکی گفتا که او باشد اهورا دوباره سوت وکف همراه هورا ۵۱.چه تدبیری ازاین امید کردی نبردی دردل خورشید کردی ۵۲.زدی آتش تو برخرگاه وخرمن جهان گویا شده وادی ایمن ۵۳.اگر که تاجری وکم فروشی وطن را مفت مجان می فروشی ۵۴.اگردلسوزوپر مهرولطیفی به همراه وزیر خود ظریفی ۵۵.حقوق حقه ام را می شناسی کلاس اولش دشمن شناسی ۵۶.ویا درصحنه ترسو وضعیفی زسگ بانان ده زار ونحیفی ۵۷.لبان غنچه برلب خنده داری چه فکردرکله وپرونده داری ۵۸.شدی بااجنبی همراه وهم دست زنی بوسه به رخساروسرودست ۵۹.ردای مصطفی بردوش داری لباس آخرت تن پوش داری ۶۰.شنیدی دردودلهارا زاحرار وتخم پنبه ای درگوش داری ۶۱.شدهر آزاده ازکار تو مایوس عیان کردی صلیب کفر وسالوس ۶۲.جهان شیعه دارد شال ماتم روان سازد زدیده سیل زمزم ۶۳.ره رستن به هرآزاده بستی کناردست اهریمن نشستی ۶۴.نمودی گفتگو باسرفرازی دل رزمندگانت را شکستی ۶۵.به استقبال برگشتی به خانه شنیدی گریه های مخفیانه ۶۶.چه چشمانی هنوزم پشت درماند ندیدی مادری را بی پسر ماند ۶۷.وصیت نامه ها را خوانده ای تو نشاید لحظه ای شرمنده ای تو ۶۸. نپرسیدی ازآن قطع نخاعی ندیدی خس خس آن شیمیایی ۶۹. شنیدی سرفه های ممتدش را وآن جان کندن نیمه شبش را ۷۰.جوانی سال ها دربند ویلچر ندارد دست وپایی تادهد قر ۷۱.کجا بودی به گاه آتش ودود ندیدی توخلیل قهر نمرود ۷۲.حقوق کاملت یک جاگرفتی گرفتید معرکه اما چه پرسود ۷۳.ولی رزمندگان جبهه تنها کنی این جمع را تفریق ومنها ۷۴.کنون ما بشنویم زخم زبانها کنید تکمیل حال مال من ها ۷۵.ندیدی استخوانی وپلاکی رسند ازراه تامردان خاکی ۷۶.بغل یک قمقمه تا دیده مادر به دامن جمجمه تادیده خواهر ۷۷.ندیدی گرگ هارا درمقابل به خون شیعه تشنه مرد عاقل ۷۸.توکه ازمحنت دیگر ندانی نشاید درگلستان باغ بانی ۷۹.ندیدی حجر وزینب را دراین شام اگر گویم بسوزد حلق هم وکام ۸۰.توهستی شیخ حسن آن سید نصر الله کنون شرمنده ام والله وبالله ۸۱.بسان شیرحق طوفان وغران فدا کرده عزیزش را به قرآن ۸۲.به نفس خویش بر لبنان امیراست به گلهایش بهین مرد ودلیر است ۸۳.تفکر کن به بحرین وبه لیبی بلند است آتش کفرو صلیبی ۸۴.یمن رادیده ای درآتش وخون سران شرک را بنموده مجنون ۸۵. به ترکیه نظرفرما به افغان نگشتند خسته ازتن کندن جان ۸۶.عراقش راببین دارد تماشا نوشت باید برایش شرح انشا ۸۷.بیا یک دم گذرسازیم به تونس نباشد بهرشان غمخوار ومونس ۸۸.تفکر کن به مصروفعل مرسی فدا بنموده اخوان بهر کرسی ۸۹.اوبا ما مرد اول دمکراسی کند ابطال رای وهمه پرسی ۹۰.زتو پرسم چه تضمینی به کاراست چنین خوش لحجه و شیرین شعار است ۹۱.وچوپان دروغگو نابکار است ویادرحرف هایش اعتبار است ۹۲.بشردایم حقوقش پایمال است چوماری افعی وخوش خط وخال است ۹۳.نخواندی قصه های بیت هامون ندیدی غصه های باغ وزیتون ۹۴.بیا بنگر به تاریخ فلسطین زخون کودکانش کوچه رنگین ۹۵.نمایند مسجد ومحراب تخریب زشهرک سازی خود داده ترتیب ۹۶.اگر چه حرف هایش دلفریب است امامت گفته اومردم فریب است ۹۷.نگویم من زسودان و میان مار نماید یک یک دیده ها تار ۹۸.گرفته برسر چارسوق دکان نماید فتح تاقفغاز و بالکان ۹۹.چه گویم من زاینجا وزآنجا گذربرآسیا بنما زهر جا ۱۰۰.کجایش لحظه هایی بوده آرام که نگشوده است بهر هر یکی دام ۱۰۲.بعیداست مثل روحانی شیعه شوداز نوازش خود سر وخام ۱۰۳.نباشد جمله از من ازامام است خلاف حکم او برما حرام است ۱۰۴.زدشمن گرشنیدستی توتعریف نمودی عمر رایک باره تصریف ۱۰۵.ویا گوید سرسازش محال است هر آن کس را به سر فکرو خیال است ۱۰۶.نشایددوستی برگرگ وبامیش زنی آتش به آنی خرمن خویش ۱۰۷.رهاکن دوستان کاسه لیست مگس اوصاف همراه پلیست ۱۰۸.نمی دانند قدر این وطن را نمی خوانند مرغان چمن را ۱۰۹.همه ازبهر مال وپست قدرت میان ره ربودند گوی سبقت ۱۱۰.بوداین خاک پاک ازگل معطر هوای ناب دارد هم مطهر ۱۱۱.همه درسایه سار قرب الله کنیم اجرا تبزی وتولا ۱۱۲.بود این ملک را آقا امیرش زعشقش جمله عالم اسیرش ۱۱۳.بود تادست بردامان لطفش سر ما دست اوهر گزمگیرش ۱۱۴.پیام دیگرم باشد به مردم مبادا راه را آسان کنیم گم ۱۱۵.به گاه حادثه هستیم باهم زشادی ها به داریم تبسم ۱۱۶.رهی سخت سه راهی پیش داریم ضمانت از خدای خویش داریم ۱۱۷.اگرنصرت کنیم دین خدارا حمایت می نماید بنده هارا ۱۱۸.همه رزمنده و مردان جنگیم خلیج فارس راهمچون نهنگیم ۱۱۹.نترسیدیم هرگزازتشرها گذرکردیم میدان خطرها ۱۲۰.زجام صبر برساحل رسیدیم خدایی ما خداراهم که دیدیم ۱۲۱.نه ازآن دیدنی هایی بصورت زراه بینش وماه بصیرت ۱۲۲.تمام شرق وغرب تسلیم گشتند همه سر بردر وتعظیم گشتند ۱۲۳.کنون بینی چوخوکان می زند شخم چنین سرگرم این تقسیم گشتند ۱۲۴.همه انگشت حیرت را گزیدند چوموش آب رفته بین خزیدند ۱۲۵.همه درحسرت این خاک ماندند زمین راشخم تا افلاک راندند ۱۲۶.گمان بردند ما تاگنج داریم دلی آرام وهم پر رنج داریم ۱۲۷.به هرسورفته ایم تحریم کردند خیانت کرده اند تکریم کردند ۱۲۸.هدف نبود کنند تهدید در ارز هدف آن به ،بهم ریزد همه مرز ۱۲۹.فنون هسته ای باشد بهانه هراسانند زنخل این جوانه ۱۳۰. شده بیداری اسلام تحکیم ندارد اعتبار ترس وتحریم ۱۳۱.پیامش شکرحق گردیده باور به غرب وهم شمال کل خاور

دیدگاه های این مطلب

1 نفر دیدگاه خود را در مورد این خبر بیان کردند. شما نفر بعدی باشید

  1. تشکر ازحسن تدبیرت کاکا امر الله
    ############################
    چرا درباغ ایمان پرنگیریم
    چرا آوای قرآن سر نگیریم
    الا ای راهیان دشت ایثار
    چرا ماحرف پیغمبر نگیریم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *