به یاد ۱۷۵غواصی که دست بسته قنوت شهادت را یکجا و با هم خواندند

سلام و درود بر همرزمان و یاران واقعی امام و انقلاب که در سخت ترین شرایط دوران دفاع مقدس که همه ابرقدرتهای غرب و شرق و حتی کشورهای عربی منطقه به حمایت و پشتیبانی از رژیم بعثی عراق در جنگ تحمیلی علیه نظام نوپای انقلاب اسلامی بسیج شده بودند …. بودند عزیزانی که گفتند ما تا آخرین نفس و تا آخرین قطره خونمان پای حرف اماممون ایستاده ایم از جمله آنها همین شهدای غواصی که حدود ۳۰ سال قبل در عمایات کربلای چهار بعد از جزیره ام الرصاص و ام البابی عراق در چهارده پانزده کیلومتر داخل خاک عراق به اسارت نیروهای بعثی درآمدند و دست های مبارکشان را بستند و در گودالی زنده به گور شدند که جدیدآ پیکرهای مطهرشان کشف و این روزها در کشورمان تشییع می گردند . وای بحال مسئولین و مدیرانی که زبانآ خود را خادم مردم معرفی می کنند و مرام و مسلک و تفکر شهدا را فراموش کنند . آری ای جوانان نسل سوم انقلاب و ای مردم روز به روز بر این یاور استوارتر می شویم که هرکس می خواهد ما را بشناسد مرام و منطق و اهداف شهدا را بشناسد و ابعاد دفاع مقدس ما را بفهمد باید عاشورا را بخواند . … و ای تریبون بدستان و اهالی اهل قلم وقلم بدستان و قلم زنان رسانه ها و فرهنگی ها و دانشگاهی ها و اطبا ء و…و…. و همه و همه در این میان حتی به خود و قلممون جرآت می دهیم و می نویسیم که هر کس می خواهد فرهنگ عاشورا و کربلا را بفهمد باید دفاع مقدس ما را بخواند و از فرهنگ ایثار و رشادت و اخلاص و فداکاری ایثارگران دوران دفاع مقدس ما که به آقا ابا عبدالله الحسین اقتدا کرده بودند مطالعه و سر در بیاورند . چرا؟ چون شرابه ای از خورشید عاشورا بر آن افتاد و آنرا از همه جنگ های دنیا متمایز کرد . که ما برای این ادعا هزاران گواه که وجود دارد ارائه می دهیم : و یکی از آن گواه تعداد ۱۵۰ نفر از رزمندگان گردان حنظله را در منطقه عملیاتی فکه و در عملیات فتح المبین اسیر کردند و دست و پای شان را با سیم تلفن بستند و در گودالی زنده زنده به گور شدند و ویا آخرین گواهش همین ۱۷۵ ستاره ۱۷۵ فرشته ۱۷۵ آیه و ۱۷۵ سردار غواص شهیدی هستند که پیکرهای مطهرشان با دست های بسته و در منطقه عملیاتی کربلای چهار توسط گروه تفحص کشف شد . با توجه به سابقه چنین جنایات بعثی ها و از ظواهر امر مشخص است که اول با حیله و فریب { یعنی نیروهای بعثی با پوشیدن لباس های بسیجی و بر افراشتن چند پرچم چمهوری اسلامی در منطقه ای که رزمندگان پیشروی خوبی داشتند } رزمندگان و غواصان گمنام و فدایی امام و انقلاب را محاصره و به اسارت گرفتند و سپس دست های مبارکشان را بستند و زنده زنده زبانم لال به گور شدند . کسی دست و پای افراد کشته شده را که نمی بندد. درود بر آخرین نگاه و سلام بر آخرین نفس هایتان ..و… آری این چنین این یادگاران امام و ملت را در کمال مظلومیت و قربت در قلب دشمن بعثی دست هایشان را بستند و قنوت شهادت را یکجا و با هم خواندند . سلام ودرود بر آه و ناله و ذکر و نقس های آخرین لحظه هایتان که نمی دانم چی بر شما گذشت و چه کسی بر بالین شما حضور یافت و شما را در آغوش گرفت . ای همرزمان و یاران دوران مردانگی مردان مرد که ما مردود شدیم و ماندیم ماندیم …و… ای مورخان و ای تاریخ نویسان اینان حجت باهر و برهان قاطع و سجل معتبر این اعتقاد هستند که میان ما و کربلا رازهای پرشکوهی است چنانکه در کربلا یزیدیان درنده خویی را به گلوی نازک علی اصغر بزرگ رساندند و ددمنشی را به گوشواره ربایی از دخترکی سه ساله و سبعیت را به اسب تاختن بر پیکر شهدا . در کربلای ما نیز بعثی ها این خفاشان شب پرست کم تانک نتاختند برپیکر شهدا و کم مجروحین و اسرای دست بسته را زنده به گور نکردند . دستان بسته ای که تار یخ را به لرزه در آوردند و با چشمانی باز و دست هایی در بند راه سعادت را تنها و تنها با خط سرخ ایثار و شهادت رقم زدند . تارخ به تمام قد ایستاده است و به احترام پهلوانانی که حتی در بند اسارت دشمن لرزه بر اندام متجاوزان انداختند و خصم زبون را تنها چاره آن بود که در اسارت نیز دستانشان را در بند کشند و جانشان را برگیرند وبه گمان خامشان با بستن دست ها . دست هارا می توان از رسیدن یه معشوق برید . …و… ای دنیا تو شاهد باش و ای تارخ تو بنویس که آخرین گواهش همین ۱۷۵ نشانه ۱۷۵ غواص شهیدی هستند که خیلی ها را به تآمل واداشته اند . آری مظلومیت مردان مرد بی ادعا ی رزمندگان گمنام ما نیز ریشه در کربلا داشت و دارد هنوز و همیشه . پس تا تاریخ هست و تقویم ها ورق می خورند حقانیت این شهیدان روز به روز روشن تر خواهد شد . آری اینان با دست های بسته بر میثاق خویش ایستادند و هر کدام به پرچمی در اهتزاز برای عزت و عظمت این مملکت تبدیل شدند . اما ما امروز چه می کنیم با دست های باز و زبان باز و چشم های باز ؟ دست های ما چه طعمی دارد ؟ زبان ما چه و نگاهمان چه ؟ آیا بوی شهید می دهد رفتار ما ؟ ویا خدای ناکرده چنان دست به اختلا س و ویژه خواری و ویژه خواهی . کم کاری و بدکاری و… آلوده داریم که بیشتر بوی دست کثیف آنانی می دهد که اینان را زنده به گور کرده اند ؟ ببخشید از اینکه اوقات تان تلخ شد شاید با یک شیرینی کاذب کام جان خود را تلخی زدایی خواهید کرد اما یادتان باشد . یادمان باشد قرارمان این نبود که آنها بروند و جان خود را فدای عزت این مملکت انقلابی و آرمان ها کنند و سلامت و آزادی ما را حفظ کنند ولی ما به روی آرمان های آنان شمشیر بکشیم و یا به نفع جریان و جناح خاص خودمون سوء استفاده و بهره برداری سیاسی نماییم . ویا قراراین نبود که در مسیر خط شهدا که صراط مستقیم الهی است دور برگردون ایجاد کنیم و بر گردیم به باورهای پیشین و اعمال و کردار پیشین …و…و… آری عزیزان نسل سوم انقلاب و ای مردم ۱۷۵ آلاله ۱۷۵ آیت ۱۷۵ الگو و… آنها در یک روز زنده به گور شدند تا پس از ۱۰۵۰۰{ده هزارو پانصد } روز پیدا شوند و داغ ما و خانوادهها را تازه کنند و نمی خواهم بگویم که وحشتناک ترین صحنه جنگ هشت ساله ما بوده است . بلکه خیال این ۱۷۵ جفت دست بسته جوان گلوی ما را می فشارد انگار پس از ۳۰ سال ما را که مظلوم ترین بودیم دست بسته ترین و…و…. که دستان مان را جز برای کاشتن و درو کردن مهربانی ها نمی خواستیم ما که از دنیا فقط دو دست آزاد می خواستیم و چشمانی که بتوانند طلوع آفتاب را در افق وطن ببینند و آخ از آن چشم ها و…و…آن ۱۷۵ جفت چشمی که در آن تاریکی خدا می داند چه ها دیدند و دیگر ندیدند .و…و… یاد و نام و خاطزاتشان برای همیشه زنده و گرامی باد . سلام بر آنهایی که از نفس افتادند تا ما از نفس نیفتیم . قامت راست کردند تا ما قامت خم نکنیم . به خاک افتادند تا ما به خاک نیفتیم سلام بر آنهایی که که رفتند تا بمانند و نماندند تا بمیرند آری کوچه هایمان را به نامشان کردیم که هر گاه به آسایش منزل می رسیم بدانیم از گذرگاه کدام شهید با آرامش به خانه می رسیم نکند عکس آنان را ببینیم و عکس آنها عمل کنیم . (علي اكبر جعفری سورکی از ساری)

دیدگاه های این مطلب

1 نفر دیدگاه خود را در مورد این خبر بیان کردند. شما نفر بعدی باشید

  1. درود و سلام بر آن عاشقان ولایت که تا آخرین نفس و تا آخرین قطره خونشان پشتیبان امام و ولایت بودند و هرگز شعار نمی دادند چرا ؟ چون مرد عمل بودند و تا آخر پای حرف امامشان ایستادند. برادر رزمنده جناب آقای جعفری سورکی خدا قوت . دست مریزاد. روایت شما از سالهای مردانگی مردان مرد برای نسل جوان امروز ما بسیار مآثر و تاثیر گذار است . احسن به قلمت .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *