مادر؛ آینه‌ای از صبر، ایمان و فداکار/روایت زندگی یک مادر مومنه

سم‌الله الرحمن الرحیم
و الحمدلله رب‌العالمین، و صلی‌الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین

در روزگاری که هیاهوی دنیا مجال دیدن بزرگان خاموش را از ما گرفته، هنوز هستند مادرانی که نامشان را نه با فریاد، که با نورِ ایمان و صبر در دل مردم حک کرده‌اند. زنانی که بی‌صدا اما مؤثر، خشت خشتِ ایمان را در خانه‌های ساده‌شان بنا کردند و فرزندانی ساختند که هر یک چراغی شدند در مسیر حقیقت.
مادر لیلا زارع، زنی از تبار نور و از نسل علم و نجابت، یکی از این گوهرهای نایاب بود؛ مادری مؤمنه، صبور و اهل‌دل که سال‌ها با توکل به خدا، فرزندان خود را چون نخل‌های بارورِ ایمان، پرورش داد.

او همسر مرحوم مشهدی نبی‌الله حسن‌پور بود؛ خادم سنتی امام حسین علیه‌السلام، که در سال ۱۳۶۴ به لقاءالله پیوست. از آن روز، لیلا خانم تنها ماند با چهار فرزند؛ سه دختر مؤمنه و محجبه و پسری که از همان کودکی صدای اذانش در محله طنین‌انداز بود. این مادر، با دستان خسته اما دل روشن، پرستاری فرزندان را بر عهده گرفت؛ لقمه‌ی حلال در دهان‌شان گذاشت، و با چشمان اشک‌بار، آن‌ها را به مدرسه، مسجد و محافل قرآن روانه کرد.

او بانویی بود که بیش از ۲۵ سال، در روز شهادت امام رضا علیه‌السلام، سفره روضه می‌انداخت و با دل شکسته‌اش مرثیه‌خوانی می‌کرد. در همان روزها که بسیاری غرق در دنیای خویش بودند، این مادر مهربان، در تدارک وسایل روضه‌ی چهلمین سالگرد همسر مرحومش بود که در کوچه، در گرمای شدید، بر زمین افتاد؛ در حالتی شبیه سجده و به سمت قبله‌ی دلش، امام رضا علیه‌السلام.

در همان حال بی‌هوشی، یکی از همسایه‌ها او را دید و پسرش را باخبر کرد. علی‌اکبر حسن‌پور، پسر بزرگ این مادر، که خود از قاریان برجسته‌ی قرآن و خادم مسجد صاحب‌الزمان (عج) شیرگاه است، برای احیای مادر تلاش کرد و با اورژانس تماس گرفت. با وجود علائم حیاتی، مادر را تنها تا درمانگاه بردند. از آنجا، با همت داماد و دخترش، به بیمارستان رازی منتقل شد و سپس پس از تشخیص سکته قلبی، به بیمارستان قلب حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها ساری انتقال یافت.

متأسفانه، پس از آنژیوگرافی و انتقال به بخش سی‌سی‌یو، این مادر شریف، در روز شنبه، به رحمت خدا رفت و آسمانی شد. ظهر یکشنبه، روز شهادت امام سجاد علیه‌السلام، در حالی آرام گرفت که خود برای سال‌ها میزبان اشک‌هایش در عزای اهل‌بیت علیهم‌السلام بود.

این مادر از نسل ملا مهدی‌خان، از روحانیان بزرگ سوادکوه، و دختر ملا ولی، پدری با تقوا و دیانت بود. خود نیز بانویی متدین، دامدار، زحمت‌کش و اهل نجابت و عزت‌نفس بود. همسایه‌ها او را با احترام «خاله لیلا» صدا می‌زدند و خانه‌اش مأمن دل‌های شکسته بود.

فرزندانش، هر یک در راه قرآن و اهل‌بیت علیهم‌السلام فعالیت می‌کنند:

دختر اول، بانویی روضه‌خوان، قرآنی و همسری همراه در مجالس حسینی؛

علی‌اکبر حسن‌پور، فرزند دوم، مهندس، خادم قرآن، ذاکر اهل‌بیت، فعال در مسجد و کانون خدمت رضوی؛

دختر سوم، مدیر مؤسسه‌ی قرآنی خاتم‌النبیین، با بیش از ۲۰ سال فعالیت فرهنگی و قرآنی؛

دختر کوچک، که در کودکی پدر را از دست داد، امروز بانویی فعال در بسیج خواهران و عرصه‌های فرهنگی است.

این مادر، با اندک مستمری همسرش از راه‌آهن، و کار در مزارع همسایه‌ها، چهار فرزندش را به جامعه‌ای تحویل داد که امروز به وجودشان افتخار می‌کند.

روحش شاد، نامش جاوید، و راهش چراغ راه مادران آینده باد.

2 دیدگاه

پاسخ دادن به علی اکبر حسن پور بورخیلی 💙🇮🇷💙 لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *