پرسشی از فرهیختگان،پاسخی به مردم
تاریخ انتشار خبر : ۹۲/۰۲/۳۰
پرسشی از فرهیختگان،پاسخی به مردم : درباره انتخابات شورای شهر نکا آیا فضای فعلی انتخابات شورای شهر نکا نشانی از خدمتگزاری خالصانه دارد؟ برخی از صاحب نظران وطنی معتقدند که دلیل اصلی استقبال سرد مردم در انتخابات برخی کشورهای مدعی و مطرح ، فقدان جاذبه قدرت(پست و مقام) می باشد.البته برای این امر دعاویی هم مطرح می کنند.یکی از دلایل، تحزب در این کشورهاست .چرا که ساختار حزبی این اجازه را نمی دهد هر کسی طمع کند و بخواهد با نزدیک شدن به هرم قدرت به منافعی برسد و ره صد ساله را یک شبه طی کند. یکی دیگر از دلایل این است که برای مردم فقط سیاست نیست که جاذبه (متوسط)دارد بلکه دامنه امور دارای جاذبه زیاد است.برای آنها نقاش ، موزیسین،کتاب فروش،هنرمند تئاترو…چه بسا دارای احترام واعتبار بیشتری باشد .اما اینکه چرا ما اینگونه ایم در مقال دیگری می گنجد اما به نظر می رسد با اصل فوق مرز بین خدمت برای رفاه ،آسایش،وآرامش مردم وقدرت خواهی کاملا شفاف می شود. اما اینجا پرسشی به ذهن می آید که ناگزیریم شفاف بیان کنیم. صحبت با مردم بزرگوار و شریف از اصناف گوناگون نیست.بلکه با کسانی است که داعیه تحصیلات عالیه و مدرک متعالیه (قشر تحصیلکرده) دارند. مبنای شما برای انتخاب کاندیدای مورد نظرتان چیست؟ ۱- قبیله ۲- شهرت ۳- ثروت ۴- مقام و منصب ۴- تیپ ۵- مظلوم نمایی ۶-محبوبیت و نه مطلوبیت ۷- وجیه المله بودن(اهل خود شیرینی ووعده های کاذب) و … اگر شاخص های ما گزینه های فوق است نباید گلایه واعتراضی داشته باشیم که تا ثریا داریم کج می رویم. چرا که معیارهای فوق خلاف روح خدمتگزاری است.اگر با خیل عظیمی از قشر فوق و مردم عادی در کوچه و خیابان و هر محفلی صحبت کنید از این وضع گلایه و شکوه دارند اما چطور در عمل بر خلاف گفته های مان هستیم. چرا ما متناقض ایم؟ از یک طرف به اکثرمسئولین و مدیرانمان بی اعتمادیم و معتقدیم که براساس شایسته سالاری در مسند امور نیستند اما از طرف دیگر دنبال این هستیم که ببینیم کدام کاندیدا روی کارت تبلیغاتی بیشترین پست و منصب !؟ و یا کارشناسی ها ! را نوشته است.کدام یک را باید باور کرد؟ بگذارید رفتار این روزهای برخی از کاندیداهای محترم را با معیار ” شیفتگان خدمت نه تشنگان قدرت” بسنجیم. خرج های کهکشانی، شام دهی های گسترده ،پخش سیم کارت های بی حد و حساب ، وعده های کاذب ،تخریب رقیب وهوچیگری عده ای طرفدار اندک اما پر سروصدا و… چقدر منطبق برمعیار فوق می باشد. اگر فضا را باندی و مافیایی کنیم ،این امربا ادعا ی خدمتگزاری کاملا در تناقض نیست؟ آیا چنین فضایی شایسته ایرانی شیعه معتقد به خدا و آخرت است؟ آیا چنین معیار و فضایی برای خدمت به وطن،دین،مردم سالاری و توسعه است؟ شهروند گرامی برای توسعه و مدیریت شهری به فردی کارآمد،برنامه محور،مطلوب و شایسته نه محبوب،خادم المله نه وجیه المله،اخلاق گرا،آشنا به مسایل توسعه و مدیریت شهری،خدمتگزارصادق و مخلص نیازمندیم. ما به سخنوران ماهر،که ضعف و وعده های ناقص الخلقه خود را در قالب هیجانات و شعارتحویل مردم می دهند نیازی نداریم. اگر امروزچین،ژاپن،مالزی،کره،سنگاپور،هند، برزیل،ترکیه،قطر،امارات و خیل عظیمی از دیگرکشورهای به توسعه رسیدند یا در حال طی کردن مسیر با شدت فوق العاده ای هستند مطمئن باشید از راهی که ما می رویم نمی باشد. اگر چه در این فضای غبارآلود حنای صداقت،اخلاص،توانمندی ،نیک خواهی و خیلی از فضایل دیگر رنگی ندارد اما بدانیم کسانی که به هر حیله ای متوسل می شوند و دست به هر کاری می زنند تا به صندلی شورا برسند همان کسانی اند که فردای صبح پیروزی با شما هم حیله می کنند.این یک قانون است.
اسحق عبادی خورشیدی



























با سلام.مقاله خوبی بود. اساسا مشکل همه ما ایرانیها اینه که دچار شعار زدگی شدیم.واین دایر یه روانشناسه که میگه هر جه قدر آدما بیشتر صحبت کنن کمتر عمل میکنن.اگه هر کسی واقعا به فکر اصلاح خودش باشه وبفهمه که گفته ها واعمالش متناقضه ومشکلو به گردن این واون نندازه جامعه اصلاح میشه .شاگرد کوچک شما…..
خودشم زیاد حرف میزنه هااا