حاج علی نمونه ی واقعی از زهاد روزگار خود بود

کلبستون کانون کوره های آجر پزی بود.با بیش از صدها کوره که با نفت سیاه و خاک و البته مردان و زنان و حتی کودکان سخت کوش بهترین آجر گری مازندران را تولید میکرد.هنوز هم.با وجود کاهش کوره های سنتی و با وجود کوره های آجر سفال . جوانان پر تقلای کلبستون که کوره دار بودند  کارگرانی مهاجر از هزار جریب و نقاط مختلف ایران و افغانی ها را مدیریت میکردند . همه روز ها و همه  فصل سال.
موتور و تراکتور و خاور وسیله نقلیه شان و نان و پنیر و کوجه و خیار ،و در تابستانها ،خربزه و هندوانه و انگور ،قوت و غذایشان در کوره بود.
کوره دارها علیرغم داشتن کوره و سرمایه کار ،شاید به اقتضای کار ،آدم‌های قانع و کم توقعی بودند .خودشان کارگر و سختی کشیده روزگار بودند .لباسهایشان و خورد و خوراکشان و خانه و ماشینشان در حد ضروریات زندگی بود.نوعی ریاضت و نوعی زهد .
حاج علی از همین آدمها بود.
ما به او که شوهر خواهرمان می‌شد می‌گفتیم علی خِش.به داماد می‌گفتیم خِش.بعدها که حاجی شد  می‌گفتیم حاج علی .
حاج علی تمرین عبادت را از کار در کوره و با سعی بین خانه و کوره آغاز کرده بود. هر روز صبح زود برای ترتیب امور کوره ،رسیدگی به کارگرها و تهیه اسباب و لوازم و صبحانه و غذای کارگرها از خانه خارج و بین کوره و مغازه ها و نانوایی و بازار دائما تردد  و سعی می‌کرد.گاهی با موتور و گاهی با تراکتور و یا خاور. حاج علی در کار کوره اعتبار داشت.محصول کوره را خودش به شهرهای مختلف استان می‌برد و میفروخت .گاهی شب دیر به خانه می‌رسید. حتی ایام کوره پزی خودش کار نظارت بر سوخت و آتشگاه کوره را بعهده می‌گرفت و گاهی حتی شبها در محل کوره بیتوته می‌کرد. با اینهمه کار سخت و تلاش مداوم توقعش از زندگی زیاد نبود. مبادی اخلاق بود و چشمش و دستش پاک.نه اهل دود و نه اهل هیچ نوع تخدیر .دخترها و زنان  کارگر را مثل ناموس خود میدید و هیچ تعرضی به آنها را بر نمی‌تافت.از همین رو کارگرها پشتوانه محکمی برای خود احساس می‌کردند.در پرداخت حقوق و یا رفع نیاز کارگران حق و انصاف و احسان را رعایت می‌کرد.دست و دل باز بود .من بار ها و بارها در جاهای مختلف کارگرانی از زابل و یا افغانی را می‌دیدم که وقتی نام حاج علی را می‌شنیدند،به نیکی از او یاد می‌کردند.
حاج علی در جوانی خوش هیکل و قوی بود .شنای او زبانزد بود و البته تهور و بی باکی اش.سالهای قدیم رود خانه نکا زیاد قربانی می‌گرفت.بخاطر طبیعت گلی بستر و یا وجود شاخه های درختان …هر گاه کسی غرق می‌شد و توان پیدا کردن و یا خارج کردن جسد نبود ،حاج علی را صدا می‌زدند و او هیچ گاه دست خالی بر نمی‌گشت. گرچه بعضا کاری که می‌کرد پر ریسک و خطر ناک بود.با این وجود که فردی توانمند و تنومند بود هیچ گاه کسی از او قلدری و با زورگویی و دعوا بیاد ندارد.شخصیت شلوغی نداشت. در بین فامیل و دوستان هم به مهربانی و دستگیری معروف بود و باعث دلگرمی.خودم در ایامی که نیاز مالی داشتیم و از او کمک می‌خواستیم جواب رد نمی‌داد.
در بین اشخاص معروف و معتبر  اعتبار داشت و به داشتن ارتباط و آشنا در بین رجال میبالید و هر گاه کسی نیاز به معرف داشت با کمال میل واسطه می‌شد و کار مردم را رو براه می‌کرد.
در خانه به تربیت فرزندان همت داشت و سعی می‌کرد در کنار تامین نیاز،آنها را با کار و تلاش و سختی  آشنا کند.در ایام تعطیلی بچه هایش در  کوره به کمکش میشتافتند و نتیجه آن زحمات این شد که پسر های او هر یک در کار خود موفق باشند و افتخار فامیل و دختر هایش نیز به رفتار و سلوک پسندیده و در کار منزل و کمک به همسر پر تلاش باشند .
حاج علی اهل کار بود و بسختی برای تامین زندگی آبرومند   تلاش می‌کرد.
با این وجود من به امثال حاج علی می‌گویم که از نمونه های واقعی زهاد روزگارند.
حاج علی ها کار می‌کنند و خداوند درِ  رحمت و نعمت خود را به رویشان می‌گشاید.  آنها از سرمایه دنیایی بر خوردارند اما خود در تمتع و بهر مندی چندان نیستند که نشانه فخر و تجمل در آنها دیده شود.
خانه هایشان معمولی ،خوراکشان نیز همچنین . اسباب و وسایل زندگیشان علیرغم توانمندی در تهیه بهترین ها در حدی است که نیاز و رفاه معمولی را تأمین کند.
دیده نشد که حاج علی سرمایه اش را به جلوه و خود نمایی بکار گیرد. او برای پر کردن چشم و یا بستن دهان کسی زندگی نمیکرد.تامین نیاز فرزندان به بهترین نحو و تضمین آینده آنها بزرگترین دغدغه و انگیزه تلاشش بوو.برای همین بزرگترین فخرش فرزندانش بود.
حاج علی در عین بر خورداری ،زندگی معقولی داشت که نماد اسراف و زیاده روی نبود.
اگر کسانی به بهانه زهد و دوری از دنیا ،به کاری مشغول نیستند و به اندکی قناعت می‌کنند ،حاج علی تلاش می‌کرد و بدست می آورد و در عین حال مفتون دنیا نمیشد.راحت می‌توانست ببخشد و راحت احساس بی نیازی کند.برای همین در زندگی گردن نزد کسی کج  و دست پیش کسی دراز نکرد در عوض دست خیلی ها را گرفت .
حاج علی در زندگی تلاش کرد و

و بر اثر همت خویش زیست کرد و  نام نیک از خود بجا گذارد و در فرصتی مبارک و معنوی ،در ماه مبارک رمضان به دیدار خدای خویش شتافت. تناسبی بین زیست زاهدانه حاج علی و ماه مبارک اميرالمؤمنين و ایام کوچ او بسوی بارگاه ربوبی میبینم.
خدایش رحمت کند 

    به قلم محمود محمدی

نظری بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *