هزارجریب گردی/به قلم محمودمحمدی

در بین روستاهای هزار جریب نکا ،زروم سنتی تر وزیبا و مناسب برای اقامت دوسه روزه میباشد.
در سال‌های اخیر بوم گردی در روستاها رونق گرفته و کسانی خانه های سنتی گلی و یا تازه ساز خود را به مسافران اجاره می‌دهند.
زروم در جنوب نوا و در بخش دهستان زارم رود هزار جریب نکا به مرکزیت لایی ابچین قرار دارد.فاصله آن از نکا حدود ۷۰ کیلومتر و جاده دسترسی به آن ،که در بخش اعظم خود تا منطقه لایی ازمیان جنگل میگذرد،آسفالته و در برخی نقاط بخاطر فرسایش حاصل از سیلاب و یا زلزله و حرکت زمین (وسیه)دست انداز دارد.
برای رفتن به زروم بعد از روستای بالا زرندین بسمت خیر آباد می رویم.دهستان زارم رود از خیر آباد شروع می‌شود و شامل چهل روستا میباشد.بعد از چلمردی و از سه راه بندبن ، دست چپ، بسمت روستاهای سپل میان(نام نوعی مگس سمج،گاهی سفل میان گفته میشود) ومنطقه لایی می رویم.
این مسیر از دامنه و یا بالای کوهی میگذرد که از رشته کوههای جهان مورا و کوه لایی نامیده می‌شود.بخش عمده هزار جریب نکا در سه منطقه کوهی که بطور موازی از غرب بسمت شرق، تا ارتفاع ۲۵۰۰ متر،کشیده شده اند ،قرار دارد . دهستان پی رجه در منطقه کوه گرگ تج ،در سمت شمال و دهستان زارم رود در منطقه کوه لایی در وسط و دهستان استخرپشت در منطقه کوه سوچلما در قسمت جنوبی .
مسیر جنگلی بسیار زیباست.دالان سبز اکثر مسیر را در بر میگیرد.بعد از چلمردی منطقه بسیار خنک یخچال دره قرار دارد.بعضا در کنار جاده چشمه هم قرار دارد گرچه در تابستان کم آب، اما مسافرین در آن منطقه توقف نموده و سر و رویی میشویند و آبی بر میدارند. کل مسیر در روزهای تعطیل پر از جمعیت میشود که در کنار چشمه ها و یا در سایه سار درختان جنگل تفریح و استراحت میکنند.قبل از سپل میان ،استراحتگاهی زیبا با چند کلبه چوبی و گلی سنتی و یک رستوران مناسب با چشم انداز زیبای جنگلی و صحرایی ،بسمت روستای پوروا ،قرار دارد که آش و کباب و برخی مایحتاج مسافران را در اختیار قرار می‌دهد.کلبه های آن قابل سکونت در شب نیز می‌باشد.
در ابتدای منطقه لایی، که چشم انداز بسیار زیبایی دارد ،توقف کردیم و منظره زیبای روستاهای پیش رو را که در دو طرف دره ایی طولانی تا دامنه کوهها قرار دارند،تماشا کردیم.بخاطر زارمرود که از میان این دره میگذرد ،شالیزارهای وسیعی در دو طرف رود و تا دور دستها خود نمایی میکند.لایی،که بخاطر زمین‌های بسیار وسیع به لایی صحرا شهرت دارد ، از چند روستا بنامهای لایی زیارتکلا،لایی ابچین ،لایی ملاخیل ،لایی پاسند، لایی رودبار تشکیل شده است. در روستای ملا خیل و بر بالای کوه مشرف بر روستاها زیارتگاهی معروف بنام شاهرضا وجود دارد که بنا به تایید ایه الله مرعشی نجفی ،قبر برادر امام رضا میباشد .
وضعیت جغرافیایی از این نقطه با تغییراتی همراه است. در ابتدای لایی و بخصوص سمت چپ درختان کاج و سرو دیده می‌شود که بومی منطقه نیست و پس از قطع درختان اصیل جنگل هیرکانی احتمالا توسط جنگلبانی و یا نکا چوب کاشته شدند.
جنگل انبوه در کوه سمت راست در بالای روستای ولامده و در کوه سمت چپ بالای روستاهای پریمک و برما و ولیمه وجود دارد اما در چشم اندازه دره در دو طرف زمین‌های کشاورزی خود نمایی می‌کند. اصولا از این ببعد از تراکم جنگل کم می‌شود.منطقه ایی که زروم و چناربن و زنگت قرار دارد در واقع آخرین روستاهای مازندران میباشد و در پشت کوه مقابل منطقه اروست است و به استان سمنان و شهر دامغان و جغرافیای بدون جنگل وصل میباشد.
جاده پس از لایی سرازیری و پر پیچ و خم میباشد .دره ایی نسبتا طولانی را در کنار زارمرود می پیماییم ..زارمرود با سر چشمه های متعد از سمت شرق ک ناحیه بند بن و تجرخیل است شروع و پس از چناربن بسمت شمال و گاهی غرب و نهایتا به حوزه تجن رود وارد میشود.
به فاصله یک ساعت و نیم از نکا به زروم می‌رسیم.در ابتدای روستا کوچه های سنگ فرش و خانه های سنتی رنگ شده ، با گلدانهای آویخته به ستون در سر سکوها ،جلب نظر می‌کند.چند نفر بر سکویی نشسته و مهمانان و مسافران را راهنمایی می‌کنند.به خانه ایی که از قبل هماهنگ شده بود وارد میشویم. از همان ابتدا روی خوش صاحبخانه وتمیزی و زیبایی حیاط خانه نظر خانواده ها را جلب می‌کند.
زروم حدود صد دستگاه خانه سنتی دارد. خانه های قدیمی نه تنها در هجوم تجدد تخریب نشدند بلکه خوب نگهداری شدند و اهالی سعی کردند از ساخت بناهای جدید ،مگر به ضرورت خود داری کنند.کوچه ها سنگ فرش شده و آب روشن و تمیز یکی از شاخه های زارم رود از میان روستا میگذرد.( شاخه اصلی و بزرگتر در ابتدای روستا ،سمت شمال ، روان است)هوا آفتابی و روشن است و باعث می‌شود تا ساعاتی را به قدم زدن در مجاورت جوی آب و زیر درختان گردو و…سپری کنیم.بر سنگ بزرگی نشسته و از آواز بلبل و پرندگان و صدای شرشر آب گوش ها را و از اکسیژن و هوای لطیف سینه ها را و از سبزی سبزه ها چشمها را مینوازیم.

سعدی حتما چنین جایی را تجربه کرده بود که نوشت :فرّاش باد صبا را گفته تا فرش زمرّدی بگسترد و دایهٔ ابر بهاری را فرموده تا بنات نبات در مهد زمین بپرورد. درختان را به خلعت نوروزی قبای سبز ورق در بر گرفته و اطفال شاخ را به قدوم موسم ربیع کلاه شکوفه بر سر نهاده.
اهالی خوشرو و از مسافران به خوبی استقبال می‌کنند.چند مغازه نیز مایحتاج مشتری ها را تأمین می‌کنند.امکان تهیه شیر گاو یا گوسفند و محصولات لبنی و نان محلی وجود دارد.غروب است و صدای زنگوله گوسفندان که از چرای صحرا برگشتند و صدای برّه های گرسنه بگوش می‌رسد که بع بع کنان بسمت مادران خود هجوم می‌برند. یکی یا دو تایی پستان پر از شیر “وره مار”ها را در دهان می‌گیرند .منظره زیبایی از خلقت که از تماشای آن سیر نمی‌شویم.در گذشته که سیاست محدود کردن جنگل و مراتع اجرا نشده بود ،دامداری گاو و گوسفند یکی از شغل های اصلی روستائیان بود.اما امروزه کمتر کسی به اینکار اشتغال دارد.با اینکه گوسفندان و گاو و اسبها در مجاورت و یا زیر خانه ها نگهداری می‌شوند،اما بخاطر سنگ فرش شدن روستا و آسفالت جاده ها و توجه روستاییان به تمیزی ،بوی گوسفند و گاو کمتر به مشام می‌رسد و برای شامه مسافران آزار دهنده نیست. خانه ایی که ساکن شدیم با گل و چوب ساخته شد.چوبهای سقف سالم و تمیز و کار شده است.تاریخ ۱۳۳۰ روی یکی از “پِل وِر”ها نظرم را جلب کرد.اگر این سال ساخت خانه باشد یعنی از زلزله سال ۱۳۳۶ که باعث تخریب روستاهای زیادی شده بود سالم مانده است.دور اتاق و به فاصله نیم متری از سقف شاخ های حدود ۱۰ شوکای جوان دو سه ساله در دیوار تعبیه و بعنوان آویزگاه مورد استفاده قرار میگرد. این نشان می‌دهد که در گذشته آهو و شوکا در این منطقه زیاد بود ولی در این سالها جمعیت آنها بشدت کاهش یافته است.
شب روستا زیبا و پر از سکوت است.پس از شام و کمی گفتگو میخوابیم .دلم می‌خواهد سر سکو دراز بکشم و با مشاهده ستاره های آسمان بخوابم اما سرما اجازه نمی‌دهد. صبح سبک و سرحال بیدار می‌شویم. قبل از صبحانه اولین روز بعد ماه مبارک ترجیح می‌دهیم تا به گشت وگذار در اطراف روستا بپردازیم.در کنار رودخانه ،که پر از کرت های خشک شالیزار است قدم میزنیم. آب کم است و بیشتر زمین‌های شالی هنوز خشک و آماده نشده است.روستاییان می‌گفتند نمی‌توانیم امسال همه زمین‌ها را شالی بکاریم. سنگ های کنار رودخانه زیبا و پر از نقش ونگار است.انواع سبزیجات وحشی در گوشه و کنار یافت می‌شود. مثل زولنگ و اناریجه و تلپا و اوجی و شنگ ،که روستائیان آنها را خشک کرده و بصورت شکم پر مرغ یا در آش و ماست مصرف می‌کنند.اکثر این گیاهان خوش طعم و بو خاصیت دارویی دارد. درختان وحشی زرشک تازه گل دادند .روستا پر از نعمت و زیبایی است.
صدای اذان و نماز عید فطر از بلند گوی مسجد بگوش می‌رسد.زروم در کنار مسجد جدید یک مسجد ۳۰۰ ساله هم دارد.
صبحانه با شیر محلی که صاحبخانه فراهم کرد و تخم مرغ و پنیر و …صرف می‌شود. چای با آب معدنی طبیعی واقعا کامرواست.
برای گشت و گذار ،
آبشار روستای پایین زنگت و چشمه مریو و همچنین رفتن به روستای لیموند را پیشنهاد میکنم.
در زنگت آبشار دو طبقه زیبایی ،در مجموع به ارتفاع حدود پانزده متر، قرار دارد که خوشبختانه آب کافی و در لابلای درختان جنگل ،زیبایی خاصی دارد.تعدادی از مسافران در پای آبشار مشغول عکاسی بودند .آب زلال و تمیز آن که قابل شرب میباشد مسافر را بر می انگیزد که پای در حوضچه آن فرو برد و دست و رو بشوید و حتی کامی از آن بر گیرد.
پس از آن از چشمه مریو، بعد از روستای زنگت، دیدن کردیم.این چشمه با دو حوضچه آب زلال و خنکی دارد و گرچه کم آبتر از فصول پاییز و زمستان اما جاری و روان بود. در گذشته مسافر اطراف این چشمه چادر زده و روز و شب بیتوته میکردند.امروزه یک مجموعه استراحتگاهی تمیز با خدمات، سکونت در کلبه و غذا و فروش بستنی و … دائر است.
منطقه زارمرود در زمستانها برفی است و در برخی روستاها ،بخصوص در گذشته بخاطر جاده نامناسب غیر قابل سکونت و یا همراه با مشقت بود. بهمین خاطر زندگی در نصف سال رونق داشت . امروزه گرچه بخاطر جاده مناسب و برخی خدمات مثل آبرسانی و برق سکونت در همه فصول سال بر قرار است اما خانواده ها ترجیح می‌دهند بخش اصلی زندگی خود شامل شغل و تحصیل بچه ها را در شهر نکا بگذرانند.بهمین دلیل حد اقل از اوائل دهه نود هیچ مدرسه ایی در منطقه فعال نیست.بجز در روستای ورپام که یک دانش آموز و یک معلم دارد.( روستای پریمک دبیرستان پسرانه و لایی دبیرستان دخترانه شبانه روزی دارند) بر عکس ۷۰ _۸۰ سال قبل و پیشتر که اکثر روستاهای این منطقه لا اقل در فصول بهار و تابستان حوزه های علمیه فعالی داشت. پیش از دوره رضا خان که مدرسه بشکل امروزی وجود نداشت ،حوزه های علمیه عهده دار آموزش ،عمدتا ادبیات عرب و دروس مورد نیاز روحانیون و گاهی شاید حساب و نجوم بودند.

روستای لیموند محل زندگی و تولد آیه الله علی لیموندهی، یکی از این روستاها بود که در بهار و تابستان حوزه فعالی داشت . لیموندهی که تحصیل کرده نجف بود میراث دار زعامت مذهبی مردم نکا و هزار جریب بود و این موقعیت را علاوه بر مقام اجتهادی ،از خاندان خود به ارث برده بود .۴ نسل پیشین لیموندهی از علمای نکا وهزار جریب بودند.لیموندهی در سال ۳۲ حوزه علمیه ایی در نکا تاسیس کرده بود. او در تابستان همچون پدر و پدر بزرگ‌خویش طلبه ها را به لیموند می آورد و کلاس درس برگزار می‌کرد.
اصولا روستاهای این منطقه هزار جریب که در مجاورت هم و یا در دره و دامنه کوه قرار دارند، شامل بادابسر ،لیموند،لترگاز ،کلا،ورپام ،لایی از حدود۳۰۰ سال قبل دارای حوزه های علمیه پر رونقی بودند و آیه الله ملا محمد اشرفی لترگازی (مرجع تقلید و جانشین سعید العلماء و رئیس حوزه علمیه بابل ) آیه الله مهدی ورپامی،آیه الله عبدالجبار فقیهی و عبدالله محمدی کلایی(موسسان مهمترین حوزه علمیه ۱۰۰ سال اخیر منطقه در کلا )،آیه الله محمدی بادابسری ،آیه الله محمدی لائینی و… در این روستاها بصورت فصلی به تربیت طلاب اشتغال داشتند.این حوزها پشتیبان حوزه های بهشهر ،کوسان،بابل و…بودند و دهها مجتهد لز جمله شهید هاشمی نژاد و…را تربیت کردند.
در برخی از این روستاها خانه یا مدرسه و مسجد آیات نامبرده وجود دارد و می‌تواند موضوع گردش علمی و تاریخی و دینی باشد.
از کنار چشمه مریو بسمت روستای لیموند رهسپار شدیم.جاده سر بالایی با شیب تند و پر پیچ و خم بود.لیموند در بالاترین نقطه قرار دارد.
چشم اندازه دهستان زارمرود از بالای کوه کاملا پیداست.اگر رو به شمال بایستید منطقه و راههای روستاهای کلا و ورپام و لتر گاز و نوده و زنگت بالا …و همچنین روستاهای داخل دره شامل بادابسر و حسین آباد و تجرخیل در سمت شرق و زروم و چناربن در سمت غرب کاملا پیداست.
در داخل دره آب روشن و خنک زارم رود شالیزارهای روستاهای ذکر شده را مشروب می‌کند. پیداست که نسبت به زروم زمین‌های بیشتری زیر کشت شالی قرار گرفته است.در این موقع سال زمین‌ها در حال آب گیری و تخت شدن می‌باشند و خزانه ها بر قرار میباشد.
در روستای زیبای لیموند که هنوز خانه های سنتی آن ،گرچه کمتر از زروم ،سرحال و در حال استفاده میباشد،از خانه سنتی آیه الله لیموندهی شامل بخش خیلی قدیمی آن که حسینیه
(در دو طبقه . طبقه پایین انباری نامرتب) است و در آن منبر قدیمی آیه الله موجود است، و بخش جدیدتر آن که مسکونی است دیدن کردیم. حیاط خانه را تا ارتفاع نیم متر علف فرا گرفته است. در اطراف روستا و در حیاط خانه ها بدلیل بارش باران علف زیاد روئیده است و در دشت چشم اندازه زمردین زیبایی ایجاد کرده است.دسته هایی از مسافران و میهمانان را در حال گشت وگذار صحرا مشاهده می‌کنیم که از کوه و تپه ها بالا رفته و از طبیعت زیبا لذت می‌برند.
پس از گردش روزانه به زروم بر گشتیم و بعد از ظهر را به استراحت و آماده کردن ناهار مشغول شدیم.
غروب با کوله باری از خاطره ایی به یاد ماندنی وانرژی زا و ذهن و ضمیری سبک بار از خستگی کار و زندگی شهری به سمت نکا حرکت کردیم.
محمود محمدی اردیبهشت ۱۴۰۲

نظری بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *