فروش لباس بانوان توسط مردان/اینجا بازار مسلمین است!
تاریخ انتشار خبر : ۹۳/۱۱/۲۴
وقتی مرد جوان پشت پیشخوان، یک تکه لباس زیر را جلویم میگذارد و سعی میکند قانعام کند که جنس این لباس در سِتی که قصد خریدش را دارم و ۷۰ هزار تومان ناقابل قیمت خورده؛ بسیار لطیف و ماندگار است.
بعد هم چند اصطلاح چاشنی صحبتهایش می کند که هر کدامشان توصیف یکی از انواع اجناسش هستند.
صورتم گویا سرخ شده از خجالتی که پاشیدهاند زیر پوستم، اما او بدون توجه به این واکنش میپرسد: براتون از هر کدوم یه نمونه بیارم؟
اینجاست که دست از فکر کردن بر میدارم و به همان واژه «معذب» بسنده میکنم. حس و حال پشت این کلمه چهار حرفی را شاید شما خانم محترمی که برای خرید یک جنس تمام قد زنانه پا در مغازهای گذاشتهاید که بر خلاف تصورتان یک فروشنده مرد متصدی آن بوده و چشم در چشم شما دوخته و گفته: «بفرمایید خانم چیزی میخواستین؟» تجربه کرده باشید. شما هم حتما معذب شدهاید و بعد از هزار بار لعنت کردن خودتان که چرا به فلان مغازه که فروشندهاش خانم است نرفتهاید، درخواستتان را با صدایی شبیه زمزمه بیان کرده و یا اصلا از خیر خرید کالای مورد نیازتان گذشته و سر چرخاندهاید سمت خروجی …
برای تهیه این گزارش که به نقد موضوع «فروش لباسهای مخصوص بانوان توسط آقایان» میپردازد،
سری به راسته بازارهای پُر برو و بیای شهرمان زدیم و خودمان را حسابی معذب کردیم:
کمی تا قسمتی عادی شده است
اولین توقفم مقابل ورودی مغازهای در راسته خیابان «…» است که از لباسهای زیر زنانه، سِت خواب و لباس شنای بانوان گرفته تا جوراب و تن پوشهای ورزشی زنانه را یکجا میفروشد. پشت پاچال مغازه پسر جوانی ایستاده که گویا مالک آن هم است. وارد شدنم با خروج یکی از مشتریهایش همزمان میشود که از قضا دختر جوانی است که وقتی چند قدم دنبالش میدوم تا از او بپرسم: برایش سخت نیست که اجناس زنانه مورد نیازش را از فروشنده آقا تهیه کند، جای هر واکنشی، می خندد و میگوید: دیگر عادت کردهام.
او این پاسخش را این طور توضیح میدهد: تا چندسال پیش اگر پایم را در مغازهای میگذاشتم که جنس زنانهاش را مردی عرضه میکرد، حتما متعجب میشدم از اینکه چرا با او برخوردی نمیشود اما حالا آن قدر تعداد این دست مغازههای زیاد شده که تقریبا همه با وجه ناخوشایند آن کنار آمدهاند. اگر هم چنین نباشد، انتخاب ما خانمها به جای اعتراض، تنها ترک مغازه در سکوت و رفتن سراغ مغازه بعدی است.
این دختر جوان مدعی است که مغازههای زیادی را به واسطه تحمل نکردن فروش فلان کالای زنانه توسط فروشندهای آقا ترک گفته است.
او نشانی چند تا از این دست مغازهها در محدوده «…» را در اختیارم قرار میدهد و به شوخی میگوید: میتوانم از همین حالا پیشبینی کنم که مسئولانی که از قضا مسئولیت شان برخورد با چنین اصنافی است، چه میگویند؟ آنها حتما باز تقصیر را میاندازند گردن خانمها و جای برخورد با صاحبان این اصناف، گلایه میکنند که ما نباید از این مغازهها خرید کنیم!
قانون برایم مشکلی نمیسازد
کسی معترض نیست؛ نه قانون، نه مشتری
مغازه بعدی که به عنوان سوژه انتخاب کردم، فروشگاه لوازم آرایشی و بهداشتی بانوان بود که ویترینش پُر از کالاهای عمدتا وارداتی بود.مرد جوان فروشنده پس از آن که از گفتوگو با دو خانمی که قصد خرید رژ لب دارند و مشغول آزمایش رنگها هستند، فارغ میشود؛ فرصت پیدا میکند تا به این پرسش پاسخ دهد که چرا اجناسی این چنین زنانهپسند میفروشد و حتما جایی هم بوده که به واسطه یک سوال مشتری، خودش هم درگیر شرم و خجالت شود.
اما پاسخ او سر راست است: فروش لوازم آرایشی زنانه، حرفهای نیست که تو را با ضررش پشیمان کند. خانمهایی که از نان شبشان چشم میپوشند تا لوازم آرایشی بخرند یا سن شروع آرایش در کشورمان که پایین آمده و رسیده به دوران نوجوانی، دلیل سود ۱۰۰ درصد این حرفه است. هر سودی هم بهایی دارد. من اوایل این مغازه را همراه خانمم میچرخاندم. صبحها نوبت او بود و عصرها هم من پای دخل میایستادم، اما حالا گرفتاریهای همسرم باعث شده تا تنها کار کنم.
او بر این نکته که بعضی خانمها از حضور در چنین مغازهای احساس شرم دارند، صحه میگذارد و میگوید: البته تا به امروز کسی نسبت به این مسئله معترض نشده است. نه سازمانی قانونی و نه حتی مشتریهایمان.
از نمایش لباس زیر زنانه در دید عموم بگویید
دو زن جوان که شباهت ظاهریشان مرا بینیاز از این میکند که بپرسم: «خواهرید؟» از مغازه بزرگی که رنگ به رنگ لوازم آرایشی میفروشد، دست پُر خارج میشوند. سراغشان میروم با این سوال که؛ خرید این اجناس زنانه از یک فروشنده آقا، چه مشکلاتی برای شما ایجاد میکند؟ یکیشان میگوید:سرم هم برود، برای خرید لباس زیر زنانه پا در مغازهای که فروشندهاش آقاست نمیگذارم اما لوازم آرایشی را در عمده مغازهها باید از یک فروشنده آقا مطالبه کنی و این یعنی قبل از آنکه من به عنوان یک زن این مسئله را بپذیرم، جامعهای که جزوی از آن هستیم، آن را هضم کرده است.او گلایهاش را میبرد سمت مغازههایی که لباسهای زیر زنانهشان را در مقابل دید عموم قرار داده و میفروشند؛ «اگر میخواهید در گزارشتان حرفی جدی بزنید، به این مسئله هم بپردازید.»
نیوز نکا ، این بخشی از گزارش خبرنگار عرش نیوز بود که در یکی از بازارهای که متولیان آن از جامعه اسلامی و جز حاجی بازاری های امروزی هستند
البته به تشابه همین گزارش در شهرستان نکا که به قم کوچلو شهره است اوضاع و احوال نابسامان تر از موضوعی است که مطرح شده است . متاسفانه علی رغم تذکرات قبلی حضوری تاکنون هیچ کنون اقدامی ننموده اند اکثر قریب به اتفاق فر وشندگان البسه زنانه در شهرستان نکا تیپ جوان جامعه که از سر ناچاری و یا نبود شغل مناسب به این وادی کشانده شده اند و خود از پشت دخل نشینی در فروشگاهای زنانه اعلام ناخرسندی نکرده اند یکی از از این طیف می گفت : هم فال هم تماشا ….
متولیان بازار در شهرستان نکا، در صدور مجوز پروانه کسب دقت لازم را داشته اند مضافا فقط برای بانوان اجاز فروش البسه زنانه و یا لوازم آرایشی صادر شده است اما دراین بازار مکاره چه کسی مجری و ناظر بر تخلفات است ؟
اگر خدای هست و اگر رنگ و بوی مسلمانی به خود گرفته ایم نباید گذاشت که محارم مسلمین دستخوش گناه گردند.
واقعا که دیگه داره …
آفرین بر اصناف نکا ، بجای اینکه تند تند برای نماینده مجلس و مانورسیاسی در شهر برگزار نمایید بر فروشندگان این شهر نظارت کامل داشته باشید تا برکت الهی بر بازاریان و کسبه دور نشود ازخدا بترسید…
رییس صنف، رییس شبکه بهداشت و بخشدار مرکزی کی وقت می کنن به کارهای اداری برسن؟ همش به دنبال نماینده و …هستن
بیاییم از خدا بترسیم و اینقدر آشکارا گناه نکنیم دیگه بسه این همه غفلتتتت…
خدمت رضا عرض شود که عملکرد چشمگیر دکتر محمودیان در عرصه سلامت بر کسی پوشیده نیست شما اینقد ازش حرص داری جایی حرفتو بگو که ربطی داشته باشه لااقل.یکم فکر کن لطفا بعد کامنت بذار
اقای یداللهی لطفا پیامهارو با دقت بررسی کن وبذار هر توهینی به مقامات میشه میذاری ولی ما یه انتقاد از امام جمعه می کنیم نمیذاری چند میگیری؟