واکنش علی رضا صبوری فیلمساز برجسته نکایی به تخلفات کلان مالی در شهرداری این شهر
|واکنش علی رضا صبوری فیلمساز برجسته نکایی به تخلفات کلان مالی در شهرداری این شهر.
علی رضا صبوری در مصاحبه با نیکا خبر به بیان گوشه ای از اجحاف های صورت گرفته در حق هنرمندان این شهر پرداخت. صبوری که جز اولین فیلمسازان نکایی محسوب می شود و اغلب فیلمهایش را در نکا ساخته و روانه آنتن شبکه های مختلف کرده در این باره گفت: عموما شهرداری و شوراها حامیان خوبی در تولید آثار هنری هستند. کمیسیون فرهنگی هنری پس از بررسی طرح های رسیده به تناسب میزان کار و توانایی هنرمندان مبالغی را در جهت تولید آثار هنری در اختیارش قرار می دهند، چرا که تولید اثر هنری بیشتر جنبه ی اجتماعی دارد و بازتابش در شادی ها و غم ها و تقویت روحیه ی هنری مردم شهر تاثیر گذار است.
روالی که در اکثر شهرها وجود دارد و شوراها و شهرداری ها به مناسبت های گوناگون حامی تولید برنامه های هنری می شوند.اینجانب قریب به شش تله فیلم ، دو سریال ، نماهنگ ها و مستندهای بسیاری را در طول ۲۵ سال فعالیت حرفه ای ساختم که از شبکه های مختلف پخش شده و موجب شناخت بیشتر مردم استان و کشور نسبت به نام نکا، جاذبه های گردشگری و توریستی این شهر و آداب و سنن ما شده است.
تمامی فیلم ها را هم در شرایط بسیار سخت مالی ساختم که تا سال ها قرض هایش را پرداختم. اما سود حاصل از اثر هنری ام را نکا و هنرمندان این شهر بردند . به نحوی که اینجانب بعد از سی سال فعالیت هنری نه خانه ای به نام خود دارم و نه یک متر زمینی و نه حساب بانکی که بتوان روی آن حساب کرد!!!
روی سخنم این است که اینجانب که بیش از سی تندیس و دیپلم افتخار از جشنواره های گوناگون ملی را دارم، بارها جهت تولید فیلم هایم به شورای شهر و شهرداری نکا درخواست حمایت مالی دادم . اما هربار که به آنها مراجعه کردم چنان با آه و فغان اعضا شورا و شهرداری رو به رو شدم که دلم به حال نداری و مشکلات مالی آنها سوخت و حتی می خواستم اندک پول ته مانده کارتم را به آنها هدیه کنم!!!
ده سال پیش می خواستم فیلمی بسیار فاخر با هزینه ای مناسب برای شهرم بسازم که همین آقایان موافقت نکردند.
در مدت زمانی که خبر تخلفات گسترده مالی شهرداری را در طول این سال ها خواندم دلم بسیار شکست. برای مردم این شهر . برای هنرمندان این شهر. برای شهری که شهرداری اش نقشی در زیباسازی شهری ندارد و تمام پز ما جاذبه های خدادادی اش است.
دلم سوخت برای پروژه های ناتمام میلیاردی … دلم سوخت برای هنرمندانی که با کمترین توقع مالی برای تولید آثار جذاب هنری با دستی خالی و دلی شکسته و پاهای خسته از راهروها برگشتند.
دلم سوخت بابت تمام فرصت هایی که یک سلیقه فردی از امثال من تباه کرد . دلم همچنان می سوزد ….