اعتیاد یک کلمه عامیانه برای یک پدیده بسیار پیچیده
|اعتياد يك مساله اجتماعی است .
تنهایی ، درد، ناامیدی و طَرد ناشی از اعتیاد،دغدغه هرروزه معتادانی ست که جامعه هم ظاهرا به سختی پذیرای آنها بعنوان یک بیمار است. طبق نظریه برخی از کارشناسان اعتياد ناشی از زخم های روانی و هيجانی گذشته ، بحران های خانوادگی و اجتماعی است و اين مكانيسم روانشناختی در نهايت به مصرف انواع مواد مخدر، الكل و سرانجام اعتياد منتهی می شود. واماNGO های ۱۲قدمی فعال در زمینه بیماری اعتیاد که برنامه آنها یک برنامه کاملا تجربی ست و متشکل از معتادان درحال بهبودی، این جمعیت براین باورند بیماری اعتیاد نه انتخابی ست ونه اکتسابی ست. آنها معتقدند بیماری اعتیاد از۳جنبه روانی ، روحانی (بُعد معنوی) ، جسمانی معتاد را تحت تاثیر قرارمی دهد و از مدتها قبل از اولین بار مصرف نشانه های بیماری اعتیاد در آنها وجود داشته است. درنظر داشته باشیم چه این موارد ذکرشده و چه نظریه های دیگر فارغ از اهلیت و واقعیت ؛ باید با تقویت دانش و اصلاح نگرشها نسبت به پیامدهای مصرف مواد مخدر قابلیت کمک پیدا کنند. تئوری های بی شماری درباره دلایل زیر بنائی روی آوردن به اعتیاد می تواند وجود داشته باشد از خانواده ، اجتماع، شکستهای عاطفی و مالی گرفته تا لذت جویی و... اما مهم نحوه کمک درست به معتاد در جهت روبرو شدن با واقعیت زندگی ست بهمراه تزریق باور گذر از رنج ها توام با اصول درست. کمک به ترک موادمخدر فقط اولین قدم فاصله با یک حالت غیرعادی و پیچیده است . اغلب معتادان با میزان متفاوت دارای احساسات نامتعادل زیادی هستند که همان هم باعث قربانی شدنشان می شود. آنها از دل یک مشکل کوچک، یک بهانه خاص وخلاقانه ابداع میکنند جهت دلایلی قانع کننده برای مصرف و دست به کارهایی می زنند که موجب رفتارهای پُر خطر می شود واین رفتارها سندی ست بر ناشناخته و مرموز بودن بیماری اعتیاد. بدخلقی، پرخاشگری ، افسردگی و توهم تحت تاثیر مواد مصرفی ، بی علاقگی و… از نشانه های شایع بیماری اعتیاد در اوایل ترک است . بواسطه سبک غلط زندگی معتاد درطول سالها، این قشر سرمایه ای جز رنج ، توهین ، تحقیر و سرخوردگی اندوخته نکرده اند. لغزش به کرات معتادان و بروز رفتارهای نامتعارف باور پذیری بهبودی آنها را برای خانواده وجامعه کم کرده است . عدم شناخت صحیح از بیماری اعتیاد حائل و سد راه بزرگی ست میان معتاد، خانواده وجامعه . متعاقب این موارد عدم پذیرش اجتماعی ، بی اعتمادی عمومی به همراه طرد جمعی که منتج به مشکلات مالی و تولید ترس در معتاد شده و مقدمات اولیه بازگشت مجدد به سمت مواد مخدر را محیا میکند. باید قبول کنیم عدم شناخت کافی و آموزشهای لازم در رابطه با مقابله و چگونگی مواجهه با بیماری اعتیاد و پیشروندگی آن بهمراه برخورد نا صحیح با معتادان باعث شده نتوانیم با ایجاد یک موازنه و داشتن ارتباط عاطفی مثبت کمکهای تاثیر گذاری انجام دهیم.
معتادان بین دهان اژدها و دم عقرب گیر کرده اند دهان اژدهای که باز شده تا آنها را با اعتیاد ببلعد و دم عقربی که بواسطه تکرار مکرر اشتباهات خود دائم درحال خودزنی هستند.
در جایگاه رسانه و رسالتی که بر دوش ماست برآن شدیم تا نگاهی از تمامی زوایا به این مقوله از منظر” کارشناسان امور قضایی ، پزشکان، مشاورین، کارشناسان فعال در آسیب های اجتماعی ، NGO های ۱۲قدمی فعال در بخش بیماری اعتیاد و معتادان بهبود یافته از اعتیاد داشته باشیم.
به امید آنکه دیگر هیچ معتادی از درد اعتیاد درهیچ کجا بدون داشتن فرصت زندگی بهتر نمیرد.
با آرزوی اینکه دیگر شاهد فروپاشی هیچ خانواده ای بواسطه اعتیاد نباشیم…
به زودی …
✍️ رضا کهنسال آستانی