تأثیر مستقیم پیادهروهای شهری در روحیه افراد جامعه/ به قلم آقایان سیادتی و واعظ
تاریخ انتشار خبر : ۹۵/۰۹/۱۲
مقدمه
برای ایجاد جامعه و کشوری اسلامی – ایرانی، باید از کف خیابانها و معابر شهری آن آغاز کرد، و همواره توجه خاص به آن داشت، زیرا که گستردهترین فعالیتهای اجتماعی در کف خیابانها و معابر شهری انجام میشوند. آلودگي، خرابی، ناهمواری و ناصاف بودن معابر شهری يك پديده منفی و ناخوشایند در ساختار شهری است و به طور مستقيم و غير مستقيم بر زندگي مردمان شهرنشين اثر گذار است. تصور بفرمایید شخصی با انرژی صبحگاهی به قصد محل کار، از یک پیادهرو در حال عبور است. در طول مسیر – گذشته از اینکه هر ثانیه چندین موتوری از اطرف او در حال ویراژ دادن هستند – ناگهان پای او به لبهی موزاییک پیادهرو که ناهموار است، برخورد کرده و بر زمین میافتد. آیا آن شخص روز خوبی را خواهد گذراند؟ بازدهی کاری او در بقیه روز چه اندازه خواهد بود؟ آن شخص خسارت و آسیب دیدگی وارد شده به خود از این رخداد را متوجه چه کسی یا کسانی میداند؟ این وقایع مستمرانه در طول شبانه روز در پیادهروهای شهری قابل مشاهده است، و به صورت یک روند درآمده است. این روند باید نابود گردد، و این جز با اصلاح و تعمیر پیادهروهای معیوب و ناهموار میسر نخواهد شد. لازم به ذکر است که دیگر لازمهی آن استمرار در حفظ و نگهداری از پیادهروها و خیابانهای شهری میباشد.
۱- پیادهروها و معضلات آن
آقای تقوی دچار آتش سوزی در قسمتی از پوست بدن خود شد، او را به بیمارستان منتقل کردند. پس از عمل جراحی، مشاهده کرد که پوست خوک را به قسمتی از بدن او که دچار سوختگی شده بود، پیوند زدهاند. آن شخص بسیار عصبانی و آشفته از دکتر پرسید: چرا از پوست خودم برای پیوند استفاده نکردید؟! دکتر جواب داد: به دلیل اینکه پوست خوک دم دست بود و زحمت کمتری داشت، و در ثانی چه فرقی میکنه؟ پوست خوک هم داره کار میکنه، مگر احساس ناراحتی داری؟ آقای تقوی با عصبانیت و تشویش خاطر دوباره از دکتر سوال کرد: خب چرا قبل از عمل حداقل به من اطلاع ندادید؟ دکتر کمی مَکث کرد و باز دوباره گفت: مهم نیست آقا، پوست خوک هم پوست است، چه کسی اهمیت میدهد!!!!!؟
قسمتهایی از پوستهی پیادهروهای جمهوری اسلامی نیز دچار ماجرای آقای تقوی شدهاند. تیکههای پیوند زده شده که با هم هماهنگ نیستند. در همه جا و همه جا دیده میشوند. نهادی پیادهرو را سنگ فرش میکند، و نهادی دیگر قسمتی از آن را به هر دلیلی مورد عمل جراحی قرار میدهد و میشکافد. پس از اتمام کار و عمل، از جایی پوستی دیگر به میل خود انتخاب کرده و به آن پیوند میزند.
عجیب آنجاست که علاوه بر این که غالبا چندین هفته زمان میبرد تا دستاندرکاران، منطقه شکافته شده را ترمیم کنند، که این خود باعث آلودگی وحشتناک و زحمت بسیار زیاد برای عابرین است، پس از عمل پیوند پوست نامتعارف یا به زعم خودشان ترمیم آن منطقه، آنقدر از آن مراقبت نمیکنند تا آن خشک شود. به دلیل عدم علامتگذاری، عابرین پیاده – غافل از اینکه هنوز خشک نشده – پای خود را بر روی آن میگذارند و رد میشوند.
دکتر میگفت: مهم نیست آقا، پوست خوک هم پوست است، چه کسی اهمیت میدهد!!!!!؟ راستی اگر عمداً به قصد زشت کردن بودند، آیا از این زشتتر هم میشد؟!!
بنابراین این معضلات در پیادهروها و معابر شهری باید اصلاح گردند. باید از پوستهی مشابه و هم جنس استفاده شود. زمانی که عمل پیوند تمام میگردد علامتی جهت آگاهی عابران نصب شود تا طول درمان به پایان رسد.
در جامعه اسلامی و پیشرفته ایران که دارای فرهنگی غنی و اسلامی است این اصول و قواعد باید جزوی از فرهنگ ملت باشد (بشود). کف خیابان و پیادهرو بر روی روحیات و اخلاقیات افراد جامعه تأثیر گذار است. برای داشتن جامعه و کشوری پیشرفته، با فرهنگ و خوش اخلاق، در مرحله اول باید زیر پای مردم جامعه را پاک و تطهیر کرد. در جامعه عقب افتاده هرکسی از امیال خود پیروی میکند و اصول و قواعدی وجود ندارد، کسی اهمیت نمیدهد پوست پیوند زده شده از خوک است یا از پوست انسان!!!!
نتیجهگیری
برای داشتن کشوری آباد، توسعه یافته و با فرهنگی غنی و والا باید از بزرگترین دانشگاه کشور یعنی کف خیابانها و پیادهروهای شهری شروع کرد. روزانه بیش از ۹۰ درصد مردم این کشور از کف پیادهروها و کف خیابانها عبور و مرور میکنند. چگونگی این “کف” ها در روحیات آنها اثر گذار است. اگر ۹۰ درصد جامعه از پیادهروهای ناسالم، ناهموار با موزائیکهای کَج و مَعوج همراه با خاکهایی که در گوشه و کنار پیادهروها پخش و پلا است (که با اندکی باد، خاکها وارد چشم هر رهگذی میشود) به سختی عبور و مرور کنند، خسارات روحی و روانی وارد بر آحاد جامعه جبران ناپذیر است. ناخوداگاه افراد، این شلختگیها، بینظمیها، خرابیها و کثیفیهای شهری را جذب میکنند و در جای دیگر به صورت ناهنجاری بروز خواهد کرد.
به عنوان نمونه میتوان از رشد پروندههای قضایی کشور نام برد. در سال ۱۳۸۶ تعداد ۸ میلیون پروندهی قضایی به ثبت رسیده بود که این تعداد در سال ۱۳۹۰ به ۱۶ میلیون پرونده رسید، یعنی ظرف چهار سال پروندههای قضایی رشدی ۱۰۰ درصدی داشته است [۱]. احتمالاً هر پرونده دارای دو نفر (شاکی و متشاکی) است. با این حساب، از ۷۵ میلیون جمعیت کشور اسلامی ایران، ۳۲ میلیون مسلمان به دلایل مختلف (۴۲ درصد جامعه) درگیر مراجع قضایی بودهاند. یعنی عدم آرامش روحی و روانی اجتماع. امسال سال ۱۳۹۴ است . . .
بنابراین با همت مسئولین و دستاندرکاران امر و حمایت دولت در ایجاد فرهنگ صحیح ساخت، تعمیر و نگهداری از معابر و پیادهروهای شهری که تأثیر مستقیم و غیر مستقیم بر روحیه افراد شهرنشین دارند، امید است شاهد جامعهای اسلامی – ایرانی با فرهنگی ارتقا یافته باشیم که در سیرت و ظاهر شهرهای آن خودنمایی کند. همچنین شهروندان آن، دارای آرامش جسمی و روحی والایی باشند.
سيد محمد حسين سيادتي _ عضو هیئت علمی دانشكده مهندسی و علم مواد دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی
۰۹۱۲۱۹۶۴۶۷۳
siadati@kntu.ac.ir
سيد مرتضي واعظ _ كارشناس مديريت
۰۹۳۵۸۸۸۲۲۳۵
vaezmanager@gmail.com
منابع:
۱. گزارش خبرگزاری مهر / شناسهی خبر: ۱۸۱۵۲۸۹ / تاریخ انتشار: یکشنبه ۲۹/۱۱/۱۳۹۱
http://www.mehrnews.com/news/1815289/80
تشکرازنگارش چنین مطالب بسیارپرمحتوا!بدینوسیله از عزیزانیکه درگردآوری وطرح وانتشارچنین مطلب بسیار مهم قبول زحمت فرمودن!
بعنوان یک هموطن بابت داشتن چنین افرادباسوادومححق
که سرمایه های علمی شهرستان مامحسوب میشن افتخار کرده!وازدرگاه احدیت توفیقات روزافزون رادرهمه مراحلزندگی خصوصادرزمینه علم وعمل خواستارم!
تاانشالله شاهدبروزمعلومات ومقالات بیشتری ازاین بز رگوان درصحنه های علمی وعملی باشیم!
ممنون آقای یدالهی که چنین مقالاتی رو منتشر می کنید. از نویسندگان این مقاله هم تشکر میکنم.
سلام نوشتن موضوع عالی بود ولی بیان متن با موضوع زیاد سازگاری نداشت یا به عبارت دیگر نگارنده از موضوع دور میشد مثال بیان امار قضایی با موضوع سازگاری ندارد دوم اینکه نگارنده رویای فکر میکند البته فکر مدینه فاضله عالی است ولی نوشتن با جامعه ما جور در بیاید وقتی فرد کفش ندار بقیه بماند بقول حافظ ساقی مطرب و می جمله مهیاست عشق بی یار مهیا نشود یار کجاست تشک از اقای سیادتی
سلام متشکر از متن زیباتون،باید عرض کنم پیاده روهای نکا قسمت اعظم آن جدیدساخت بوده که مجددا تخریب شده وموزاییک کاری شده بهتر بود تعریض خیابانها مد نظر باشه چون دراین دوره تعریض خیابنهای نکا حتی به گرد روستاهای اطراف هم نرسید
برخلاف دوره هاي قبل كه وضعيت مبلمان شهري خصوصا پياده روها بطور كلي فراموش شده بود در زمان تصدي آقاي مهندس ميري كارهاي ارزنده اي در اين خصوص آغاز شده بود كه البته با روند بازسازي و احياء اين بخش از نياز شهر با رفتن ايشان ناتمام ماند.
اميدست مرداني از همين جنس سكان شهر را در دست بگيرند تا مجددا شاهد استمرار همين روند باشيم
چرا هميشه نگاه و انتظارات ما بايد متوجه مسئولان اجرايي شهر باشد در حالي كه نهادهاي ديگر و تاثيرگذارتر از همه بعضي از خودمردم كه در تخريب چهره شهر و پياده رو ها مقصرند !
پيمانكاران ادارات هرروز به بهانه اي مشغول تخريب و كنده كاري اند و بعد آثار باقيمانده را بطور غير مسئولانه بحال خود رها ميكنند ، پليس اين شهر هيچ نقشي در كنترل پياده رو ها ايفا نميكند و اغلب مردم به خود اجازه مي دهند از پياده روها بعنوان پاركينگ شخصي خودرو استفاده كنند كه علاوه بر سدمعبر موجب تخريب تدريجي پياده رو ميشود( در اين خصوص بدترين شهر شمال هستيم ) ، بعضي از شهروندان هم تلاشي براي بازسازي و زيباسازي و حفظ پياده روهاي مقابل منزل يا محل كسب خود نميكنند و حتي به عامل تخريب كننده تبديل شده اند .
قائمشهر در كمتر از ۱۵ سال از شهري كوچك و روستامانند شروع كرد درحالي كه از بابت مبلمان شهري خيلي از نكا عقب بود امروز كافيست نگاهي گذرا به اين شهر داشته باشيم تا ببينيم كجائيم !
تازمانيكه همه مسئوليت خودمان را باور نكنيم نبايد از مسئولين اجرايي شهر مثل شهردار يها انتظار معجزه داشته باشيم و بايد شاهد باشيم كه نكا كم كم به زشت ترين شهر شمال تبديل ميشود
آقاي مهندس ميري در زمان حضورشون بعنوان شهردار ، بعداز سالها فراموشي تنها كسي بودند كه در اين زمينه بطور گسترده و جدي كارهايي رو شروع كردند و اگه شهردار باقي مي موند شايد ديگه هيچ پياده روي خرابي نداشتيم و شهر واقعا سروشكلي مي گرفت ولي حيف كه نشد و بازهم بايد منتظر معجزه باشيم