زندگینامه مرحوم آیة الله حاج شیخ عبد الله محمدی کلایی

مرحوم آیة الله حاج شیخ عبد الله محمدی کلایی رحمة الله علیه در سال ۱۳۰۶ هجری قمری در روستای کلا و در یک خانواده مذهبی-علمی دیده به جهان گشود.از خاندان علم و دانش به معنای اعم بود چرا که پدر بزرگوارش مرحوم آخوند ملا محمد و جدش مرحوم ملا فغانعلی از روحانیون محلی بودند و در خاندان وی عالم حوزه دیده و نجف رفته ای به جز خود حاج شیخ نبود.مادر مکرمه اش، دختر آخوند ملا عبدالله کشری و خواهر آخوند ملا رسول- که به زهد و تقوی و بی اعتنایی به دنیا معروف بود- می باشد. و این بانو معلم قرآن بود، در آن زمان که مدارس جدید وجود نداشت، او در روستاهای کلا و تازه باد مکتب دار بود و از روستاهای اطراف تازه آباد نیز افرادی برای آموختن قرآن و ادبیات فارسی به خانه او می آمدند. اخوی بزرگ حاج شیخ، کربلایی شیخ علی اکبر رحمة الله علیه می باشد که اهل منبر بود و در سنین میانسالی دار دنیا را وداع گفت. ثمره زندگی حاج شیخ ۱۰ فرزند می باشد که ۵ پسر و ۵ دختر است.یک دخترش ساکن نجف اشرف می باشد و ۲ پسر و یک دخترش وفات کردند و هفت تن آنها در قید حیات هستند.

حاج شیخ پس از پایان تحصیلات مقدماتی در کلا روانه حوزه لیموند- که به دست با کفایت مرحوم آیة الله آقای شیخ احمد لیموندهی بنیانگذاری شده بود- گردید. پس از آتش سوزی در حوزه لیموند با جمعی به ورفام رفته و به تحصیلات خود ادامه داد. گویا در ایام زمستان نیز به مدرسه طالبیه ساری- که هم امنون در آن مکان میدان ساعت قرار دارد- مشغول به فراگرفتن دانش شد. حاج شیخ در حدود سنین ۲۸ سالگی از طریق دریا و خشکی با مرکبهای سواری آن روز(شتر،اسب،کشتی و……)به نیابت یکی از بزرگان فامیل به مکه مکرمه مشرف گردید.

مرحوم حاج شیخ ابراهیم خوشروزی آبلویی رحمة الله علیه که یکی از همراهان او بود، داستان سفر را اینگونه نقل کرد: ما در این سفر با حاج شیخ همراه بودیم، ما با کشتی به طرف جده در حرکت بودیم. هنوز به جده نرسیده بودیم که نهنگی کشتی ما را تهدید کرد، همه اهل کشتی هراسان شدند، در این بین مرحوم حاج آقا- که در مسیر بین راه چند راس گوسفند برای قربانی خریده بود و به کشتی آورده بود- دو راس از آنان را به دریا انداخت، نهنگ آن گوسفندان را گرفت و از کشتی دست برداشت. پس از پایان اعمال حجو زیارت حرم رسول الله و ائمه بقیع علیهم السلام از طریق اردن به قصد عراق به زیارت عتبات عالیات عزیمت کرد. در اوایل زما ریاست عامه مرحوم آیة الله العظمی آقای حاج سید ابوالحسن اصفهانی(قدس سره) و عالمان برجسته دیگر- که برخی از آنان به او اجازه امور حسبیّه مرحمت فرمودند- رحل اقامت گشود و در کنف حمایت حضرت امیرالمومنین مجدّانه مشغول آموختن و فراگرفتن دانش گردید. حاج شیخ حدود ۱۰ سال برای کسب دانش و معنویت در نجف اشرف رحل اقامت گشود و پس از کسب دانش از اساتید بنام آن زمان، حدود ائاخر سال ۱۳۴۵ هجری قمری با کوله باری از دانشو تقوی برای هدایت نسل جامعه شیعه وارد ایران شد و از مسیر دامغان به موطن خود یعنی روستای کلا بازگشت. طبق نقل برخی از بزرگان روستای کلا، با استقبال شایانی- که از طرف مردم هزارجریب به عمل آمد- وارد قریه کلا شد.

ساختار فکری حاج شیخ رحمة الله علیه را طبق آنچه برخی از یزرگان منطقه و شاگردان آن مرحوم و علمای معاصر وی نقل کرده اند می توان اینگونه بیان کرد: حاج شیخ دارای استقلال فکر، اتکای به نفس، غنای باطنی، بی اعتنا به مظاهر دنیا- مگر به اندازه نیاز- صریح، دلیر، عاری از تملق و مکر و حیله متداول، غیور در دین، بی توجه به خوانین استثمارگر زمان و غیره بود.حاج شیخ مردی آزاد و حر، مهمان نواز و سفره دار بود، از این رو مردم منطقه هزارجریب به گردش جمع می شدند و او هیچگونه از مکر و حیله استفاده نمی کرد و با صراحت لهجه با جامعه خود برخورد می نمود. وی شیفته خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام بود و نسبت به دشمنان ائمه تبرّا داشت و شدیدا از آنان بیزاری می جست.

در مورد ساده زیستی وی : حاج شیخ پس از بازگشت از نجف اشرف، زمستانها به منطقه نکا و روستای تازه آباد کوچ می کرد، چهارباب اتاق چوبین- معمول آن زمان- برای سکونت خود و عائله اش ساخت که یک اتاق آن بزرگتر از دیگر اتاقها بود و آن را به نام حسینیه نامگذاری کرده بود، چون در آن ایام روستای مزبور مسجد و حسینیه نداشت، به ناچار تمام شبهای جمعه و ایام ماه مبارک رمضان و محرم برای وعظ و ارشاد و بیان احکام، مردم را در آن اتاق جمع می کرد و همچنین برای آنها دعای رمضانیه و روضه در رمضان و محرم می خواند.

از سخاوت و یتیم نوازی و رابطه معنوی او با اولیای محبوبش و………. نیز مطلب قابل ذکر زیادی وجود دارد که در این مقال نمی گنجد.

– وفات مرحوم حاج شیخ:

حاج شیخ عمری برای ترویج مکتب اهل بیت کوشید و به ارشاد و هدایت مردم پرداخت و سرانجام دوران هجران و جدایی فرارسید. گویا حاج شیخ مبتلا به بیماری پروستات شده بود. در آن زمان هیچ گونه امکانات معالجه نبود، نقاهت وی به طول انجامید. جمعی از سران ایل عبد الملکی زاغمرز به عیادت ایشان آمدند و پیشنهاد نمودند که شما به ساری نزد دکتر حاذقی مراجعه کنید، شاید بهبود حاصل شود. حاج شیخ قبل از رفتن به ساری به خانواده خود چنین سفارش کرد و گفت: من می دانم از این مرض جان سالم به در نمی برم ولی چه کنم که اگربه ساری نزد دکتر نروم، آقایان خوانین می گویند: شیخ از بی توجهی به دکتر نرفت و وفات یافت و این کلا برای یک روحانی خوشایند نیست. لذا من با پای خود به ساری می روم، لکن با تابوت برمی گردم، خوب است شما محیای مجالس عزای من باشید و در وسط حیاط خیمه ای نصب کنید.

ایشان در هنگام مرگش، نخست رو به قبله کرد و سلامی به امیر مومنان و امام حسین داد و کف دستانش را باز کرد و عرض کرد: آقا جان! امام حسین! من دارم به سوی شما می آیم و دستانم خالی است، فقط مهر و محبت شما را در دل دارم، سپس سلامی به آقا امام رضا علیه السلام و آنگاه سلامی به حضرت بقیة الله- عجل الله تعالی فرجه الشریف- داد و گفت: مرا به داخل اتاق ببرید. آنگاه رو به قبله خوابید و صبح روز نهم محرم ۱۳۶۴ هجری قمری در سن ۵۸ سالگی دار فانی را وداع گفت. جنازه حاج شیخ را به روستای تازه آباد منتقل کردند و در روز عاشورا و در مکانی که خود از قبل برای مدفنش تعیین فرموده بود- به خاک سپرده شد.

– برخی از اساتید و صاحبان اجازه ایشان:

۱. مرحوم آیة الله آقا شیخ احمد لیموندهی ۲. مرحوم آیة الله آقا شیخ مهدی ورفامی

۳. مرحوم آیة الله العظمی آقا سید ابوالحسن اصفهانی

۴. مرحوم آیة الله العظمی آقا میرزا ابوالحسن مشکینی

۵. مرحوم آیة الله العظمی آقا شیخ شعبان گیلانی

۶. مرحوم آیة الله العظمی آقای میرزا آقا اصطهباناتی

– برخی از شاگردان وی:

۱. آیة الله آقای شیخ علی لیموندهی ۲.آیة الله آقای حاج سید تقی نصیری

۳. آقای شیخ ابوالقاسم رحمانی خلیل محله ای ۴. مرحوم آیة الله آقای حاج سید خلیل محمدی بادابسری

۵. مرحوم آقای شیخ گل محمد نصیری للردی ۶. آقای حاج شیخ حسین محمدی لایینی

۷. مرحوم آیة الله آقا سید فضل الله بادابسری ۸. مرحوم حجة الاسلام شیخ عبد الرحمان رحمانی

۹. مرحوم شیخ محمدرضا رحمانی ۱۰.مرحوم حجة الاسلام کربلایی شیخ حسینعلی زارمی

۱۱. حجة الاسلام آقای سیدجعفر موسوی خورشیدکلایی

۱۲.مرحوم حجة الاسلام شیخ زین العابدین فاضلی

– صورت اجازه و وکالت آیة الله العظمی آقای میرزاآقا اصطهباناتی برای حاج شیخ:

دیدگاه های این مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *