پای صحبت جانباز شیمیایی جانبرار مطلبی
تاریخ انتشار خبر : ۹۲/۰۷/۷
در سکوت بی صدای جانبازان شیمیایی این دردها غوغایی از سخن دارند و صحبت های مردانه این مردان در لابه لای سرفه های آنان گم می شود.
ماسک روی صورت، سرفه و خس خس سینه مشخصه جانبازان شیمیایی است که با کمترین توجه میتوان به عارضه گازهای شیمیایی که سالیان سال در سینه و دیگر اندام این جانبازان خانه کرده، پی برد؛ هر کدامشان بر اثر عارضه گازهای شیمیایی دچار علائم و عوارض شدیدی همچون تنگی نفس، خس خس سینه، اشک از چشمان، سردرد، استخوان درد و دردهای بی شمار دیگرند.
آرام کنارش می نشینم، بدون هیچ سرفه ای، حرف می زند. خودم را به عنوان خبرنگارسایت ناترینگ معرفی می کنم، خوشحال می شود و خودش آرام آرام شروع به حرف زدن می کند.
جانبرار مطلبی متولد۱۳۴۶ هستم از سال۶۵/۶/۱۸به جبهه اعزام شدم و۱۵% جانبازی از افتخاراتی است که در جنگ تحمیلی خداوند برایمان رقم زده بود.درحال حاضر کارمند اداره آب وفاضلاب شهرستان نکا می باشم
-چطور پایتان به جبهه ها باز شد؟ در آن زمان که به کشور ما حمله شده بود برای دفاع از جان ، ناموس و مملکت خودمان به جبهه رفتیم. و در آن زمان بنظر من وظیفه ای بود برگردن ما که باید انجام می دادیم.ومنم درحین خدمت سربازی در۱۹سالگی به جبهه ها اعزام شدم.
ـ مدت حضور خود در جبهه را بفرماييد و اينكه در چه عملياتهاي حضور داشتيد؟
من کلا ۲۸ماه درجبهه بودم ودر گردان ۹تیپ ۴۵جواد الائمه به مدت ۲روزدر عملیات کربلای۵به عنوان تک تیرانداز یا اینکه ساده تر بگم تیربارگرینف حضور داشتم.
ـ در كدام مناطق عملياتي مجروح شديد؟
من در۶۷/۲/۱در منطقه رحمانیه دارخویین که بین اهواز وخرمشهر قرار دارد بر اثر بمباران شیمیایی دشمن مجروح شدم.
از خانواده و نحوه گذران زندگی اش می پرسیم:
سال ۶۹ ازدواج کردم و ثمره این زندگی مشترک ۳ فرزند می باشد.
منصفانه بگویم که همسران جانبازان شیمیایی ایثارگران واقعی هستند چرا که ما را با این شرایط و مشکلات تحمل می کنند.
همسر من زن صبوری است؛ او زمانی که مشکلات عصبی به سراغ من می آید فضای خانه را برایم آرام می کند و هیچ وقت ازشرایط زندگی گله نمی کند.
ـ قدري از حال و هواي جبهه بگوئيد و بفرمائيد هدف شما از رفتن به جبهه چه بود؟
از جبهه آنطور كه بايد نمي توان سخن گفت، بايد براي اهلش حرف بزني و الا ممكن است حق آن ادا نشود.
در مورد اينكه چرا به جبهه رفتيم بايد عرض كنم كه آنزمان تكليف بود كه برويم. امام فرمود هدف انجام وظيفه است تا رسيدن به نتيجه. حالا فرق نميكند كه چه باشد. يعني وقتي آدم بندگي بخواهد بكند چه در حال جنگ باشد و چه در حال صلح. بايد به تكليفش عمل كند. آن زمان تكليف ما ۸ سال جنگ بود.
ـ الان اگر كسي بخواهد روحيه شهدا را داشته باشد، چه كار بايد بكند؟
اگر كسي ميخواهد روحيه رزمندگي داشته باشد و مثل شهدا باشد، بايد گوش به پيام ولي داشته باشد. بايد گوش به فرمان باشيم. آن زمان فقط گوش نبود كه فرمان را ميپذيرفت، دل هم به فرمان بود. زماني كه امام مي فرمود واجب كفايي است كه به جبهه برويد،
الان از آن بالا تا پايين اگر همه حرف آقا را گوش كنند كه اينگونه نمي شود. در جبهه همه گوش و دل به فرمان بودند. پيرزني ميآمد دم ماشيني كه براي جبهه ها آذوقه جمع مي كرد، ميايستاد و ۳ عدد تخم مرغ مي داد، حكايت همان پيرزني است كه آمده بود يوسف را بخرد و ميگفت، من همه آنچه كه داشتم را آوردم.
آنجا كسي ديگر به فكر خودش نبود. اولين مرتبه بندگي اين است كه انسان خودش را رها كند. الان خيلي ها مي گويند، نون كجا پيدا ميشود، چرا ؟! چون باور نيست.! اگر به اعتقادات باور باشد، راه هموار مي شود. اگر توكل باشد، خدا راهنمايي ميكند، فرمان ميدهد، بينش ميدهد. ولي متاسفانه اينگونه نيست. بسيجي رزمندهاي كه در جبهه ها بود به يكي از آن چيزهاي كه ميدانست، رسيده بود و عمل ميكرد. مثلاً وقتي ميخواست برود در ميدان مين، لباسش را در ميآرود و ميگفت به ديگران بدهيد. يعني مال بيت المال است به آن آسيبي نرسد.
امام خميني (ره) چون خودش اهل عمل بودند، وقتي ميگفت همه عمل ميكردند. به خاطر همين همه در شبهاي عمليات به فكر امام بودند كه آبروي امام نريزد، آبروي امام يعني آبروي اسلام.
ـ به نظر شما آيا ارزشهاي جنگ به نسل كنوني انتقال داده شده يا خير؟
به نظر بنده در انتقال جنگ به نسل كنوني كم كاري شده و آنگونه كه بايد و شايد كاري انجام نشده. ببينيد من يك مثال مي زنم، ما يك كربلا داشتيم ولي صدها مقتل از آن واقعه عظيم داريم. اگربچه هاي رزمنده ارزشهاي دفاع مقدس را ننويسند و مكتوب نكنند، ۵۰ سال ديگر چيزي از جنگ نمي ماند، تحريف وارد جنگ مي شود.
يك جنبه انتقال جبهه ها دست خود رزمنده هاست اما خيلي ها نيز كم لطفي ميكنند.
حمله شیمیایی یک عمل باز دارنده در جنگ است/ پیروز نهایی ملت سوریه است
شیمیایی در اصول جنگ به عنوان یک عمل باز دارنده استفاده می شود، یعنی وقتی طرف مقابل در میدان جنگ شکست میخورد برای اینکه جلوی طرف دیگر را بگیرد از این سلاح استفاده میکند تا با این عمل طرف مقابلش را کندتر کند، ابر قدر تها نیز در سوریه شکست خوردند و اینگونه رفتار کردند.
در جنگ سوریه نیز مانند ایران و عراق همه دنیا علیه سوریه یکدست شدند، دشمن میداند که سوریه پل ارتباطی ایران و لبنان است و قصد قطع این پل را دارد؛ غافل از این هستند که این پل روز به روز در حال محکم تر شدن است.
شاید در این جنگ همچون جنگ ایران مردم اسیب ببینند اما پیروزی نهایی از آن مردم سوریه است.
جانباز سرافراز دوران دفاع مقدس در پایان می افزاید:
برای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت می توانیم ازمدارس و دانشگاه ها شروع کنیم. چرا که اگر فرزندان ما بدانند که چه اتفاقاتی در هشت سال دفاع مقدس افتاد و چه جوانانی در راه پیروزی مملکت به شهادت رسیده اند آن وقت است که می توانیم فرهنگ ایثار و شهادت را نهادینه کنیم.
بیان خاطرات اززبان بازماندگان جنگ تاثیر بسیار زیادی روی جوانان می گذارد. متاسفانه فرهنگ سازی درستی درباره جانبازان شیمیایی در جامعه نشده است.
همه فکر می کند جانباز فقط کسی است که دستش قطع شده و یا پا ندارد. باید مسئولین تلاش کنند و درباره جانبازان شیمیایی در جامعه شفاف سازی کنند تا مردم بتوانند شرایط جانبازان را آگاهانه درک کنند.
منبع : ناترینگ نکا، با تشکر از سرکار خانم پیله کوهی خبرنگار ناترینگ
مرحبا رزمنده شیر
دشمنت گردد اسیر
نصرت وفتح وظفر
شدبلند ازخان وتیر
فاتح دین سربلند
خائنین هم سربزیر
خاک پاک جبهه ها
توتیای دل پذیر
سنگرعشق ووفا
پرزبرناها وپیر
درصف واحدهمه
دانش آموزودبیر
یاری دین خداهم
وکیل وهم وزیر
بهردفع دشمنان
جمع دورهم مدیر
حکم رااجراکنیم
گردهد فرمان امیر
ملت نستوه ما
گشته بینا وبصیر
پاسدار وارتشی
تابسیجی دلیر