بانوی مستندسازی نکایی که در جشنوارههای خارجی خوش درخشید
از دل کوهستانهای سوادکوه مریم رزاقی شاعر و مستندساز زن مازندرانی برخاست و امروز نامش در جشنوارههای جهانی میدرخشد، وی با مستند ۳۷ دقیقهای خاتون دِدا روایت زندگی مادر شهید قاسم شفیعی را به تصویر کشیده است؛ مادری که پس از ۲۷ سال همچنان با یاد فرزندش زندگی میکند و هر سال نیمی از محصول برنج زمینشان را به نیت او به بارگاه امام رضا (ع) اهدا میکند.
به گزارش نیکا خبر و به نقل از خبرگزاری فارس_ مازندران| گاهی یک زندگی شبیه رمانی پر از گره و کشش است؛ از تولد در دامنههای کوهستانی سوادکوه تا ایستادن بر صحنههای جهانی، این گزارش روایت زنی است که با دو مادر، دو جهان و دو مسیر متفاوت بزرگ شد؛ یکی با منطق و مراقبت، دیگری با شعر و احساس و امروز نام او بهعنوان شاعر، پژوهشگر و مستندساز درخشان الهامبخش نسلی است که میخواهد بداند چگونه زن بودن میتواند نه مانع، بلکه سکوی پرواز باشد.اوایل آذرماه ۱۳۵۴ سوادکوه در حال تغییر لباس بود؛ پاییز آرام آرام جای خود را به زمستان میداد مادری پرستار با شتاب خود را به خانه رساند تا فرزندش را به دنیا بیاورد؛ کودکی که بعدها در دامنه کوه و میان جنگلهای سرسبز با آداب و رسوم ایرانی اسلامی رشد کرد.اما این کودک تنها یک مادر نداشت؛ در دامن دو مادر بزرگ شد یکی پرستار، دیگری شاعر از تبار سادات و همین دوگانگی نخستین گره زندگیاش بود؛ پرورش در دو جهان متفاوت یکی با منطق و مراقبت و دیگری با شعر و احساس.




کودکی شاعرانه و مسیر پرچالش
دفترچهای کوچک همیشه همراهش بود؛ پر از کلمات ساده اما پرشور، نخستین شعرش درباره باران بود، شعری کودکانه که در جشنوارهای محلی جایزه گرفت. همان روز وقتی دستان لرزانش بر صحنه میلرزید و نور چراغها بر چهرهاش میتابید پرسشی در ذهنش نقش بست، اینکه آیا این مسیر راهی به سوی آینده خواهد بود یا تنها تجربهای کودکانه؟با ورود به دانشگاه نقدهای تند استادان و نگاههای اجتماعی راه دشوار شد بارها شنید شعرهایت زیادی شخصی است یا باید اجتماعیتر باشی، انتخاب میان ادامه دادن یا عقبنشینی اما زن بودن را نه مانع بلکه امتیاز دید و همین هویت زنانه باعث شد اعتماد زنان روستا را برای ساخت مستند خاتون ددا جلب کند.
زنان، مادری و هنر
خانم رزاقی رسانه را به خانواده تشبیه میکند، همانطور که مادر مهندسی رفتار خانواده را برعهده دارد زنان در رسانه نیز توانمند ظاهر شدهاند و اینکه زنان میتوانند معماهای اجتماعی را از زاویهای تازه حل کنند.مادر بودن برایش تجربهای عمیق بود؛ تجربهای که نگاهش به شعر و هنر را تغییر داد. میگوید: «اگر مادر نبودم، لمس پیرامون سختتر میشد.» مادری، مانع یا فرصت؟ برای او فرصت بود؛ پروانگیای که شعر را لطیفتر کرد.وی باور دارد همه شعرهایش زنانهاند اما در میان آنها غزلی برای ایران بانو جایگاه ویژهای دارد؛ شعری که بازتابی از نگاه زنانهاش به وطن و هویت است.
درس بزرگ، دیدار و رنج
از کودکی مادرش او را از شهر کوچک زیراب به انجمن شعر قائمشهر میبرد، ساعتها در جلسات مینشست و با صبوری همراهیاش میکرد، بزرگترین درس او از مادر صبوری بود؛ صبری که در شعر، مدیریت و زندگی جاری شد.این بانوی فرهنگی بارها محضر مقام معظم رهبری رسیده است بیشترین چیزی که در ذهنش مانده، دلنگرانی ایشان برای زبان فارسی است. در یکی از جلسات، رهبر انقلاب شعر پریای شاملو را از بر خواندند؛ لحظهای که نشان داد اشراف ایشان به شعر معاصر فراتر از تصور است؛ پیوند میان دغدغههای شخصی ایشان و نگاه کلان به زبان و ادبیات.زندگی برای او سراسر رنج و شیرینی است، میگوید: خوش به حال آنکه از رنجها پلی بسازد تا به خالق نزدیکتر شود، برای او رنج و شیرینی درهم تنیدهاند؛ تجربهای که شعر و مستندهایش را واقعیتر کرده است.
کارنامه و افتخار جهانی
رزاقی امروز شاعر، پژوهشگر، تهیهکننده و کارگردان شناختهشدهای است بسیاری او را با مجموعههایی چون اندوه مهربان، عصر یک اردیبهشت ناگهان، حق با تو بود و لیلی خانهدار میشناسند. برخی هم او را با مستندهایی چون اویا، خاتون ددا، بیبال پریدن، زخمه، نووری، ریرا، سو، اقیانوس بیپایان، پشت چراغ قرمز و میرکا میشناسند.اما نقطه طلایی زندگی او زمانی رقم خورد که مستند اندوه جنگل منتخب جشنواره معتبر Suncine اسپانیا شد؛ جشنوارهای که مهمترین آثار محیطزیستی جهان را معرفی میکند همان دختر شاعر روستایی، حالا نامش در فهرست جهانی درخشید و نشان داد زن بودن، مادری و هویت اسلامی نه مانع بلکه سکوی پرواز است.

