برای کبوتران آسمان حرم…./یاسر یمینی
تاریخ انتشار خبر : ۹۵/۰۲/۲۴
از روزن فراخ زمان ، چیزی به جا نمی ماند
جز فراموشی روز و شب ، خاموشی حضور حادثه ها
جز دوری و دیری ،
همچون خاموشی چراغ خورشید در افق
اما نه برای تو
شوریدگی ات را به یاد دارم
وقتی که آب ، هنوز برایت یاد آور تشنگی قافله سالار حقیقت بود
و غروب ، نشان شام های غریبانه ی آل علی(ع)
شرمت را به یاد دارم
آن زمان که تاریکی شب محمل تَرک سپاه آزادگی (حسین (ع)) شد
آری ، شرمندگی ات را (از نام انسان) به یاد می آورم
و عزم ات را که گفتی:
_ ای کاش ، من …کربلا _
قرن ها می گذرد ،
روایت قافله ی خورشید سوی شام ، هنوز هم شانه ات را می لرزاند
اگر چه فراموشی ارمغان زمان است ، اما نه برای تو
چرا که تو
کلام قاطع ” همیشه و هنوز ” هستی
همیشه ی بیداری و هنوز ایستادن
چنانکه امروز، برای حریم بانوی بیداری (زینب (س) )
همچون کبوتری ، رها
بی تردید طوفان و تاریکی ، پر کشیدی…
نَجوایت را به یاد دارم ،
_ ای کاش من نیز در کربلا… _
می دانم ، حتی اگر هزار سال دیگر نیز حریم حقیقت، مجال پرواز می شد ،
باز هم می رفتی
سبکبال ، بی پروای باران و گلوله
چرا که اندیشه ات تلقی هنوز است و همیشه
و آمال ات ، سرشار از آسمان
چنانکه ، سر انجام همچون کبوتری در هوای حرم پر کشیدی و رفتی……………
متبرک باد نام شما……..
به یاد کوه مردان مازندران ، که چند ی است در دفاع از حریم حقیقت ، دور از زاد بوم خویش ، جانانه ایستاده اند و یک به یک کبوتر آسمان حرم شده اند،
و به احترام سیزده شهید مازندرانی مدافع حرم در حادثه ی خان طومان………………
یادداشتی از یاسر یمینی