چرا امروز روز خبرنگار است؟
تاریخ انتشار خبر : ۹۴/۰۵/۱۷
غم و شادي زندگي، به خبري بند است که مي آيد. اتفاقي که اشک ها و لبخند ها را به هم گره مي زند تا خبر، نگاري پيدا کند. وقتي توافقي، پايکوبي را به شهر مي کشاند و عصري که سيل، غم را بر سر شهر مي بارد. اين خبرنگار است که ثبت مي کند، اشک ها و لبخندها را. وقتي قلم و دوربين اش را بر مي دارد و هر آنچه هست را مي نويسد و به تصوير مي کشد. اين گزارش بهانه اي بود که يادي کنيم از دوستان خبرنگارمان که در جاهاي مختلف در قاب عکس شکار شده اند. چرا امروز روز خبرنگار است؟ مزار شريف به دست طالبان سقوط کرد، عدهاي از افراد طالبان در محوطه کنسولگري ديده ميشوند به من بگوييد که چه وظيفهاي…» و ناگهان ارتباط تلفني قطع ميشود… پانزده سال پيش در چنين روزي، محمود صارمي خبرنگار خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران در مزار شريف، در حين انجام گزارش به همراه ۸ نفر از کارکنان سرکنسولگري ايران در اين شهر توسط عوامل گروه طالبان به شهادت رسيدند . تا مدتها از سرنوشت اين ۹ نفر گزارشي منتشر نشد، تا اين که اجساد آنان در يک گور جمعي در خرابههاي پشت کنسولگري به دست آمد. او از دي ۱۳۷۵ سرپرست نمايندگي خبرگزاري ايرنا در کابل شد و تا زمان شهادتش به دست عوامل گروه طالبان، خبرنگار صحنههاي بحراني جنگ افغانستان بود.شوراي فرهنگ عمومي کشور در اولين سالگرد اين واقعه، روز ۱۷ مرداد را به پاس قدرداني از مقام و حرفه صارمي «روز خبرنگار» ناميد. سختي هاي کار خبرنگاري حرفهاي که شب و روز ندارد، عصر ارتباطات به او نياز وافر دارد، در اطلاع رساني نقشش انکارشدني نيست، بايد همواره در پي خبر باشد و با خبر، بايد با قبول خطرهاي فراوان، از مرزها نيز گذر کرده و به واقع «خبرنگاري» کند. خبرنگار صادقانه مينويسد، مينويسد براي ساختن فرهنگ غني، مينويسد براي ساختن کشوري آباد و آزاد، براي ساختن بهترينها براي ايران و ايراني؛ اينان همواره در عمق جامعه زندگي ميکنند و سلامت فرهنگي و فکري هر جامعهاي، مرهون تلاشهاي شبانه روزي آنهاست. روز خبرنگار، روزي است که گويي قلم، اين مقدسترين عامل سوگند آسماني بار ديگر به مظهر درخششي تبديل شده که حکايتگر زندگي تابناک رهپوياني ميشود که همواره با قلم پيوندي جاودانه بستهاند. روز خبرنگار، سرود ماندن در ورطه نوشتن، حکايت پابرجايي در دنياي کلمات و واژهها و عامل تابندگي دگرباره انديشههاي انساني است. مسئوليت سنگين خبرنگاري در پيشگاه خداوند مسئوليت حرفه خبرنگاري بي هيچ قيد و شرطي جزو مشاغل سخت و پرخطر محسوب ميشود. اولين جمله اي که در وصف مقام شامخ خبرنگار و قلم در ذهن انسان تداعي مي شود، آيه شريفه « ن و القلم و ما يسطرون» از سوره مبارکه قلم قرآن کريم است. با اين وجود، نگاهها به اين قشر فاخر متفاوت بوده و ارزش کارشان نيز قداست خاصي را به خود مي گيرد. قلمي که خداوند در مصحفش به آن قسم ياد نموده و آناني که صاحب اين قلم اند و جملاتي را به نگارش در مي آورند، مورد توجه خاص پروردگار باري تعالي هستند، و اين مهم خود براي نگارنده تعهد ايجاد ميکند که خداوند متعال نيز قطعاً به متن نگاشته شده آن نظارت ويژه اي خواهد داشت. اهالي قلمي که اکثراً از بي ادعايان پر تن تراق جامعه اند و باصطلاح ظاهرشان ديگران را مي سوزاند و باطنشان خود و خانواده شان را، و يا ديگراني که در صددند به انحاي گوناگون، قلم ارزشمند آنان را براي رسيدن به منافع شخصي خود مصادره نمايند!. و اما وظيفه مسئولان در برابرصاحبان قلم و انديشه چيست؟ مسئولاني که شايد بيشترين بدهي را به اهالي آسيب ديده قلم و رسانه دارند. چرا که خبرنگاران، بي منت و با اشتياق در صدد کمک به مسئولان و انعکاس عملکرد آنان در جامعه هستند. البته در مقام «من لم يشکر المخلوق لم يشکر الخالق» جاي شکرش باقي است که هر ساله يک بار، آنهم در ۱۷ مرداد، شايد مسئولاني به فکر آن افتاده که روز خبرنگاري نيز وجود دارد و صد البته شکر که روزي در تقويم ما به نام خبرنگار نام گذاري شده است. حال ضمن تقدير از حسن ظن برخي مسئولان محترم به جهت يادآوري خبرنگاران در اين روز، بايد عرض شود که اينها همه مُسکني است بر دردهاي بي شمار صاحبان انديشه و حماسه سازان آينده بشريت.سخن از حماسه به ميان آمد، در اينجا ياد ميکنيم و گرامي ميداريم خاطره همه شهداي غيور ايران اسلامي، مخصوصاً شهيد صارمي عزيز را که با خون سرخ خود، عزت را به جامعه خبرنگاري کشور بخشيد و همچنين سيد شهداي اهل قلم، سيد مرتضي آويني هميشه افتخار. به اميد آن روز زيبا و نزديک، با ديدگاني پر اميد به انتظارخواهيم نشست يادي از شهداي خبرنگار شهيد عليرضا افشار- خبرنگار شبکه خبر: شهيد افشار متولد چهارم آذر ماه سال ۱۳۵۳ بود. او پس از خدمت سربازي در باشگاه خبرنگاران جوان مشغول به کار شد و همزمان به تحصيلات خود نيز ادامه ميداد. شهيد افشار داراي مدرک کارداني دامپزشکي، ليسانس مديريت بازرگاني و دانشجوي سال اول کارشناسي ارشد رشته علوم سياسي بود. شهيد افشار همزمان با کار در شبکه بينالمللي جامجم به عنوان بهترين خبرنگار دفاع مقدس معرفي شد و توانست به عنوان گزارشگر ويژه مانورها و رزمايشهاي ارتش مطرح شود. مقصد بعدي شهيد افشار پس از شبکه جامجم، شبکه بينالمللي خبر بود. در شبکه خبر شهيد افشار به عنوان يکي از گزارشگران ويژه رزمايشها مشغول به کار شد. از جمله گزارشهاي مهم شهيد افشار در اين عرصه ميتوان به گزارش غواصي در آبهاي درياي عمان مربوط به رزمايش اتحاد ۸۴، گزارش ارتباط زنده توسط هليکوپتر در مانور عاشقان ولايت و گزارش از شهداي کلکچال و شهداي گمنام مسجد بلال اشاره کرد. آخرين گزارش شهيد افشار در مانور پيروان ولايت از زير دريايي ارتش بود که در بندرعباس تهيه شد. افشار در تاريخ ۱۵/۰۹/۱۳۸۴ هنگامي که براي ادامه تهيه گزارش مانور پيروان ولايت از تهران عازم چابهار بود بر اثر سانحه سقوط هواپيماي سي-۱۳۰ نيروي هوايي به شهادت رسيد و در گلزار شهداي بهشت زهرا (س)، مقبره الشهداي اصحاب رسانه آرام گرفت. کاظم اخوان – خبرگزاري پارس: کاظم اخوان در سال ۱۳۳۴ در شهر مشهد متولد شد. او در بيشتر مأموريتها در کنار دکتر چمران حضور داشت و ارتباط بسيار صميمي با وي داشت. با شهادت دکتر چمران کاظم نيز براي شهادت بي تابي ميکند و در حمله کرخه جزو بچههاي خطشکن گروه شهيد ماهيني شرکت ميکند. در اين زمان خبرگزاري پارس که بعدا خبرگزاري جمهوري اسلامي شد عکسهاي کاظم را مورد بررسي قرار ميدهند و از او دعوت به همکاري ميکنند. در اولين نمايشگاه بزرگ عکس جنگ در سومين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي، که در موزه هنرهاي معاصر برگزار شد و در آن ۷۵ عکاس حرفهاي و آماتور شرکت داشتند، بنا به آراي داوران به خاطر صميميت و ويژگيهاي خاص و تأثيرگذار در ثبت صحنههاي بديع و استثنايي دفاع مقدس، عکسهاي اخوان مقام اول را کسب کرد.اخوان پس از ثبت لحظات تاريخي و حساس فتح خرمشهر، در تيرماه ۱۳۶۱ بعد از حمله گسترده رژيم صهيونيستي به لبنان، همراه يک هيأت ديپلماتيک داوطلبانه عازم دمشق شد اما قبل از ورود به بيروت، در پست بازرسي نيروهاي فالانژ وابسته به صهيونيستها، در ۱۴ تيرماه ۱۳۶۱ و در توطئه مشترک صهيونيستها و فالانژها ربوده شد واز آن تاريخ تاکنون، اخبار ضد و نقيضي در ارتباط با سرنوشت او و همراهانش مبني بر شهادت و يا اسارت در چنگال اسرائيل در داخل و خارج از کشور منتشر شده است و هنوز واقعيت امر معلوم نيست که شهيد است يا اسير. غلامحسين افشردي (حسن باقري) – روزنامه جمهوري اسلامي: شهيد غلامحسين افشردي ۲۰ اسفند ماه سال ۱۳۳۴ به دنيا آمد. او بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، در فروردين ماه ۵۸ تصميم به تحصيل در رشته علوم انساني گرفت و بعد از دو هفته مطالعه در رشته حقوق قضايي، دانشگاه تهران قبول شد. در کنار تحصيل، کار در روزنامه جمهوري اسلامي را شروع کرد و مشغول خبرنگاري شد. او در سرويس فرهنگي و سياسي روزنامه جمهوري اسلامي فعاليت خود را آغاز کرد. در اين مدت بنا به دعوت سازمان ملل، از طرف اين روزنامه به عنوان خبرنگار، سفر ۱۵ روزهاي به لبنان و اردن انجام داد و طي اين سفر، گزارش تحليلي جامعي از اوضاع نابسامان مسلمانان در آن منطقه تهيه کرد. همچنين در ارديبهشت ۱۳۵۹ در واقعه طبس اولين خبرنگاري بود که به صحنه اين حادثه رفت و گزارشي را از آن تهيه کرد. گزارشي که شهيد حسن باقري به عنوان نخستين خبرنگار اعزامي جمهوري اسلامي به طبس، نوشته در روز شنبه مورخ ۶ ارديبهشت ۱۳۵۹ در شماره ۲۶۱ روزنامه جمهوري اسلامي منتشر شد. بهرام محمديفرد نيز به عنوان نخستين عکاس حاضر در صحنه در اين مأموريت همراه حسن باقري بوده است. شهيد غلامرضا رهبر – صداوسيماي مرکز آبادان شهيد رهبر در سال ۱۳۳۶ در آبادان به دنيا آمد. پدرش سالها در استان خوزستان خبرنگار بود ولي استعداد غلامرضا او را به وادي گويندگي و کار خبري کشاند. او در سال پنجم دبيرستان دوبار پشت سر هم عنوان قهرماني را در مسابقات گويندگي دانش آموزي در سطح استان کسب نمود. او پس از پيروزي انقلاب اسلامي مدتي با نهادهاي انقلابي وقت همکاري کرد. در مرداد ماه ۱۳۵۸ به استخدام صدا و سيما درآمد و پس از مدتي کوتاه مدير گروه خبر راديو نفت آبادان شد. وقتي رژيم بعثي عراق به ايران حمله کرد، او در راديو آبادان با صداي پرصلابتش مردم را به شرکت در جنگ و دفاع از ميهن تشويق ميکرد. غلامرضا رهبر، اولين کسي بود که خبر ورود نيروهاي دشمن را به آبادان به مردم داد و بيانيه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي آبادان را براي مردم قرائت کرد. او با طولانيتر شدن جنگ به عنوان نماينده صداوسيما در قرارگاه خاتمالانبيا مستقر شد و خبرنگاران را براي پوشش صحنههاي نبرد هدايت نمود. خود او جزو اولين کساني بود که با شروع عمليات هم پاي رزمندگان بلکه گاه جلوتر از آنان وارد معرکه نبرد ميشد تا از نزديک حوادث را ثبت و ضبط نمايد. همين نزديکي به شرايط درگيري باعث شده بود در نبردهايي مانند عمليات والفجر هشت مجروح شود ولي اين مجروحيتها او را از جبهه دور نکرد. سرانجام در تاريخ ۲۱ دي ماه سال ۱۳۶۵ شهيد رهبر در منطقع عمومي شلمچه در عمليات کربلاي پنج به شهادت رسيد. شهيد عبدالرسول مصطفايي – صداوسيماي مرکز آبادان شهيد رسول مصطفايي در سال ۱۳۳۷ در آبادان به دنيا آمد. او به کار خبرنگاري علاقه زيادي داشت و در سال ۵۹ به عنوان خبرنگار در صداوسيما مرکز آبادان مشغول به کار شد و به عنوان خبرنگار جنگي به جبهه جنگ رفت. او در جبهه بعد از اتمام کارهاي خبري، اسلحه به دست ميگرفت و ميجنگيد و بزرگترين آرزويش اين بود که شهيد شود. شهيد مصطفايي سرانجام در تاريخ ۱۷ آذر ماه سال ۱۳۵۹ به عنوان اولين خبرنگار شهيد صداوسيما به شهادت رسيد. شهيد محمد حسن قريب طزره (استان مازندران) محمدحسن قريب طزره متولد ۱۰ / ۰۳ / ۱۳۵۷ شهرستان نکا واقع در استان مازندران، دوران تحصيل خود را در مدرسه هاي هفتم تير، فردوسي و شهيد بهشتي گذراند. او قريب در دوازدهمين جشنواره مطبوعات، رتبه نخست رشته عکاسي خبري گروه نشريات سراسري به دريافت لوح افتخار و تنديس جشنواره موفق شد. قريب در مسابقات و جشنواره هاي مختلفي حضور داشته و جزو يکي از شرکت کنندگان دومين جشنواره عکس دريايي ايران بود. (ايشان در طي سانحه سقوط هواپيماي سي ۱۳۰ حامل خبرنگاران در نيمه آذرماه ۱۳۸۴ همراه با جمعي از اصحاب رسانه به شهادت رسيد) شهيد سپهدار ساجدي (استان مازندران) سپهدار ساجدي”، خبرنگار و گزارشگر گروهاخبار اجتماعيسازمان خبرگزاري جمهوري اسلامي (ايرنا) بود. او در سال،۱۳۴۷در روستاي “رييس کلا” منطقه لفور سوادکوه استان مازندران ديده به جهان گشود و پس از اتمام تحصيلات دوران ابتدايي، راهنمايي و متوسطه در منطقه سوادکوه مازندران، در رشته تاريخ دانشگاه تهران در مقطع کارشناسي مشغول تحصيل شد. وي، در چهارماهه نخست سال ،۱۳۸۲از سوي سازمان خبرگزاري جمهوري اسلامي به عنوان خبرنگار و کارشناس امورخبري ايرنا در دفتر رياض عربستان سعودي مشغول فعاليت شد. گرايش به انعکاس مشکلات اجتماعي و پيگيري جدي مسايل مردم، يکي از خصيصههاي اين خبرنگار و گزارشگر ايرنا بود و به همين دليل در اغلب دوران خدمت صادقانه خود، در عرصه اطلاع رساني در بخش اجتماعي فعاليت داشت. ساجدي هنگام شهادت، خبرنگار ويژه ايرنا در قوه قضاييه بود. وي، امروز براي پوشش خبري رزمايش نيروي دريايي ارتش، در منطقه چابهار و درياي عمان عازم، اين منطقه بود که در اثر سانحه هوايي به فيض شهادت نائل شد. شهيد ساجدي متاهل و از وي يک دختر به نام آسيه به يادگار مانده است. پيامک هاي تبريک روز خبرنگار قلم زدنت، قدم زدن در سرزمين زيباي آرمانهاست و پرگشودن تا قاف يادمان باشد براي رسيدن به قاف حقيقت آرمانها بايد سيمرغ شويم تا پرگشودنمان، رسيدن باشد نوشتههايتان طلوع حقيقت و بيان دردهاي کساني است که نميتوانند بگويند و فريادشان بي صداست خبرنگاري شغل، حرفه، هنر و عشق است، هنري و عشقي که خبرنگار بايد با جان و دل عاشق آن باشد تا بتواند در اين زمينه موفق باشد. روزت مبارک خبرنگاران طلايه داران جبهه آگاهي و چشم بينا و زبان گوياي مردم هستند، روز خبرنگار مبارک به راستي چه زيباست انديشهاي که در مقابل قلم زانو زند و واژههايي که در خدمت بيان حق برآيد… خبرچين بدبخت هيزم کش است/ همه کار او سوزش و سازش است. نويسنده توانا، ۱۷ مرداد روز فرهيختگاني چون شماست. اين روز بر شما مبارک… نوشتن را خدا به شما ياد داد و به قلم قسم خورد و گفت: «اقرا باسم ربک الذي خلق». درود بر شما پيغمبران، روز بعثتتان مبارک… اقتضاي جان چو اي دل آگهي است/ هرکه آگه تر بود جانش قوي است… و “قلم” بهانهاي شد تا ذهنمان را از قيد کلمات بي شمار رها کرده و جسورانه در بيکران دنياي “خبر” خلاصه شويم. شايد قرار اين است که به ديگران يادآوري کنيم: زندگي چيزي نيست که لب طاقچه عادت از ياد من و تو برود. مطمئنا مبارک است روزي که به نام شماست! کسي که روز خبرنگار رو بهمون تبريک نميگه. خودمون بايد به هم تبريک بگيم. بچهها روزتون مبارک. قلمتون پرجوهر، صفحاتتون پرخبر، دفتر تلفنتون پرورق. جان نباشد جز خبر در آزمون/ هرکه را افزون خبر، جانش فزون. در کام قلم زجان من خون مي ريخت/ در صفحه چو اشک چشم مجنون مي ريخت آن دل که نثار دوست بايد مي شد/ خون مي شد و قطره قطره بيرون مي ريخت آگاهي ميدهي و اميد، روزت فرخنده و قلمت پاينده. از بوسيدنيهاي اين روزگار، يکي هم بود دست خبرنگار. روزت مبارک
خراسان نیوز


























